به نام کسی که من را آفرید
روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد و گفت : ساعتم خراب شده،فکر میکنید قابل تعمیر باشد؟
ساعت ساز جواب داد : خوب البته سعی خودم را میکنم.مرد گفت: متشکرم اما این ساعت خیلی برای من ارزشمند است و ساعتش را برداشت و رفت
بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت : ساعتم کار نمیکند اما اگر این پیچ کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی هم آنجا بگذاری،مطمئنم مثل روز اولش کار میکند.ساعت ساز چیزی نگفت .ساعت را گرفت و همان کاری کرد که مرد گفته بود.
ظهر نشده بود که مرد دیگری وارد مغازه شد.ساعتش را گذاشت و گفت :یک ساعت دیگر برمی گردم تا ببرمش .این را گفت و مغازه را ترک کرد
ساعت ساز قبل از اینکه مغازه را ترک کند ،چهارمین مرد وارد مغازه شد و گفت :ساعتم کار نمیکند،من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمیدانم ،لطفا هر وقت آماده شد خبرم کنید
به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه آمدند ساعت کدام یک تعمیر شد؟
ما بیشتر مشکلاتمان را نزد خدا می بریم و پیش از بازگشت آنها را با خود بر میگردانیم
گاهی برای خدا تعیین میکنیم که تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده کند. درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند.باید مشکل را به خدا واگذار کنیم.او خود پس از حل آن،ما را خبر میکند.خداوند همیشه وقت شناس است
این داستان دقیقا در مورئ ماست.ما برای خدا تعیین میکنیم چه رشته ای چه شهری و چه رتبه ای بیاوریم اما شاید صلاح ما نباشه
خدا از آرزوی ما خبر داره پس اگر صلاحمون باشه بهمون میده و اگر هم نباشه نمیده
مهم اینه که ما همه ی تلاشمون کردیم و الان باید بسپاریم دست خدا
الان که زمان دعا هست به خدا نگیم ما چی می خوایم. بگیم هر چی صلاحمون هست بهمون بده
یادمه آقای دکتر بهم میگفتن سال ٨٧ دانش آموز داشتن که کاشان قبول شد وقتی برای ثبت نام میرفتن تصادف کردن پدر و دختر فوت شدن (برای شادی روحشان صلوات)آیا راضی هستین پزشکی رو با جونتون عوض کنین؟!
پس دعا کنید هر جا خیر و صلاحتون هست قبول بشین