
مقاله از دکتر سبطی در مورد راه حل جایگزینی کنکور فعلی
چکیده
سازمان سنجش آموزش کشور که اکنون متولی برگزاری کنکور سراسری است، بهترین، متخصصترین و سازمانمندترین نهادی است که میتواند امر سنجش دانشآموزان را با برقراری عدالت نسبی به عهده داشته باشد. قرار بود پس از حذف کنکور، امتحانات نهایی را در مقطع دبیرستان جایگزین آن کنند، ولی این کار مانند حذف یک مسأله است وجایگزین کردن چند مسأله به جای آن است که مشکلات را پیچیدهتر میکند.
سازمان سنجش با چندین دهه تجربه از نظر علمی، امنیتی و اخلاقی، همهی جوانب برگزاری یک آزمون سرنوشتساز ملی را رعایت میکند و جایگزینی هر سازمان یا وزارت دیگری به جای آن، در عمل ناممکن یا فاجعهبار مینماید. راهحل واقعبینانه برای آزمون سراسری، کاستن از کاستیهای آن است نه جایگزینی آن با روشهای فرضی و تجربهنشده.
کنکور مشکلاتی از قبیل اضطرابزایی غیرقابل تحمل برای داوطلبان و خانوادههایشان و عدم جبرانپذیری دارد. تستی بودن مسبب اصلی اضطراب کنکور است، به این دلیل که فقط یک گزینه صحیح است با ۱۰۰ نمرهی مثبت و سایر گزینههای اشتباه با ۳۳ نمرهی منفی. با تغییر این رویکرد و تمایز در نمرههای گزینهها میتوان این اضطراب را به شکل چشمگیری کاهش داد و عدالت و تمایز را بین دانشآموزانی که مطالعه داشتنه اند و کسانیکه اصلا مطالعه نداشته اند برقرار نمود.
فلسفهی وجودی آزمون سراسری
موضوع کنکور موضوعی نیست که نیاز به مقدمهچینی داشتهباشد. همهی ما به تازگی یا در گذشته درگیر این موضوع بودهایم و به نوعی همه (حداقل من تا چهلسالگی) این تجربه را با خودمان یدک میکشیم. اخیرن کنکور سنگ صبور خیلی از مشکلات آموزش و پرورش، دانشگاهها وحتی دولتمردان کشور شدهاست. در این که کنکور معضلاتی را بوجود آورده و مایهی یک سری سوءاستفادهها شده، شکی نیست، اما فکر میکنم اندکی غیرکارشناسانه به آن پرداختهاند. اولین موضوع این است که آیا واقعن افرادی که کنکور را پایهگذاری کردهاند قصدشان این بوده که عدهای دیگر از آن سودجویی کنند؟ مثلن این که آموزشگاههای رنگارنگ بر پا شود؟ یا کتابها و جزوهها و خنگآموزهای مختلف به خورد دانشآموزان کشور دادهشود؟یا …
با اندکی درنگ متوجه میشویم که اینگونه نبودهاست. والدین ما وقتی وارد دانشگاه شدند، کنکور سراسری وجود نداشت؛ هر دانشگاهی در زمانی خاص آزمونی برای رشتههایی خاص برگزار میکرد. اما رفتهرفته با افزایش کسانی که دوست داشتند از طریق تحصیل به جایگاهی مناسب در جامعه برسند و همچنین با افزایش مراکز آموزش عالی، این نیاز بهوجود آمد که آزمونی سراسری به نام کنکور شکل بگیرد؛ آن هم فقط با یک هدف: برقراری عدالت؛ یعنی فلسفهی کنکور سراسری چیزی جز گسترش عدالت در حوزهی آموزش عالی نبود.
مطمئنن
مشکلات بسیاری در این سالها وجود داشته که کنکور به اینگونه بدشکل و
بدنما گشته و باعث شده همه از فلسفهی وجودی آن فاصله بگیرند .
به
نظر من در وضعیت کنونی این نیاز همچنان وجود دارد؛ یعنی هنوز هم ما به یک
شیوهی عادلانه نیاز داریم که هر کسی با هر سنی و هرشرایطی بتواند وارد
دانشگاهها شود و احساس کند در حقش اجحافی نشده یا حداقل کمترین اجحاف صورت
گرفته است؛ این نیاز فقط با برگزاری آزمونی سراسری و هماهنگ که خطاها یا
مداخلات انسانی در نتایج آن کمترین امکان تأثیرگذاری را داشتهباشد،
برآورده میشود. آن چه تستی بودن کنکور را الزامی میکند همین
تأثیرناپذیریاش از خطاها و مداخلات عوامل انسانی است.
برتریها و کاستیهای آزمون سراسری چند گزینهای در مقایسه با آزمون سراسری تشریحی
در سالهای اخیر، پیشنهاد اصلی این بودهاست که وزارت محترم آموزش و پرورش،یعنی متصدی آموزش علم و مهارت زندگی به دانشآموزان و پرورش روح و جسم آنان ، خودش نیز متصدی ارزیابی شایستگی داوطلبان برای ورود به حوزهی آموزش عالی باشد و با همان سازوکاری که سالهاست در آن تجربه دارد، یعنی امتحانات نهایی و کشوری این مهم را مدیریت کند. اگر کمی به خودمان امکان تفکر بدهیم، حتمن متوجه میشویم که در اصلِ قضیه فرقی حاصل نخواهدشد؛ تنها تفاوت این است که این بار با آزمونی سراسری روبهرو هستیم که نوع سؤالات آن تشریحی است.
من باور دارم که سازمان محترم سنجش آموزش کشور، یکی از قویترین، دقیقترین و شریفترین سازمانها در کل تاریخ اداری ایران معاصر است. میزان تخلفاتی که درطول این چند دهه در این سازمان صورت گرفته واقعن به تعداد انگشتان یک دست هم نیست؛ نه این که قصد تخطئهی سازمانهای دیگری را داشته باشم. اهمیت این سازمان ایجاب میکند که در این حد، دقیق و حسابشده عمل نماید. واقعن ماجرای آزمون سراسری، ماجرایی است در حوزهی امنیت ملی.
حالا برخی میخواهند برای حل این مسئله(مشکلات کنکور)، صورت مسئله (وجود کنکور سراسری تستی با مدیریت سازمان سنجش)را پاک کنند، و مسئلهی جدیدی (کنکورسراسری تشریحی با مدیریت آموزش و پرورش) را جایگزین آن سازند؛ یعنی برای حل یک مسئله، مسئلهای دیگر طرح کنیم که شبیه همان باشد و شاید هم سختتر و پرحاشیهتر و فقط خوشحال باشیم که کاری کرده ایم! می خواهیم کنکور را تبدیل کنیم به یک، دو،سه یا چهار امتحان نهایی! واقعن چه کسی می تواند تضمین کند که اگر آزمون سراسری به شیوه ی تستی، به آزمون تشریحی تبدیل شود ، مشکلات اجرایی، مالی ،اجتماعی و اخلاقی بیشتری پیش نخواهد آمد؟
عدالت کنکور تا حدی به دلیل تستی بودن آن است؛ گزینه ی صحیح مشخص است و دانش آموزان باید آن را انتخاب کنند تا نمرهی کامل بگیرند. ولی در آزمون تشریحی، داوری انسانی پا به میان می گذارد و معیار مشخصی برای این داوری وجود ندارد. این شعار که« کنکور را حذف میکنیم» بر زبان راندنش راحت است اما زمانی که پای عمل به میان بیاید، دشوار می شود: سازمان سنجش فقط با گزینه ها سروکار دارد و دستگاه پاسخنامه خوان، با این وجود بعد از کنکور می بینیم صف معترضان است که پشت در سازمان سنجش غوغا میکنند؛ حالا اگر شما بخواهید ارزشگذاری جگرگوشههای خانوادههای ایرانی را به دست مصححین شریف بسپارید که بهناچار ذهنیت خودشان را در تصحیح پیاده می کنند، به راستی با چند میلیون اعتراض مواجه خواهیدشد؟ پدر و مادری که فکر می کنند، مثلن در امتحان نهایی سال دوم دبیرستان، چون نمره ۲۰ فرزندانشان، ۱۹ شده، تمام تلاش و حاصل زندگیشان بر باد خواهدرفت، آیا به این سادگی به نتایج اعلامشده گردن خواهند گذاشت؟ درعمل هیجانات آنی بروز میکند که در چنین وسعتی کنترلش بسیار بسیار سخت است.
سالهای سال طراحان کنکور کاملن ناشناخته باقی ماندهاند و از شریف ترین همکاران آموزش و پرورش کشور هستند. اگر کنکور را به امتحان نهایی تبدیل کنیم، آیا تضمینی هست که با پرشمار شدن تعداد طراحان این ناشناختگی همچنان ادامه یابد؟
آیا در صورت حذف کنکور مؤسسات کنکورمدار، به فکر فعالیتهای تولیدی یا دانشبنیان می افتند؟ علم می آفرینند؟ خیر،به شما قول می دهم که ده ها برابر حالا، مؤسساتی برای امتحانات نهایی با تبلیغاتی مانند: معدل ۲۰ فرزندان شما را از گهواره تضمین می کنیم! در مؤسسه ما سؤالاتی نظیر امتحان نهایی طرح می شود! معلمان ما همان طراحان سؤالات امتحان نهایی هستند! و هزاران دروغ دیگر، پدیدمی آیند.
بنابراین
نهتنها مشکل اخلاقیِ بیشتر که مشکلات امنیتی هم بوجود می آید. هر امتحان
نهایی یک کنکور است و باید همان میزان امنیت که در سازمان سنجش شاهدش هستیم
در آن رعایت شود.
همچنین اجرای
کنکور در سه یا چهار سال معضلات را بیشتر می کند. برگزاری هر امتحان نهایی،
طبق آماری که من به یاددارم، بین ۵۰ تا ۷۰ میلیارد تومان هزینه در بر
دارد. حال اگر این هزینه را در سه یا چهار ضرب کنیم، قطعاً با افزایش
هزینهی بسیار نیز مواجه می شویم.
سازمان سنجش یک دژ امنیتی است که هیچ کس نمی تواند بهسادگی در آن اخلال پدید آورد . من این واقعیت را بدیهی میدانم که کنکور موضوعی است که خانواده ها برای آن برنامه ریزی درازمدت می کنند و با عاطفه و خرد جمعی مردم ایران درگیر است. به جای آن که این موضوع را به وزارت آموزش و پرورش بسپاریم که خودش وظایف سنگینی بر عهده دارد، بهتر است آن را همچنان در اختیار سازمانی بگذاریم که تخصص لازم را در این زمینه دارد و سال های سال در این زمینه تجربه کسب کرده است و سازماندهی شده است اما از او بخواهیم که این آزمون را بهتر از پیش برگزار کند.
راهحلی واقع بینانه
واقعن مشکل کنکور چیست که این سالها این همه مورد تاخت و تاز همگان، از جمله خود من قرار گرفته است؟ من به عنوان دبیری که سال های سال با دانش آموزان در ارتباط بوده ام، فکر می کنم بزرگترین مشکل کنکور اضطرابزایی مفرط آن است.از یکی دو سال قبل از کنکور دانشآموزان اضطراب روز کنکور را دارند! و همین اضطرابِ توانفرساست که راه را برای ورود سودجویان و دلالان و کذابان این حوزه، به همهجا باز میکند از رسانهی ملی گرفته تا خانههای شخصی مردم.
حتّا رتبه های برتری که در این جا حضور دارند هم سر تکان میدهند و تأیید میکنند. خانم محمدی رتبه ۱ کنکور هنر امسال و خانم جعفرزاده رتبه زیر ۱۰۰ کنکور تجربی امسال – که به همرا دیگر رتبههای برتر در این نشست حضور دارند- بزرگترین مشکل کنکور را اضطراب و استرس عنوان کردهاند. بیشترین سؤالی که اولیا از من می پرسند این است که فرزندم را نزد کدام دکتر ببرم؟ یعنی آنچنان فشار روحی زیاد شده که پذیرفته اند فرزندشان نیاز به روانپزشک دارد، فقط دنبال روانپزشکی هستند که تبحر داشته و کارآمد باشد.
مشکل کنکور این نیست که کلاس کنکور به وجود میآورد؛ هر آزمون دیگری که جایگزین شود، کلاس آن هم به وجود میآید و سودجویان در آن زمینه هم فعالیت میکنند . مشکل کنکور مشکلی نیست که با حذفش برطرف شود. مطلبی که امروز میخواهم بگویم مشکل اصلی کنکور است؛ یعنی استرسزا بودن و اینکه چطور می-شود این استرس را کاهش داد و از آن مهمتر اینکه، کنکور را به آزمون تشریحی نزدیک کرد بدون اینکه شکل تستی آن از بین برود. اما پیش از آن به یک ایرادتراشی محتوایی پاسخ میگویم.
میگویند ایراد کنکور سراسری این است که در آن خلاقیت سنجیده نمیشود. من قاطعانه میگویم که خلاقانهترین سؤالاتی که در این یکی دو دهه طراحی شده است، سؤالات کنکور است.لطفن سؤالات کنکور و امتحان نهایی ده سال اخیر را با هم مقایسه کنید تا موضوع برایتان روشن شود. مثال مشهود دیگر کتابهای کمک آموزشی کنکور است، سطح علمی این کتابها بسیار بالاتر از کتابهایی است که برای امتحانات نهایی نوشتهمیشود. اکنون که در نمایشگاه تشریف دارید این کتابها را ملاحظه و مقایسه کنید.مطالب علمی و خلاقیت درکتاب های کمک آموزشی مربوط به کنکور قابل مقایسه با کتابهای آموزشی غیرکنکوری نسیت.
یکی از عوامل اضطرابزایی کنکور سراسری عدم جبرانپذیری آن است. اگر دانشآموزی در درسی مردود شود، همیشه سازوکار آموزش و پرورش این بوده که میتواند دوباره امتحان بدهد و این مشکل به راحتی قابل حل و جبران است. دانشآموز اگر بداند که میتواند اشتباهاتش را در آزمون سراسری نیز جبران کند، به میزان بسیاری از اضطرابش کاستهمیشود ـ به ویژه برای پسرانی که مشکل سربازی دارند ـ یعنی اگر اینگونه باشد که یکی دو هفته پس از کنکور، باز هم بتواند کنکور بدهد این استرس بهشدت کاهش مییابد. برخی دانشآموزان در آزمون سراسری با اضطراب و استرس بسیاری روبهرو میشوند و بعد از آزمون با حالتی شبیه شوک از سر جلسه بیرون میآیند . حسن آزمون دانشگاه آزاد این بود که ۱۵ روز یا یک ماه پس از آزمون سراسری برگزار میشد و داوطلب به آن آزمون، امیدوار میماند. اکثر دانشآموزان من ـ تا قبل از یکی شدن آزمون دانشگاههای دولتی و آزاد ـ که به دلیل استرس ، در کنکور سراسری نتیجهی خوبی کسب نکردند، کنکور آزاد را با موفقیت پشت سر گذاشتند.
اگر کنکور سراسری دوبار با فاصلهی ۱۵ روز یا سه هفته برگزار شود و سازمان سنجش نیز بتواند مانند تاثیر مثبت معدل، نتیجهی بهتر این دو آزمون را برای هر داوطلبی لحاظ کند یا اصلن انتخاب را به خود داوطلب بسپارد، داوطلبان اضطراب بسیار ملایمتری را تجربه خواهندکرد.
منبع : اینترنت