loading...

مشاور کنکور ۱۴۰۲ _ برنامه ریزی علیرضا افشار حضوری و غیر حضوری

بازدید : 6516

ی نصف روز برو ی پارک کوچیک با چندتا موسیقی لایت، ی جای خلوت،فکر کن، درست میشه ...


در ایام سوگواری دهه اول محرم امیدوارم که من و همه کنکوری ها رو از دعاهای خیرتون در هیات های کوچیک محلی و خانگی محروم نکنید ؛

به قول فیس بوکی ها

بزن لایک قشنگه رو به افتخار دختری که با

حفظ بیشتر متانت و حجابش در این روزها داره احترام میذاره و انشالله تمرین کنه بعد از این روزها هم کار خوبش ادامه بده


بزن اون لایک قشنگه رو به افتخار پسری که نیت کرده از این به بعد نماز اول وقتش بخصوص صبح ها بخونه و بعدش با نیت خدایی بشینه پای درس و کتاب و انشالله هم که ادامه داره بشه و خدا به کارش برکت بده


بزن اون لایک قشنگه رو به افتخار جوونی که در خلوت خودش در تاریکی شب ، دلش میشکنه و چند قطره ای اشک میریزه و از خدا میخواد کمکش کنه تا همه چی از نو بسازه و انشالله که خدا این مهلت بهش میده که خودش نشون بده


 و هزار تا لایک دیگه که به همگی مون اثبات می کنه ما چه شایستگی ها و لیاقت هایی که در وجودمون نداریم و فقط خیلی بروزش نمیدم


از هزاران سال پیش کجاها که ایرانی و ایرانی ها نبودن ... مردمانی اصیل و سردمداران فرهنگ و تمدن در چند دوره تاریخی بزرگ

مرکز نشر و گسترش سبک زندگی و آیین مردم داری و ...

نمیخوام این ها رو بگم که غصه بخوری ...شاید از اسب افتاده باشیم، اما از اصل نه

فقط چند تا جرقه ...کافیه تا چندتایی مون شعله ور کنه و کمال همنشینی ما و بقیه در دیگران هم تاثیرش بذاره

تا دقیقا مثل منقل که ذغال های سرخ اش رو در کنار خاموش ها قرار میدن تا کم کم آنها رو هم روشن کنن ، میشه ی جامعه رو روشن کرد ....

استارت این حرکت خودت هستی ، و هرکس مسئول جامعه کوچیک پیرامون خودش هست ؛ فقط کافیه که عمل به شعار سر لوحه کارت باشه :


That is None of My Business , I have Just Do my Best


این یعنی هرکسی مسئولیتی داره و امید دارم که خدا توفیق بده بتونیم برای رسالتی که آفریده شدی، سرباز خوبی باشیم . دوست دارم بگم نه کر هستم و نه کور ولی نمیخوام سیاه نمایی کنم ، اجنبی پرستی کنم ، بدها و بی وفایی ها و هرزگی ها و لقمه های حرام و دین های سنگین برگردن های اکثرمون ببینم .

میخوام بهترین خودم باشم ... میخوام با خودم حال کنم .... نمیخوام دیگه دیر بشه

نمیخوام دیگه فکرم پر بشه از هله هوله و آشغال های یک بار مصرف

 تو خیالم دیگه جز لطافت بارون و لبخند هم نوع و عشق بخدا رو راه نمیدم

 جفت دستام میذارم تو هم ... کسی دیگه احساس نمی کنم ... جز خودم و خودم و نشون میدن کی هستم و اون جوون منحصر به فرد نشون میده

امروز جبهه جهاد پشت خاکریز میز و نیمکت هاست ....

میخوام حس کنی که کنکور ورود به وادی آدم بزرگ هاست ... ورودی که میخوای شخصیت جدید تو رو شکل بده ... رویارویی تو در مقابل مشکلات تست کنه و ازت ی مرد بسازه


هم نوع دوست داشته باش ... با غرور روی زمین خدا راه نرو و خودت جزئی از کل ببین که باید به کمال برسه ...

بخاطر خورشیدی که وقتی جلوش پلک هات می بندی با حس عجیبی به پلک هات گرمی میده و تا اون ابری که برات فضای ی کوچه خلوت مثل فیلم های وهم آلود و مرموز میکنه و تو رو سر ذوق میاره ...


خیلی دوست دارم ، تک تک تون دوست دارم .... شما + بچه هام باید ایران مون سربلند کنید


پس دیگه غر نزن ؛ باشه عزیزم ؟


اولین جلسه خصوصی مشاوره با یکی از شاگردانم در دفتر که برای همین سه شنبه هست رو هم براتون گذاشتم که گوش بدین ؛ حجمش زیاده ولی ارزشش داره ؛ چون سوال مشابه خیلی از کنکوری هاست


مشکلات مراجع: آرمان گرایی ، اهمال کاری و تنبلی در شروع ، خستگی و کم انگیزگی، وسواس در انجام بهترین کار، عقب افتادگی از برنامه آزمون + چند سوال شخصی




برنامه دکتر افشار از اینجا دانلود کنید


دانلود از لینک کمکی

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار چهارشنبه 07 آبان 1393 زمان : 8:22 نظرات (56)
بازدید : 5307
ژاپن 384956143
ايران 375231120


سلام، دم شما گرم ؛  درود به غیرت و شرف همه شما بچه های عزیز کاروان غدیر ؛ چی بگم که خودتون بهتر میدونین در هیاهو برگزاری مسابقات پاراآسیایی ، بچه های ایرانی چه کردند . واقعا ممنون

واقعا شرمنده که امکانات رو داریم بعضی جاها حیف و میل می کنیم و برای شما شرایط خوبی محیا نمی کنیم . ولی شما نشون دادین وقتی که اراده حرف اول و آخر رو میزنه چه نتایج خارق العاده ای که نمیده

این همشهری ما، شاهین ایزدیار عزیز که دقیقا" بچه محل بچگی هامون نیز هم هست اگر بجای اون همه نقره یک طلا قابل دار میاورد .... الان دیگه ما بجای ژاپن سوم آسیا بودیم .

یک معذرت خواهی هم از این چهره که خودتون شاید بدونین چرا ...

(تیم ملی فوتبال از نوع پر افتخار ساحلی)



راستی دلیل اینکه زیاد پا تو کفش رسانه می کنیم و لا به لای مباحث اجتماعی سعی می کنم بهتون درس زندگی بدم ، این هست که تنها وجه مشترک ما از اطلاعات مشابه ، همین جریان های ساده هست . جریان هایی که در عین سادگی ، درس های زیادی به من و شما میدن و کمک می کنن تا بتونیم انتخاب های بهتری انجام بدیم . در ثانی تنوعی هم هست لا به لای این همه حرف های تکراری مشاوران دیگه که یک ریز بخون و چطور بخون و ....


همیشه جلب توجه در قلم و نگاه خواننده و مخاطب به سنت شکنی هاست و اینکه اون حرف بتونه ماندگاری بیشتری داشته باشه . این همون چیزی هست که تو تبلیغ ظاهرا" مسخره پشمک حاج عبدالله داره این روزها پخش میشه و یا گزارش های حمید معصومی نژاد، در صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران در رُ ُ ُ ُ م . حالا این حرف ها چه ربطی به درس و کنکور و موضوع این جلسه از بحث هامون داره ؟ !

از آنجایی که خیلی از کنکوری ها دوست دارن غیرت مندانه تو عرصه جهاد علمی پا پیش بذارن و با همه وجود برای این مملکت دل بسوزونن و دکتر ، مهندس های درجه یک آینده نزدیک رو بسازن ، ما هم دست بکار شدیم تا امروز (سوم آبان 93 که قرار شد از این بعد بهش بگیم ماه تغییر به سمت بهترین ها) یک تکنیک مهم رو به عنوان یادگاری بهشون یاد بدیم . اون چیز خیلی عجیب و غریبی نیست و کلا" با این جور شامورتی بازی های جو کنکور که همه دوس دارن عجیب بگن و به به چه چه ه کنن تا عجیب پول در بیارن موافق نیستیم  . چیزی که ازت میخوام فقط همین هست که حتی شده یک روز در لباس پاندا کنگ فو کار بری و خودت باور کنی که میشه ...

یکبار دست خالی اراده کنی و با کوله بار حسرت های گذشته ، از درس نخوندن ها گرفته ،، تا فاصله با خداوند دانه های سرخ انار پاییزی خداحافظی کنی و خودت عالی بسازی ...


این رو ببین


مگه نمیشه یک روز اول صبح نماز سروقت خواند ، نه برای تمنا و درخواست ، فقط برای تشکر ... تشکر به سبک بعضی ها که بهشون میگیم حذب الله ای

 (تا حالا نشده به زبون یک اردبیلی در صف نان بربری در شهر خودش بگیم " ایکی دنه چورک " )

(یا به زبان اوباما در پایان مکالمه تلفنی دیپلماسی فعال رئیس جمهورمون بگه " have a nice day ")

حالا اگر این اتفاق قشنگ اول به همون سبکی که خدا گفته افتاد و سعی شد تا اول روز با نام و یاد خداوند شروع کنیم ، میشه رو ساختن یک روز خوب به دست بنده خدا حساب باز کرد و امیدوار بود که میشه با ادامه اون روز خوبی رو ساخت .

گام بعدی این هست که در دوراهی خوندن و نخوندن درس ها گیر نکنی و نخوای رو سوالات و مجهولات بی فایده گذشته بکس و باد کنی و همون اول بسم الله به دلایل احمقانه همیشگی کتاب ها رو بذاری کنار

پیش خودت و در ذهنت به هیچ سوالی جواب نده و فقط بگو به خودم میخوام وقت بدم تا پاپیان شب عالی باشم و یک روز عالی داشته باشم و بعد به همه اون ابهامات ذهنی که میشه و از الانم بخونم می تونم و .... جواب میدم

پر واضح هست که کسی که بدون حاشیه همه تلاش خودش بذاره برای نتیجه گرفتن رو یک روز و اینکه نقش یک کنکوری نمره 20 (نامبرOne) رو بازی کنه ، انقدر از این شخصیت جدید خودش خوشش میاد و لذت میبره که دیگه نمی تونه اون همه حس و حال خوب رو با چیزی عوض کنه

 فکرش کن ،، وقت شهر شلوغ پلوغ خالی از سر و صداها میشه و خیلی ها در لونه آپارتمان های خودشون در حال خواب غفلت هستند و منتظر فردا و بازهم یک روز تکراری و تحمیلی دیگه ... ساعت 2:00 بامداد هست و در کنار چراغ سوسوکنان تیربرق محله که نورش مثل ماه تا داخل اتاق جلوه میکنه، تنها تو هستی که داری می خونی و عالی پیش میری و قوی تر از level 10  بازی Clash of Clans با نهایت انرژی های (+) مثبتی که خدای مهربونی ها بهت داده ، داری همه رو جا میذاری ... همه رقیب هایی که یک روز در غم و غصه فاصله از آنها ، وقت خودنمایی به خودت ندادی ولی حالا دیگه خیلی چیزها عوض شده


یک نگاه بهتر بنداز به جزوه هندسه تحلیلی ... یا اون فصل پروتئینی که از وقتی قلمچی سخت امتحان گرفت ،، تو هم بوسیدی و گذاشتیش به کنار

کتاب رو بردار .. گرد و غبارش بگیر و برو سمتش

فقط کاری کن که خودت به وجد بیای ... پر سرعت .. عالی ... بی مکث همه چیز داری یاد میگیری و دوست داری این حس و حال تا روز کنکورت ادامه دار بشه

اما شاید گاهی هم همون لا به لا حسرت اینو بخووری که ای کاش بجای شنبه شب سوم آبان 1393 (شب اول ماه محرم) الان اواسط تابستان بعد ماه رمضان و یا حداقل اول مهر بود



در همون حالی که تو رویاهای خودت رو خدشه دار می بینی ؛؛؛؛؛ خدای مهربونی ها از اون بالا داره بهت تضمین همه چیز میده .... آره همه چیز ... تو فقط در خط باش

 تو فقط برگرد ؛ مثل خیلی هایی که برگشتن و تونستن ... تو هم اشتباهات گذشته رو تکرار نکن عزیز

اگر بتونی هر روز از دیروز بهتر باشی و همین شخصیت کولاک حفظ کنی ،، آبان ماه تغییر بهترین هاست .

هرچند 4 ماه رفته ولی در هرحال نداشتن هاست که باعث دویدن بیشتر شما میشه،

مثل پاراآسیایی ها




کارگاه افزایش کیفیت در مطالعه

(پارامترهای مطالعه با کیفیت بالا و رقابت با خود در جهت افزایش کیفیت)



ا

دانلود سخنرانی استاد علیرضا افشار با داوطلبان کنکور





سوالات خود را فقط در قسمت نظرات پست ها بپرسین و یا از پاسخ به سایر پرسش های مشابه دوستان استفاده کنید


پیشنهاد خوب: با ارسال داستانک ها در نظرات و جملات انگیزشی انرژی + را چند برابر کنیم


برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار شنبه 03 آبان 1393 زمان : 7:44 نظرات (35)
بازدید : 6991


لازم نیست بهترین باشی و همه چیز محیا باشه تا شروع کنی ، شروع کن تا بهترین شوی


بنظرت آیا در بازی های آسیای اینچئون ماه گذشته کسی استرس بازی فینال والیبال تیم ملی ایران مقابل ژاپن رو داشت ؟

جواب این نظرسنجی در بین بیش از 20000 نفر،بالای 85 درصد بطور قاطع کلمه " خیر " بود . باور کردنش سخت هست که همین نظر سنجی در دوره قبلی بازی ها، یعنی در 4 سال گذشته در گوانجو چین هم از طرف تحقیقات کمیته برگزاری مسابقات کشورمون انجام شد و در اون دوره حدودا پاسخ این نظرسنجی برعکس بود . حتما یادتون هست که کشورهایی مثل ژاپن،کره جنوبی و چین تا همین سال های نه چندان دور سردمداران والیبال آسیا بودن و حضورشون در مسابقات جهانی و قهرمانی های متعدد آنها در آسیا باعث شده بود تا پیش فرض احتمال شکست هر تیمی از آسیا مقابل قدرت های شرق آسیا، دور از انتظار نباشه . ولی خوشبختانه با وجود افتخارات تیم ملی والیبال ما در مسابقات لیگ جهانی و مسابقات جهانی لهستان ، همه پیش فرض ها به نفع ما از پیش رقم خورد و اقتدار و صلابت سرو قامتان تیم ملی ما این اجازه به هیچ کشوری نداد که بتونه جلوشون عرض اندام کنه .


برنامه ریزی کنکور خود را به ما بسپارید



اینجاست که ارزش این جمله مشخص میشه :


چرا دست خود را به دستی دهم ، زمانی که زانو محیا تر است


سلام و خدا قوت خدمت همه داوطلبان کنکور 94 و سوم دبیرستانی ها که کنکوری95 هستن . امیدوارم که واپسین ساعت های بارانی مهر ماه پر قدرت رو سپری کنید و حالتون خوب باشه . هم کنکوری های هایی که 94 اولین سال شرکت اونا در کنکور هست و هم اونایی که با سابقه هستن . سابقه های تجربه کنکور سال های دور تر از هشتاد و چند تا .....

خوب بعضی ها نمیدونم که چی فکر می کنند ...

این روزها مشاوران کنکور نقش رمال و کف بین و فال گیر و .... رو بازی می کنند . خیلی ها این روزها میان و میگن که آقای افشار تو رو خدا به من بگین اگه از الان خوب بخونم میتونم فلان رشته و دانشگاه قبول بشم ؟ ..... یعنی موفق میشم ؟ به نظر شما میشه ؟ آخه شنیدم که .... من مشاور هم یه نگاهی به گوی بلورین خودم میندازم و میگم : بله فرزندم میشه . خوب اصلا بیام بگم نمیشه ... چطوره ؟ از این به بعد هر کسی از من سوال کرد میشه ، بهش میگم نه دیگه . به نظرتون چی میشه ؟ دوستی میل زده بود و میگفت که وقتی به سوالات بچه ها تو وب نگاه میکنم گریه ام میگره ... فکر میکنم که خیلی از اونا عقب هستم و من نمی تونم . این هفته رفتم آموزشگاهی برای ادامه سلسله همایش های موفقیت در کنکور ... مدیر اونجا بهم گفت : جناب افشار  اگه ممکنه همون مباحث و مطالب 2 هفته پیش رو یه جورایی دیگه ای بگین و تکرار کنید ؟ گفتم : چرا ؟ گفت : آخه بچه هامون خیلی اون روز انرژی گرفتن ، همه تا خونه دویدن تا برسن و درس بخونند ... اتفاقا تا چند روز هم عالی بودنا ولی الان بازهم دوباره افت کردن ... اگه میشه شما فقط انرژی بدین . این روزها حالا بعد از کلی حرف و صحبت و استدلال و منطق که بابا میشه دو رقمی هم شد ، دانش آموز ما نشسته و داره درس میخونه ... دو دقیقه هنوز نگذشته میره تو فکر .... یعنی میشه ؟ دو پاراگراف میخونه به حسش فکر میکنه ...فکر نکنم که بشه ... من باید اینا رو تیر و مرداد می خوندم ... بعد از کلی فکر و زور و فشار .... لطف میکنه و کتابش رو کاملا جمع نمیکنه و نمیبنده و مقاومت میکنه .... ولی تو ذهنش مرور میکنه که من با این وضع تست زدن ... رتبه دو رقمی که هیچ .... سه رقمی هم امید ندارم / .... تو همین بین یکدفعه به ذهنش میرسه که اصلا برنامه اش خوب نیست ... پس بیاد عوضش کنه / این خوبه حالا حداقل برنامه رو عوض میکنه و شاید بشینه و دوباره بخونه ولی بدتر از همه اون موقعی هست که یه سوم شخص مفردی پیدا بشه و از راه برسه و موج منفی بده ... دیگه دلهره و اضطرابش به حدی میرسه که خوب میگه منکه نمیتونم ... پس کلا درس رو میذارم کنار . چی به سر اون هدف قشنگ روزهای اول اومد ...

بذارید اینجوری بگم ... زندگی میتونه مثل یه فیلم باشه ... یه فیلم هم میتونه ابعاد مختلفی داشته باشه . فکر کنید که شما مهمانی دعوت بودین و به دلیلی در اون شرکت نداشتین . فردی میاد و به شما بخشی از فیلم های اون مراسم رو نشون میده ... میزهای به هم ریخته ... غذای دست خورده .... صداهای نا هنجار .... قسمتی از پرده سالن که از جاش دراومده ... چند نفری که دارن با هم تند حرف میزنند . نظر شما در موردش چی هست ؟ حتما از اینکه در اون مراسم نبودین احساس بدی ندارین . ولی حالا بازهم همون مراسم و اینبار فیلم از صحنه های خوب ... سالنی بزرگ . با نور پردازی زیبا . دعوت و حضور شخصیت های معروف و محبوب . چند نفر آدم حسابی با لباس های شیک . جو دوستانه و شاد دور یک میز . گچ بری خیره کننده سقف و دیوارها . انواع عذاهای ایرانی و فرنگی . تقدیم جوایزی به حضار و .... اونوقت نظر شما چی هست ؟ مسلما اون موقع دوست داشتین که در اون مجلس حضور داشتین . در حقیقت هر دو از صحنه ها و منظره های بد و خوب و زشت و زیبای اون ضیافت بود . بار اول با فیلم برداری از بخش های بد و ضعیف و نکته بینی . بار دوم از صحنه های خوب و زیبا و شرایط اصلی جشن . حال و هوای امروز تو همین هست ... این خودت هستی که باید انتخاب کنی کدوم ها رو ببینی // برجسته کردن مهارت ها و موفقیت های هر چند کوچک خودت و استفاده از اونا به عنوان سکوی پرتاب و پرش و اوج گرفتن .... این رمز موفقیت هست . نمیدونم متوجه حرفهام میشی ... رسوندن و حس و انرژی + از لا به لای متن شاید سخت باشه ولی تو خلوت خودت حرفام رو بخون و بعدش از درون یه جیغ بزن .... خوب توجه کن ... دور و ورت رو خوب ببین ... تو انقدر بزرگ هستی که نباید به حرف کسی از درون پایه های استوار اهداف متزلزل بشه و بهم بریزی .... این رو بدون که باید به سمت خوبی ها و نقاط مثبت بری تا انرژی های منفی روی روحت تاثیری نداشته باشه .... دختر خوبم ... پسر عزیزم .... بله میشه ..... بهت قول میدم که میشه ... با انگیزه درس خوندن تو رو هفته ها از یه حالت عادی که اغلب بقیه دارن جلوتر میندازه ..... ببین که کدوم سیگنال ها و علائم هستن که به تو انرژی میدن ...... بذار بهت بگم .... برو زود کتاب دین و زندگی سال چهارمت رو باز کن .... درس 4 ..... وسط های درس ... با خط آبی چه نوشته بخون .... بخون منم بشنوم .... ای فزرندان آدم ......

بدون که وظیفه ات چی هست .... بدون که نباید بذاری این قوا و انرژی جوانی تو هدر بره .... به تقویم نگاه نکن .... به ساعت توجه نکن .... اینا همه میخوان تو رو فریب بدن .... تو خودت هستی ... برات مهم نیست که الان کی هست و چه روزی و چه ساعتی و کجایی و ..... اعتماد به نفست مثل گلوله برفی باشه که از بالای کوه هر چه قدر بیشتر حرکت میکنه بیشتر و بهتر و بزرگ تر میشه ..... میخوای گلوله برفت رو برات بسازم تا خودت قلش بدی .... دستت رو بیار جلو .... گرمای وجودت رو میخوام ....اول باید یخ های وجودی خودت رو ذوب کنم ... یخ هایی که منتظر حرف و حدیث اطراف و اطرافیان هست .... نمیتونی ... نمیشه .....تحقیرت میکنند .... بهت استرس میدن ..... گوشت رو بگیر ....اونا رو کنار بزن .... یخ های خودت رو آب کن ... بذار قلبت و روحت و جسمت با هم ترکیب بشه و از تو یه آدم دیگه بسازه ..... آدمی که دوسش داری ... آدمی که من مطمئن هستم میتونه به همه چیزهایی که میخواد برسه ...اون آدم میخواد تو نیم میلیون نفر جز اون زیر 1000 ها باشه . میدونی یعنی چی ؟ یعنی یک ، پونصدم ... این کار وظیفه تو نیست ... این خاص بودن رو همه ندارن ...و همه هم اینجوری نمیشن ... اینا همون قلیل هایی هستن که خدا در قرآن میگه که اینا بنده های شایسته من هستن .... اینا هستن که می فهمند و اوج می گیرند و نه تنها اینا به سمت اهداف میرن .... بلکه اهداف نیز به سمت این آدم ها میاد و کل سیستم جهان خلقت دست به دست هم میده تا بتونه این آدم ها و به اون چیزهایی که میخوان و واقعا به خیر و صلاحشون هست برسونه . خودت رو از این جمع قلیل دور نبین ... تو هم میتونی با هر سطح هلمی که تا الان هستی یک روز کامل سعی کنی و اینجوری باشی .... هر کسی که هستی ... پشت کنکوری 1000 ساله .... از این بیشتر بگم .  چی کار .... ؟ اول اینکه فکر کن و جای هر احساس تضعیف کننده روحیه یه جایگزین عالی بساز . کمکت می کنم .  افسردگی میشه شادی . اضطراب میشه تحریک و پویایی . ترس میشه امید . احساس حقارت میشه اعتماد به نفس . سرگردانی میشه انگیزه . احساس پوچی میشه آرامش . استرس میشه امنیت . خدا میشه آغوش همیشه باز و ..... حالا میبینی ... بهتر نشد ... اگه این احساس ها بااون یکی ها جایگزین بشن اونوقت چی میشه ؟ مطمئنم که همه تضادهای درونی تو درست میشه . حالا کار اصلی برای رسیدن به این احساس ها .... بذار یه حاشیه کوچولو دیگه برم و بعد کارو میگم . خرید که رفتی انشاا.... دقت کردی اکثر وقت ها از همون مغازه اولی که جنسی رو دیدی و خوشت اومده برگشتی و خریدی ... این یه دلیل علمی داره .... ذهنت اون موقع خالی از هر گونه احساس نسبت به چیز قبلی بوده . الان هم اگر بتونی با تاثیر گذاری روی خودت نوع تفکر و احساست رو عوض کنی ... این ایده آل همیشه تو ذهنت هست و کمتر عنصر خارجی مخرب میتونه رو اعتماد واتکا به نفس و انگیزه تو اثر منفی بذاره ... پس خوب گوش کن .... الان شاید کارت در حد یه رتبه 2 رقمی . 3 رقمی . 4 رقمی . 5 رقمی شماره پلاک ماشین و ..... باشی ، هیچ فرقی نمیکنه ... تو ذهن خودت ترسیم کن که اون کسی که میخوای بشی ... اون جایگاهی که راضیت میکنه چه جور جایی هست . تنها یک روز ... بعد از بیدار شدن از خواب صبح خاص باش ...تنها و تنها به درس خوندن فکر کن ... به اینکه قراره امروز رکورد بزنی . به اینکه امروز تا پای جون بخونی .... وقت ناهارت بیشتر از 20 دقیقه نشه ...تو تاکسی و راه مدرسه و زنگ تفریح دنبال اون موقعیت هایی باشی که بتونی استفاده کنی و بخونی ... اگه به هر دلیلی راهت افتاد بری بیرون ... بدون جزوه کوچولوهایی در حد اندازه تیک 8 نری بیرون ... تلفن زنگ زد بسپار بگن که خونه نیستی .... گوشیت بهش پیامک اومد جواب خلاصه بده ... از فیلم معراجی ها تلویزیون اون روز دل بکن .... بیخود به فضای خونه نرو تا با مامان و بابا و خواهر و برادر تبادل اطلاعات فامیل و دوس و آشنا رو بکنی .... اگه رفتی حمام سعی کن پیرزنی نباشه و زود برگردی ...از همه مهمتر صبحت رو هر جور که شده زود تر از گذشته شروع کن .... بذار خودت وقتی به ساعت نگاه کردی امروز بجای اینکه بازم بگی دیر شد ... ایندفعه بگی خدا رو شکر که ساعت 6 بیدار شدم .... قبلا زود پا میشدم 8 بود ..... الان 2 ساعت جلو افتادم .... در طول روز حواست به پیرامون خودت نباشه ...فقط خودت و خودت ....کاری نداشته باش که آزمون 25 مهر93 گزینه یا قلمچی چی شده ترازت .... به خدا مهم نیست ... مهم اینه که این قله ای که الان در جلوی پاهای پر توان تو بنام کنکور وجود داره رو ، تو تقسیم بکنیش به 240 تا مرحله ... مرحله هایی که وظیفه تو رسیدن به دونه دونه و تک به تک اوناست ....در هر مرحله هم کمپینگ داره ... کمپینگ اون بعد از آخرین مرحله صعود هست و اون یک ساعت خوندن بعد از 11 شب هست که بقیه یا به امید فردای خیالی خوابیدن و یا بریدن و دیگه نمیخونند ولی تو با عشق داری ادامه میدی... کسی که میخواد خاص باشه .... اون یک ساعت به نظرم انرژی 10 ساعت مطالعه عادی رو میگیره ... چون فقط خودش هست .... واقعا حس میکنه که هدفش ... انگیزش با بقیه تفاوت داره .... این چه جور آدمی هست .... شاید خود تو هستی .... شک نکن . بذار یه روز با اعتماد و اطمینان 100 درصد بری تو تخت خواب و آروم بخوابی .... تو کنکور نداری .... تو همه زندگیت کنکور هست و از اون داری لذت میبری ... تو یکی از پدیده های نادر جهان خلقت خداوند بزرگ هستی که میخوای تو این نه ماه کاری بکنی که تا به حال تو 12 سال تحصیل سالهای گذشت ات شبیه اون رو فقط شبهای امتحان انجام دادی .... کاری نداشته باش .... ساعت چنده 12 شب ..... باشه ... خوابت میاد .... برو 6 ساعت بخون و یعد سرحال بلند شو .... خوابت نمیاد .... ساعت 12 هست که هست .... یه چراغ کوچولو ... گوشه اتاق کافیه تا لذت یک شب بیاد موندنی رو تجربه کنی و فردا که از خونه رفته بیرون و وقتی که خورشید گرمای خودش رو به سمت تو تابوند و بدنت مور مور شد حس کنی که این دست نوازش و آفرین گفتن خدا به تو هست ... تو اون موقع یه سر و گردن از همه بالاتری .... همه می فهمند که من چی میگم . همین که تو بعد از چند سال فاصله گرفتن از کنکور دوباره داری اراده میکنی ... همین که با کمترین امکانات میخوای بری به سمت اهدافت ... همین که دوست داری به آرزوی بچگی هات برسی .... همین که با وجود اتفاق بدی که برات سال گذشته افتاد نرفتی دانشگاه ایکس و الان اراده کردی برای امسال.... همین که دوست داری جواب دعاهای سر نماز مادر و تلاش های پدرت رو بدی ...تلاش برای اینا همه موفقیت هست ... اینا همه معرکه هست ... تو سوای نتیجه موفق هستی ..... پس کاری به هیج کس و هیچ چیز نداشته باش ... وقتی هنوز ته دلت دارم احساس میکنم که چراغ امیدت داره با این حرفها پر نور تر میشه به خودت افتخار میکنم .... همه چیز رو تغییر بده ... به همه ثابت کن ...یه اتفاقات بدی افتاده ....8/5 ماه وقت داری .... نمیخوام براش اسم بذارم که جبران کن ... چون تو چیزی هنوز عقب نیستی ....نوعی مرغابی هست که بعد از هر چند دقیقه پرواز باید کمی استراحت کنه و نفسی تازه کنه و بعد به پرواز ادامه بده ولی همین موجود غیر ارادی و ناخودآگاه در فطرتش هست که در فصل مهاجرت به صورت ممتد و مکرر و بدون وقفه از بالای اقیانوس ها چندین روز بدون استراحت پرواز کنه .... باور کن .... تو اشرف مخلوقاتی و این حرکات منحصر به فرد همیشه دست خودت هست ... به شرطی که دید خودت رو به همه چیز عوض کنی .... کتاب هایی که میری ... کلاس و معلم ها و آزمونی که میدی همه و همه برات کافی هستن ... شک نکن .... تا وقتی که تلاشت به اندازه امکاناتت نیست اون رو درست کن .... یه دستمال مرطوب بردار ... برو خاک پست پنجره اتاقت رو بگیر ... شاید هم کمی بالای کمد ... یا گوشه های میز ... جای بعضی هاشون رو تغییر بده ...اتاق اگه دربست برای خودت هست و برادر و خواهر کوچولو رو به به خاطر این یکسال تبعید کردی جای دیگه یکم بیشتر تغییرش بده ... خوکار قدیمی خودت رو کنار بذار ... مکان مطالعه دومی اگه داری برو اونجا یا میز تحریرت رو اونجا ببر (حتما برای مطالعه از میز استفاده کن . میز نداری ... بالش بذار زیر کتابت ... جعبه میوه بذار ... کنکور به قوز در آوردن نمی ارزه ) بعد کمی فکر کن ... به این تغییرات .. پیش خودت بگو که قراره اینجا از این تاریخ آدم  دیگه ای باشی ... بجای یادداشت قول های آینده ات برای فردا در تیکه کاغذی ، گوشه کتاب و دفتری دور از چشم دیگران ، اولین عملت رو و اولین درسی که با شخصیت جدیدت خوندی رو اونجا بنویس و بگو شد ... نه اینکه میخواد بشه . برنامه ای که یک روز اجرا کردی و ازش حسابی کیف کردی و لذت بردی رو برای خودت ثابتش کن و در همون لحظات به خودت بازخورد مثبت بده که این کار تو هست و مطمئن باش اگر این شخصیت خارق العاده چند روزی ادامه دار بشه دیگه بت تنبلی برات میشکنه و تو میشی مثل تیم پر افتخار والیبالی که در مصاف هر تیم و در هر رقابتی از قبل، پیش فرض پیروزی داره و با تمرین زیاد استرس و نگرانی باخت از خودش دور کرده .  امیدوارم که همه در سایه لطف و مهربانی خدا ، دست به کارهایی بزنید که بعد از سالها به این روزهای خود افتخار کنید  و در آخر


نگرانش نباش، چون از الان متولد بشی میشه(100%) در کنکورم نتیجه گرفت، در هرصورت باید بهای رویایمان را بپردازیم؛ گاهی وقت ها با قدری کم کاری
پس خودت ببخش و دوست داشته باش که هرجا برسی از این منه درونت هست

هرفته یک کارگاه آموزشی کنکور در سایت علیرضا افشار



جهت اخذ وقت مشاوره تک جلسه(سوال جواب) ، ماهانه (برنامه ریزی،نظارت،آموزش) به دو صورت تلفنی(شهرستان ها) یا حضوری(تهران،کرج) با علیرضا افشار به شماره پیامک بدین: 09358960503


شرایط مشاوره ماهانه محدود و فوق العاده از آبان (ماه تغییر)


 

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار چهارشنبه 30 مهر 1393 زمان : 20:45 نظرات (69)
بازدید : 6852


ساعت مطالعه چگونه بالا ببریم ؟


چه شام بازاری هست ، اینجا




سلام به همه بچه های خوب کنکوری و پایه ؛ امیدوار هستیم اون دسته ای که 25 مهر آزمون داشتن ، دیگه دچار کمبود وقت و کوله باری تست غلط زده ، نشن و بتونن با تحلیل و ارزیابی دقیق نقاط ضعف و قوت شون در آینده و انشالهه در آزمون های آبان ماه موسسات نتایج قابل قبولی کسب کنند . اتفاقا موضوع این کارگاه آموزشی ما هم اینبار در مورد افزایش کمیت مطالعه با حفظ کیفیت هست و اینکه چیکار کنیم تا بتونیم ساعت مطالعه خودمون بالا ببریم . پس این کارگاه داغ و تازه رو از دسن ندین . در مورد سوال متداول این روزها جو کنکور هم باید گفت که تا نیمه آبان ماه خبری از درصد تاثیر معدل در کنکور94 نیست و تاثیر معدل در کنکور 94 هنوز مشخص نشده ؛ اما مثل اینکه حتی بعضی از مسئولان آموزش و پروشی خوب بلدن مثل شایعه مشخصات آیپدایر 2 در بازار گجت های دیجیتال، تو دل بچه ها رو خالی کنن و از الان بذر ناامیدی رو بکارن که امسال چه ها هست و نیست و ....

مثل همین خبری که پانا چند روز پیش روی سایت خود گذاشت و از زبان مسئولی گفت که چهار درس نهایی ترم دوم سال چهارم که از سال 89 بصورت نهایی برگزار شدند هم امسال در لیست تاثیر گذاری معدل کنکور94 قرار گرفتند و همین خبر کافی بود که موج جدیدی در چت روم ها و انجمن های کنکوری به راه بیفته و بچه هایی هم برن تو فکر ساختن وبلاگ اعتراض و جمع کردن امضا و ...

اما فعلا کار خودتون کنید و به چیزی توجه نکنید که تا مقرر و قانونی نشده ، همه و همه حرف هست . یادش بخیر از اون زمان که گفتن کنکور 91 آخرین سال برگزاری کنکور هست و بچه های 91 چقدر ترسیدن از اینکه اگه قبول نشوند دیگه فرصتی برای کنکور مجدد ندارن و ... و یا شایعه تاثیر کلیه دروس پیش دانشگاهی در سال 92 که باعث شد ، بچه ها از ترس کم نشدن معدل از جناب آقایان قلمچی و جوکار ، وسط بحبوحه تست و نکته ، منابع تشریحی پیدا کردن .

خلاصه از این اخبار ریز و درشت زیاد می شنوی ، ولی تو خودت باش و رو خودت حساب باز کن فقط . فقط در همین حد اظهار نظر کنم که دیگه هر روز 70 _ 80 تا پیامک در این مورد برام نفرستین . امسال برای اینکه سازمان سنجش بتونه فایل نمرات کتبی نهایی سال سومی ها رو کامل و دقیق تر در آرشیو خودش داشته باشه و سوابق تحصیلی داوطلبان دست خوش تغییرات اعتراض و امتحان دی ماه افتاده ها و ... نشه ، اعلام کرد که ثبت نام کنکور سراسری 94 افتاد 19 بهمن . حالا آیا منطقی هست نمرات اون چهار درس نهایی سال چهارم بچه ها که اعلام نمرات در کارنامه ها و اعتراض نمرات توسط دانش آموزان و ... میفته تا تیرماه ، بتونه سازمان سنجش دریافت کنه و تا نیمه مرداد که کارنامه ها میاد با الگوریتم پیچیده ترازبندی محاسبه کنه  ؟ ؟ ی کد میدم برای اونایی که باهوش تر هستن !! چند سال پیش برای کنکوریهای 88 و قبل از آن که گفته بودن نمرات نهایی شون در کنکور 15 درصد موثر هست و بعدا خودشون گفتن اطلاعات نداشتیم و به موقع به دست مون نرسید و بعدش چند نقطه ....

مساله اینجاست که بعضی حرف ها فقط مصرف داخلی داره و بس ... در گوشی بذار بگم ، سنجش با حذف کنکور مخالفه و مجلس قانونش کرده ... هرسال هم برای ادعا تغییر و تحول به سمت اجرایی شدن این قانون ی حرف هایی میزنن . حالا اگه توافق جامع هسته ای محقق شد ، اینم محقق میشه .


صرفا" جهت اطلاع خوب تیکه میندازه به بعضی ها که حرف و عمل شون مثل هم نیست . ما هم اینجا تو کار خودمون خیلی می بینیم . امثال کتاب و کلاس بزور قلمچی ها ؛ ادعا کتاب خوب داشتن و به زور فروختن آنها به بهانه قیمت تمام شده آزمون ها

خب دیگه زیادی شلوغش نکنیم بهتر ، تا در دکون ما رو هم تخته نکردن و موقع رفتن به سایت خاکی خودمون با لینک پیوند دات آی آر مواجه نشدیم ؛ همگی تون بخدا می سپارم . یا علی


دریافت کارگاه بالا بردن ساعت مطالعه با حفظ کیفیت


دانلود


برای دریافت کارگاه های آموزشی قبل از انتشار عمومی در سایت، عضو سایت بشین




برنامه ریزی خصوصی انفرادی کنکور


مشاوره تلفنی با دکتر افشار

برای مشاوره تلفنی با استاد افشار

(تک جلسه 30 دقیقه ای)

یا مشاوره ماهانه (برنامه ریزی و پشتیبانی کامل) ویژه آبان تا کنکور

به ایشون پیامک بدین : 09358960503

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 27 مهر 1393 زمان : 11:20 نظرات (45)
بازدید : 7644
هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، تا زمانی که "درجا زدن" دردناک تر از "تحول یافتن" شود

می خندم ، گریه می کنم . حالم دست خودم نیست ! گاهی شب ها که سر بر بالین می گذارم ،بجای اینکه خوابی آرام مهمان چشمانم شود ، هجوم افکار و دلهره های روزهای گذشته و ماه های باقی مانده تا کنکور ، به شدت نگرانم می کند ... گاهی وقت ها نمیخوام فکر کنم که من یک کنکوری هستم و دوباره به یاد آخرین قول و قرار با خودم در حمام می افتم و لا به لای پرسه های شبانه و این همه تکرار و رخوت می گویم که نه ... این تغییر نشد ؛ امروزم رفت ؛ افشار هم دیگر به پیامک هایش جواب نمیدهد که " اگر از امروز عالی بخونم میشه ؟؟ !!! پس چکار کنم ؟

بجای خیره شدن به صفحه تقویم و شمردن روزهای رفته

کاری کن واسه آرزوهات ..واسه رسیدن بهشون ....واسه تموم شدن این رویاها یه کاری کن

واسه  واقعی شدنشون بلند شو ....هیشکی جز تو نمیتونه این انتظارو تموم کنه ... چرا خودتو نشون نمیدی چرا تواناییتو به اونایی که میگن نمیتونی و نمیشه ثابت نمیکنی چرا نشستی چرا از این خواب غفلت ..از این توهم بیرون نمیای ...تموم کن همه این حرفارو ...

ارزوهاتو میبینی ؟...نزار بیشتر از این ازشون دور بشی ...قرارت این نبود ..

پای حرفات بمون ....ثابت کن ....ارزوهاتو واقعی کن ...کسی جز  خودتو دستات نمیتونه واسشون کاری کنه ...اون رویاها مال توئن متعلق به توئن ...هیشکی نمیتونه تو رو از رویاهات دور کنه مگر خودت

اشکایی که میریزی ...ذهن خستتو التیام نمیده ....خیره شدنت به صفحه های کتابات برات آینده نمیشه ...

تا دیر نشده ...یه کاری کن ...از فرصتی که مونده ...از اخرین فرصتی که داری استفاده کن ....تو می تونی

این روزها ...فرصت دوباره آرزوی دیروزت بود .یادته ؟

 روزای تلخ گذشتتو فراموش نکنی یه وقت .......همون روز کنکورتو میگم آره .....تو...یادت نره یه قول دادی قول دادی انتقام اشکاتو بگیری ...تو قول دادی.....پس  پاش وایسا

میخوام سال دیگه تو روز کنکور  اشک شوق بریزی ...تو وظیفه داری یه سال متفاوت زندگی کنی تو موظفی جاده ارزوهاتو تا ته تهش بری ....

یادت نره  تو این مسیر سخت و پر پیچ و خم یه حامیه بزرگ داری خدای مهربونتو میگم همون که وقتی دلت از همه جا گرفته اونه که بی دریغ بازم بهت محبت میکنه همون مهربونی که همیشه بهت امید میده همون بزرگی که تمام انرژی های خوبتو از اون داری

همون معبود بینظیرمونو میگم آره دوباره دستاتو گرفته ..دوباره داره تو گوشت رویاهاتو نجوا میکنه دوباره داره تو قلبت امید میندازه که میگه برو حرکت کن من محکم پشتت وایسادم برو که چیزی  نمونده تا به ارزوهات برسی

وقتی بهت میگه فردا صبح خودم بیدارت میکنم بنده ی من ...نیبینم غصه بخوری ...فقط بهم قول بده جا نزنی قول بده محکم بمونی پای ارمانت ....

وقتی تو تک تک ثانیه هات حضور بینظیرشو حس میکنی ...وقتی همه لحظه هات بوی خدا میده این معجزست

این خود معجزست که تو تمام ثانیه هام  با منی خدای مهربونم ...

خدای خوبم میدونم بعضی وقتا میشه علی رغم میلت میشم بی حوصله میشم تو و رویامو فراموش میکنم

یادم میره که تو هستی ببخش منو .....میخوام شکرت کنم بابت اینکه دارمت بابت اینکه هستی و تنهام نمیزاری بابت اینکه برام از فردا میگی بابت اینکه هدفمو ..وایندمو دوباره برام مجسم میکنی ..اینکه لحظه لحظه دستامو داری

به خودت قسم آنی احساس تنهایی نمیکنم .....دستای مهربونتو حس میکنم سنگینیه نگاهتو رو خودم میبینم بابت اینهمه توجهت به خودم شرمندتم ....اشکایی که دارم میریزم عرق شرم دوریمه از تو ....

میدونم انقد بزرگی و رحیمی که بی منت میبخشی ...ممنون که با منی معبود من

عاشقانه دوستت دارم و میپرستمت ...و بهت تا فرداشب اینبار قول میدم که از اون بالا در عرش اعلا همه فرشته هات برام کف و سوت بزنن و و هوررراااا بکشن


لحظه هاتون خدایی دوستای عزیزم

کنکور و با خدا بودن


به پیشنهاد یکی از بهترین شاگردان قدیمی و پای ثابت همین وب ، از امشب و به بعد (تا شب کنکور) همه باهم ساعت 22 هرشب به ریسمان بزرگ الهی چنگ می زنیم و در کنار هم برای موفقیت تک تک کنکوری ها و حل شدن مشکلات خانوادگی،مالی،روحی و ... دعا می کنیم . مهم نیست در کدوم شهر و روستا باشیم و چقدر از هم دور ، مهم نیست که چقدر از هم فاصله داریم و همدیگر بشناسیم یا نه ؛ فقط کافیه لحظاتی طعم ناب خدا باهم احساس کنیم و خودمون در این گستره انرژی های + همراه همه کنکوریها و دانش آموزان و  پدر و مادرها و ... قرار بدیم و برای موفقیت همه بچه ها ب گوشه ای از خونه دعا کنیم . لازمه این تغییر و تحول مثبت جمعی اینه که تک تک لحظات امروز خودمون اول به یاد بیاریم و خدا شکر کنیم به خاطر اتفاقات خوبش و بعد قول بدیم تا فردا یکی از کم کاری های امروز تا حدودی که از دست مون بر میاد و می تونیم جبران کنیم . این سینرژی بی نظیر کارای عجیب غریبی میکنه که تو اون فاز روحانی، مو به تن مون از وجود این همه انرژی سیخ میشه و بعدش خیلی با طروات تر هستیم
حالا کنترلz زندگی بزن و اشتباهات گذشته ات پاک کن، همونی شو که همیشه آرزوش داشتی

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 24 مهر 1393 زمان : 6:48 نظرات (66)
بازدید : 30190
ایمان سرورپور


تمام حس و حال مثبتم در نگارش این دل نوشته ، فقط بخاطر تو بوده ،، تو برام خیلی مهمی

دوست دارم صدای موج انفجارت بشنوم وقتی اینو کامل خوندی



اول از همه از همه دوستان عذر میخوام که نمیتونم خیلی زود به سوالاتشون از طریق ایمیل و نظرات و پیامک و حتی آموزشگاه ها و مدارس تابع خودم پاسخ بدم ؛البته تعدادشون (سوالات و درخواست ها) خیلی زیاد هست ولی این دلیل نمیشه که اگر کسی واقعا احساس کرد داره سقوط میکنه این طرف ها نیاد . دوست ندارم که اینجا فاصله بیفته و دوست ندارم که زمان تغییر شما به درازا بکشه . دوست ندارم وقتی به مطالب نگاه میکنی حسرت گذشته رو بخوری و وقتی نظرات رو میخونی یاد رقبا .خدا نصیب هیچ کس نکنه ، سقوط تو زندگی ... افسردگی .... نا امیدی و بریدن چیز خیلی بدی هست .دوست ندارم از آخرین حضورت اینجا که با خودت عهد بستی شروع میکنی تا بار دیگه ای که اومدی و شروع نکردی فاصله ای بیش از یک روز باشه . دوست دارم یه طناب بندازم به سمتت .... طنابی که از جنس وجود خودت هست و گره اش رو من زدم و خدا خودش برات اونو سفت و محکم گرفته . طناب رو بگیر .... درسته خیلی سر من شلوغ هست ولی تحمل پیامی از تو که با هزار تا آیکون و صورتک گریه و غم برام تو میل میذاری خیلی سخت تره . ببخشید که سوالت رو تند خوندم و به یه قسمتش جواب ندادم ... میدونم ولی تو دوباره بپرس . میدونم شاید یه شبی خسته از سرکار اومدم و نظراتی که خودم جواب میدم رو با بی میلی خوندم و یه راه بیخود پیشنهاد دادم که به دردت نخورده ولی تو دوباره بیا.خیلی سعی می کنم که متفاوت باشم ولی اگر بازم حرفهام تکراری هست و اطلاعاتم خیلی کم ولی به دلت میشینه پیگیرش باش. (حتی یک مقاله آموزشی یا کارگاه مشاوره ای طول امسال و سال های گذشته هم از دست نده لطفن) در کل برام اون حرکت تو مهم هست ... یکم که پیگیر باشی و خودت تلاش کنی از نقطه بحران میگذری و دیگه بقیه راه به خودت بستگی داره . این محیط درسته که مجازی هست ولی روحی در اون نهفته هست که نمیخواد اجازه بده تو دو روزت مثل هم باشه و در خلوت خودت با رخوت و سستی به سر ببری .طوری اینجا رفتار کن و حرف بزن و باش و لذت ببر و استفاده کن که انگار من مشاور خصوصی تو هستم و اینجا غیر از من و تو کسی نیست و خودت قراره اندازه تلاش و زحمتت پیشرفت کنی . پس هر کسی و هر جایی و با هر سطحی که هستی بیا .... با شما کار داریم. اما به خواهش دارم ... لا به لای حرفها و متن ها و جواب ها بگرد ، شاید غیر از جواب سوال خودت چند تا چیز هم بیشتر نصیبت شد .خوب بریم سراغ خودمون


ادامه مطلب را حتما" بخوان



بذارید یکی از مهارت های زندگی رو براتون بگم . داخل اتاقم یه سیبل به دیوار زدم تا هر وقت که لازم شد به مرکزش نگاه کنم و اهداف خودم رو برای خودم زنده کنم . این سیبل برام یه نماد برای تلاش و رسیدن به هدف هست . بعضی وقتها که بچه ها برای مشاوره میان پیشم بهشون یه تیر دارت میدم و میگم بزن .میزنه ... حالا سوای از نتیجه که به کجا میخوره اینبار بهش میگم که فکر کن سیبل تو بجای داشتن 10 دایره و شعاع ، 6 دایره بیشتر نداره ...( یعنی 4 دایره خارجی تر رو در هنگام تمرکز و نشانه روی به حساب نیاره) اونوقت خودش میبینه که با این تصور 100 درصد به داخل یکی از 6 دایره داخلی میزنه و وضعیت خودش رو بهبود میده ... حالا که تیرش رو زد بهش میگم چی کار کردی ؟ میگه زدم به 50 مثلا . زندگی همینه ...شاید تا حالا همه تیرهایی که زدی به خطا رفته ولی اینبار بیا و سیبلت رو کوچکتر فرض کن (نگو فلان درصد و تراز و رتبه در کنکور و پزشکی و روان شناسی و برق و ....) ...( تمرکز روی اهداف) هدفت رو کن یک هفته ای ... اصلا یک روزه .... بعد یه روز بی دلیل مثل اون آدمی باش که فکر میکنی تا الان فوق العاده بوده ....یه روز شبیهش باش ... میتونی ازش بهتر باش //// مهم نیست که تا الان خوب کار نکردی ...فقط یک روز بی دلیل ، خاص باش . از همه چیز خودت بزن و هدف خودت رو بزرگتر و متمرکزتر کن . فکر کن که قراره فردا نتایج کنکور رو بدن و فقط هم همین امروز رو میخوان محاسبه کنند که کی بهتر کار کرده ... با قدرت به سمت هدف یکروزه ات برو ...طوری که خسته بشی ... استراحتت محدود باشه .  از همه چیز خودت بزن ... خودت رو یکروز مثل اونی کن که تو ذهنت دوست داشتی بشی .... بعد آخر شب وقتی خواستی بخوابی سیبل خودت رو بزرگ کن ...ببین که کارهایی که کردی چی بودی ... آیا تونستی در صدها هزار نفر ، جز اون معدودها باشی //حالا وقتش هست ... یه ذره ... بیش از یه ذره خیال پردازی کن خودت رو ببین که اگه همین جوری معرکه باشی رفتی به دانشگاه و رشته مورد علاقه ات و به هدفت رسیدی . بعد فاصله بین خودت و با اونی که میخوای بشی رو کمتر و کمتر کن ... ببین که اون آدم دو ماه دیگه کجاست تو آزمون ها چی کار میکنه ... تا کجا تونسته پیش بره و .... بعد هفته آینده و در نهایت برس به فردا / به فردایی که قراره بازهم مثل این آدم امروز زندگی کنی و دست به کارهای عجیبی بزنی.... نگو چرا تا حالا شروع نکرده بودم .... این شروع نکردم به نفع تو بوده ... چون الان فهمیدی که دویدن به سمت هدف چه حسی داره و ارزش زمان یعنی چی . دختر عزیزم ... پسر خوب


تا حالا به تغییرات دو دنباله n فاکتوریل و n به توان دو توجه کردی ؟ ؟  


همین الان سه جمله اول از هر کدوم رو بنویس ........ 1 و 2 و 6 سه جمله اول n فاکتوریل و 1 و 4 و 9 سه جمله اول n به توان دو هستن . سرعت رشد و پیشرفت کدوم پس از گذر از سه مرحله بیشتر بود ؟ ...... حالا جمله چهارم رو بنویس .... !!!!! چی شد ؟ .....جمله پنجم رو بنویس ...... خودت فهمیدی منظورم چیه ؟ مطمئنم که فهمیدی . ای کسی که نمیدونم کی هستی ولی الان داری این متن رو میخونی .... دیدی حتی در عالم ریاضی هم میتونه صعود و شروع برای پیشرفت از کمی دیرتر از گام نخست باشه .مهم آخر و نتیجه کار هست ... که ان فاکتوریل برنده هست ... برای همیشه و کسی کاری به اون افت اولش نداره ...... اصلا دوست خوب من ، من عاشق این عقب موندم هستم ... میدونی چرا ... چون این آدمی که عقب مونده مثل یک کشی هست که هی رفته عقب و عقب و عقب ولی من قبل از پاره شدنش دستش رو گرفتم و گفتم رها کن .... ولش کن ... میدونی چی شده ؟ شده رتبه 104 برق شریف . شاید باور نکنی .... و تا این موقع ها بین 120 نفر از دوستاش در مدرسه رده ای بهتر از 80 نداشت ولی یه روز اومد پیشم ... بهش گفتم فلانی دوست داری تغییر کنی ... هیچی نگفت . گفتم ببین دوستای تو که زود شروع کردن و الان قسمتی از راه رو طی کردن چه جاهایی اشتباه کردن ... تو اونا رو تکرار نکن و از تجربه های اونا استفاده کن و راه خودت رو بی نقص طی کن . گفت : آخه گذشته رو چی کار کنم ؟ معدلش هم 16 بود (که میدونی 25% تاثیر مستقیم داشت در کنکور 93) آخه این 3/5 ماه چی میشه که نخوندم . بهش دادم چند تا تیر زد به سیبل .همون سیبل با همون تکنیک بالا دفعات دیگه بهتر زد ... بهش گفتم میدونی چرا بهتر زدی ... چون باور داشتی که سیبل همین اندازه است ...... حالا باور کن که زمان خوندن کافی هم برای کنکور همین کمتر از 9 ماه هست .... او باور کرد ...کاری خیلی از ما نمیکنیم ... رفت ، نتیجه گرفت . میدونی فرق مومن با مسلمون چیه ؟ مومن وقتی دین بهش راه سعادت رو نشون میده نمیگه آره راست میگی ... چقدر قشنگه ...ولی عمل نکنه ..... او عمل میکنه و مثل مسلمون فقط ته دلش اعتقاد نداره و تسلیم نیست و اعتقاد خودش رو نشون میده . تو .....همین خود تو ..... بگو دارم میشنوم .... آخرین باری که قول دادی کی بود ..... یادت بیار .... شاید گوشه دفتری نوشته باشی .... شاید باهاش خاطره داری .... یادت میاد بعد از عروسی فلانی .... بعد از مسافرت تابستون یا بازیهای آسیایی اینچئون ....شاید بعد از اومدن نتیجه های 93 و شاید هم شروع مهر ماه به خودت چیا گفتی .......چرا گوش ندادی ..... ؟ ؟/؟////؟؟؟؟؟؟؟؟ بازم دنبال نقطه عطف کاذب میگردی ؟؟ !!!


شاید منتظر بودی که ماه تو آسمون قرمز بشه تا تغییر کنی . نمیدونم چرا فکر میکنی همه چیز تموم شده .....نمیشه ....تو یکی چرا این حرف رو میزنی که تا حالا دو روز درست و حسابی نخوندی ؟ مگه همونی نبودی که تو دفتر عقاید دوستت نوشتی میخوام پزشک بشم . تو چی پسر ... مگه وقتی از اخبار و سایتها جشن ورودی سال اولی های شریف و تهران و نفرات برتر رو دیدی دوست نداشتی یکی از اونا باشی ....به اون کتاب تست هایی که با کلی ذوق خریدی و به یاد بچگی ها ورق هاش رو بو کردی انقدر غضبناک نگاه نکن .... مشکلی پیش اومد ..... نتونستی دو روز برای آزمون جمعه ای که در پیش داری بخونی ... دخترم چرا رفتی و دیگه 4 روز هم از غم اون دو روز درس نخوندی ....واقعا این شخصیت اون مهندس یا پزشکی هست که باید باشی ؟ از ته دل ازت یه چیز میخوام ... اینکه خدا رو شکر کنی که تنت سالم هست و سایه خانواده و پدر و مادری که برات همه کار میکنند پشتت هست و به خاطر خودت در درجه اول و مهربونی های خدا و پدر و مادری که خودت بهتر میدونی برات چه کارایی کردن ، از این حال بیرون بیای . خودت رو دوست داشته باش ... خودت رو بسپار به گرداننده زمین و آسمان و باهاش عهد و پیمانی ببند بگو از من بسم الله ...از تو هم کمک و یاری که به نتیجه ام برسم  (مطمئن باش که معجزات خدا هنوز هم در دنیا ادامه داره ) ... باور کن که فقط خودت مسئول زندگی شخصی خودت نیستی ... آدم سیاسی نیستم . ولی وقتی آدم یه روزایی میبینه یه نفر داره تو دنیا فریاد میزنه و تلاش میکنه که بزنه تو دل دشمن و اون رو پریشان کنه ... بی انصافی هست که بهش کمک نکنی ....ایران ما بهترین جوانان رو داره ... جوانانی که هر کدومشون میتونند دست کمکی بشن برای بهبود این کشور و خاک و اینکه وقتی روی پرچم کشور اسم و نام مبارک الله وجود داره .... این پرچم مثل اسم روش فوق همه پرچم های عالم باشه . این به کار تو بستگی داره .... باور کن .... تا تو باور نکنی .... هنوز هم استان محروم داریم ... هنوز هم فقیر داریم ... هنوز هم کلاه برداری های کلان داریم .... نمیخوای دستی و کاری کنی بگیری ؟ دوست نداری کاری کنی که همه بشریت بهت افتخار کنه .... دلت میخواد خدا از اون بالا پرده ها میان خودش و تو رو برداره و تو ماورای دنیا رو ببینی، دوست داری دعاهای مادرت سر نماز که فقط در حق شما دوتا بچه هاش هست مستجاب بشه ؟؟ !!!

.... پس دو رو نباش .... میان هدف و عملت فاصله ننداز ....


قبولی در دانشگاه های برتر

کاری کن که با عملت تو دنیا فریاد بزنی . تو این راه از حاشیه های غیر الهی دور باش .... خیلی ها نمیخوان و دوست ندارن که تو موفق بشی ... یکی از اونا همین نفس تو .... شاید این حرفها از دهن مشاور کنکور هیچ جا نیاد بیرون ولی دوست دارم هر چیزی که لازم هست رو یکبار بهت بگم تا حقی به گردن من نباشه . تو دنیای شما خیلی چرخیدم ... همه نوع آدم رو دیدم ... همه نوع جوان رو دیدم ... همه نوع گمراهی رو دیدم ... ولی متاسفانه هیچ چیزی بدتر از یک گناه کبیره ندیدم . جای تاسف هست که وقتی یه وبسایت با محتوای غیر انسانی راه اندازی میشه تا قبل از فیلتر شدن اون آمار بازدیدش نجومی میشه ولی اینجا .... امیدوارم که روزی بشه تا جای حق و باطل به درستی معلوم و قابل تشخیص بشه . باباجون این آقا پسرها کجا هستن ؟ والا هر جا که نشستیم و بلند شدیم گفتیم پسرها شیرن ...الان دیگه حرف دخترها ثابت شد که پاکتی هستن .... اینجا انقدر دختر خانم ها میان که تو حسرت این موندم یه شیر مرد بیاد .... شیر پاکتی که هستین ولی یه شیر مرد درسی بیاد ، بزنه تو کار تراکم خوانی (واژه مصطلح خرخونی) آبرو داری کنید .... همین بس نیست که دانشگاه ها شده الان دخترونه .... واقعا برای ما مردها افت داره بچه ها .... بجنبید . خوب بریم این طرف میدون چند تا دختر خانم باز هم نشستن و مضطرب هستن.... بچه ها چه خبر ؟ هیچی تا دیروز خوب خوندیم امروز رفتیم سایت ( کانون/ گزینه دو ) کارنامه نفرات برتر رو دیدیم ... اعصابمون بهم ریخت . چرا ؟ مگه از دشمنان آب و اجدادی شما بودن اون بندگان خدا ؟ نه ، ولی خوب شما بگین من میخوام دندون پزشکی قبول بشم ...اینم پزشکی ... تا اونا هستن ما میشیم آخه ... معلوه دیگه من خیلی خانمی کنم و بخونم ترازم رو بکنم 6500 ولی اون چی الان 6700 کمتر نمیشه . خوب از کجا حساب کردی و بهم گفتی که فوقش میشی 6500 ؟ خوب دیگه آقای افشار هر چند آزمون تازه اگه خوب بخونم و مشکلی پیش نیاد 100 تا میره بالا . ببخشید اونوقت پیش خودتون این میزان ثابت هست دیگه ؟ یعنی هیچ راهی نداره که هر آزمون 200 تا بهترش کنی تا برسی به  6000 ؟ خوب نه دیگه ... آخه بچه های پارسال اینجوری گفتن و من دیگه وقت بیشتری برای خوندن ندارم ...............خوب پس جریان از این قراره .... شنیدیم که از دیگران الگو برداری می کنند و نه اینکه دیگه دیگران حرفشون بشه وحی الهی و رد خور نداشته باشه . کسب تجربه از با تجربه ها چیزی خوبی هست ولی همه اونا یک اتفاقی هست که فقط برای خود اونا افتاده .... حتی مشاور و روان شناس هم مجموعه ای از مطلب علمی و تجربیاتش از انسانهای مختلف رو به تو میگه .... مثال می زنم بیشتر وقت ها بچه هایی که برای اولین بار با آقای رامین نیکخو صحبت می کنند ایشون از مثال یک دانش آموزی که سال 85 داشتن و کار فوق العاده ای انجام داد صحبت می کنند ولی حالا بیاد و امسال با کسی آشنا بشن که کارش خاص تر از اون یکی باشه ... مسلما الگو این آقای مشاور تغییر میکنه و دیگه از اون یکی استفاده میکنه ... پس برای خودت و در ذهن و فکرت این مثال ها و الگوها رو چارچوب قرار نده .... اینا باز و فراتر از اون چیزی هستن که تو فکر میکنی و در دنیا میلیاردها تا از اونا وجود داره و هر کسی میتونه شگفتی بهتر و بیشتر و برجسته تری رو خلق کنه ... چون پتانسیل و توانایی بی کران الهی در ما وجود داره . مهم اینه که اون خواستنه چی باشه .... هدف داشتن به تنهایی محرک نیست ... خیلی از شما میاین و میگین هدف من مثلا فلان چیزه ..... خوب باشه .... آفرین .... ولی آیا کار الانت نمود و نشانگر هدفی هست که در ذهن داری ؟ آیا تمام سلول .... سلول بدنت تشنه این هست که پنج دقیقه ای که دست کم بچه ها زودتر از معلم سر کلاس میان رو ، تو دو دقیقه اش رو استفاده کنی و بدون توجه به جو شلوغ کلاس به همین دو دقیقه خوندنت افتخار کنی ؟ آیا همون داوطلبی هستی که برای بهتر شدن انگیزه و انرژی های درونی خودش با خرید یه مجله موفقیت ، حتی به فکر اوقات استراحت خودش هم هست ؟ آیا تو میتونی یه روز حواست رو به ساعت رو دیوار جمع نکنی و تا جایی که عشق میکنی و شور داری برای حرکت ، دنبال ساعت هیچ کار و برنامه ای نباشی ؟ آیا آدمی هستی که صبح زود یک روز تعطیل وقتی که ساعت زنگ میزنه مثل فشنگ بری و یه مشت آب به صورتت بزنی و بعدش بیای شروع کنی و بخونی ....با این دیدگاه که میدونم الان همه خواب هستن ... خدا رو شکر که به من توفیق دادی این صبح زود بیدار بشم و در راستای اون چیزی که تو از من انتظار داری ظاهر بشم و عمل کنم ؟ آیا آدمی هستی که الان که این متن رو خوندی ... دیگه نذاری مثل دفعه قبلی بعدا بری درس بخونی و بری زودی کتابت رو باز کنی و بگی از الان خودم رو پیدا کردم .... مهم نیست برای آزمون 25 مهر کانون به 70 درصد مباحث نرسیدم ولی برام اون 30 % هدف هست ؟ اگه تو همون دانش آموز خارق العاده ای هستی که حاصل کار 11 سال گذشته ات همه نمرات و معدل های خوب هست ...پس به خودت بگو که این آدم من نیستم... این جزئی از شخصیت من نیست و این قسمت رو مثل فیلمی از زندگی خودت ببر . اگر هم کار سالهای گذشته تو انقدر خوب و چشم گیر نبوده ... با خودت عهد کن که با همین یکسال خوندن نتیجه بگیری و خودت رو در سال آخر متحول کنی ....تحولی که تعداد کمی تونستن انجامش بدن و اگه تو جز اونا باشی چشم ها رو خیره میکنی و مورد تحسیت و افتخار خودت و همه میشی و آینده ات رو عوض میکنی و از اون سود میبری .پس هدفت سیال و روان باشه و دقیقا همین لحظه هایی باشه که همچو ابرها در گذرند .

وایسا !! با این دستمال سیاه چشمانت رو محکم ببند .چند بار دور خودت بچرخ . آنگاه بازی شروع میشه ...

مشت هایت را محکم در هوا چنگ بزن . بچه ها رو صدا بزن . همه رفته اند . بازی تمام شد و تو آنها را پیدا نکردی. صدای قار قار کلاغ می گوید که صبح شده

اما ...امروز فرداست .

سیروان :

باور کن زندگی همین امروزه ... لحظه ای که تکرار نمیشه ... فرصتی که هیچ وقت نداشتی



   

 آخر خط می بینمت عزیز جان

شاید هنوز قابلیت هات رو نشون ندادی

شاید تو وجودت (مثل این خاک) چیزای با ارزشی داری



پذیرش مشاوره تحصیلی و برنامه ریزی تلفنی کنکور95 مستقیما" با استاد افشار بصورت تلفنی
هرماه 10 جلسه مشاوره،برنامه ریزی شخصی،آموزش کامل
(ظرفیت بسیار محدود می باشد)
پیامک "وقت مشاوره ماهانه" به شماره ایشون 09358960503


(کیفیت نمونه مشاوره های تخصصی چندساله سایت تبلیغات عملی ماست)

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 17 مهر 1393 زمان : 1:42 نظرات (224)
بازدید : 6370


سلام ؛ این روزها یکی از سوالات بورس اینه که برای موفقیت در کنکور از چه منابعی استفاده کنیم . البته خودمون پست مجزای (کلیک کنید روی عناوین معرفی منابع کنکور 94 در سایت بروز کردیم و برای روش مطالعه دروس عمومی و تغییرات کتب درسی نسبت به کنکور93 بطور تفکیک شده کارگاه . مقاله داشتیم ؛ انشالله در آینده نزدیک هم کارگاه های مطالعه دروس تخصصی هررشته براتون قرار میدم . اما اگر همین جا در سایت خودمون دقت کرده باشین ، چقدر سوال دقیقا" زیر پست معرفی منابع برتر کنکور بچه ها گذاشتن که این نشون میده بلد هستن فارسی بخونن و خوشبختانه مشکل دیداری هم ندارن ولی فقط وسواس هست که نمیذاره یکی از اون منابعی که معرفی شده رو تهیه کنن و هرچه زودتر کارشون شروع و رو دور بیفتن . این حساسیت بی مورد از اونجایی قابل ادراک هست که کلیات کتب شناخته شده با نوبت چاپ و شمارگان بالا ، حتما باید برای بقا در بازار نشر و جلب توجه اساتید و دانش آموزان به روی جنبه های کیفی خودشون کار درستی انجام بدن و به همین دلیل وقتی نگاهی کارشناسی به کتاب بیندازیم متوجه میشیم که اکثریت کتاب ها از ایده های هم تقلید کردند و همگی در کنار تست های کنکورهای اخیر و سنجش ، تعدادی تست تالیفی اضافه کردند ؛ حالا درسنامه و پاسخنامه هر کدوم با اختلاف کمی از اون یکی داره همون مطلب رو بیان میکنه که شاید بنا به سبک ارتباطی با مخاطب هر دانش آموز یک قلم رو بپسنده و این دلیل نمیشه که بخوایم با وسواس کامل مو رو از ماست بکشیم بیرون . در مجموع این اول سالی وسواسی نباش ، دنبال مقایسه این کتاب و اون کتاب و اون پک آموزشی با این پکیج نباش ،، اینها فقط وقتت تلف میکنن و شک ات بیشتر می کنن و مثل خوره به جونت میفتن که الا بلا حتما باید بدونم با چه کتابی میشه 90 به بالا زد !! ؟؟ حالا خودمونیم وقتی در حد مایل به صفر هستی و هنوز شروع نکردی چرا داری دم از 80 و 90 و صد درصد میزنی ؟ ؟

مگه نه اینکه در حال حاضر هر منبع و کتاب آموزشی بگیری می تونه برات مفید باشه و علل الحساب برسونتت تا حد 50 درصد حداقل ؛ پس چرا انقدر روی خرید این کتاب تست ها گیر میدیم ، تا در نهایت بجای خرید یکی و کار کردن درست حسابی روی اون ، بریم و چندتاش بخریم و اون موقع دیگه حتی نرسیم روی یکی از آنها تا بودجه بندی تدریس اساتید یا مبحث پیش روی آزمون تموم کنیم . حالا از این گذشته معیارهای خوبی برای انتخاب کتاب داری ، یا از روی قطر کتاب و طرح روی جلدش و فانتزی های کارتونی اونها انتخاب می کنی ؟

بین بچه ها مقایسه کتاب ها از روی تعداد صفحات و مقدمه نویسنده و اسم ناشر و نویسنده انجام میشه یا با انتخاب یک ریزمبحث و مطالعه اون از کتب مختلف و مقایسه تست ها و نحوه آموزش قضاوت درست انجام میشه ؟

 این روزها حتی ناشران محترم با علم به اینکه تعداد زیادی از کنکوری های هرسال کشور طیف فارغ التحصیل تشکیل میدن ، سعی میکنن با قید کلمه مطابق با آخرین تغییرات کتاب درسی ، داوطلبان مجاب کنند که کتاب قدیمی برای شما مناسب نیست و به علت تغییراتی حتما" باید جدیدش بگیری ؛ حالا آیا واقعا کتاب درسی اصلی در فلان درس عوض شده ؟

در بازاریابی این روزها برخی ناشران مثل کانون فرهنگی آموزش با داشتن داده های خام فراوان که جذب شده سیستم آزمون های آزمایشی هستند ، نیازی برای جلب مشتری ندارند و کتاب های خودشون به وسیله پشتیبان ها به طرق مختلف به فروش می رسانند ، اما انتشاراتی که مجبور هستند با بالا بردن کیفیت کتاب هاشون ، نظرها به سمت سوی خودشون جلب کنند به نسبت بهتر کار می کنند و در بازار نشر در بین داوطلبان پرطرفدار هستند . اما با جا افتادن چندین ساله در بازار و سر زبان ها و جلب اعتماد و اتمام قراردادهاشون با نویسندگان با کیفیت سابق ، سعی می کنن با هزینه های کمتری به چاپ کتب جدید ادامه بدند و یا بدون بروزرسانی آنچنانی در محتوای کتاب های قبلی، آنها را روانه بازار کنند ؛


حتی بسیار دیده شده که کتبی که فقط طرح جلد مقوایی و اولین صفحه شون عوض شده و حتی میشه از رنگ زرد کاغذ در انبار مانده و تست های کنکور سال های اخیر که فقط در پایان کتاب و در صفحات آخر ضمیمه کرده اند ، فهمید که این کتاب حداقل با علم و محتوای چند دوره پیش چاپ شده و امروز با درج سال چاپ 93 و شمارگان محدود 5000 مورد با قیمت کاغذ 93 بفروش میرسه که مسلما چیزی جز فریبکاری نیست .


پس با این وجود دائم به فکر خرید کتاب تست جدید نباش و اگر میدونی خودت خوب کار نکردی و یا صبر و تحمل لازم برای به تسلط رسیدن روی کتاب های سابق خودت نذاشتی ، همون جا بمون و فقط با چیزهایی که داری کار کن .


 در مورد تهیه لوح های فشرده بازار کنکور که این روزها کاتالیزگر موفقیت در کنکور معرفی اش می کنن هم مطلب مهم اینه که در وهله اول کتاب های معرفی شده سایتم کار خیلی هاتون راه میندازه و رفتن به کلاس حضوری بخاطر اینکه مطابق شیوه یادگیری حداقل 10 ساله شما بوده و معلم در لحظه قادر به پاسخگویی ابهامات ذهنی شما هست رو بهتر میدونم . نکته جالب دوم هم اینه که خیلی هاتون با خواندن کتاب های کمک درسی رایج می تونید متوجه بشین که تکنیک های سی دی ها خیلی هم ابتکاری و بکر و حرفه ای نیست و جز بدیهی های حل مسائل کنکور است ، که قلق هاش الان که اول ساله شاید ندیده باشی ، ولی آخر سال با کتاب ها هم برات جا میفته راحت .

 اما بنا به درخواست مکرر خیلی از کنکوریها اعلام می کنم که با موسسه خاصی موافق نیستم و اعتقاد دارم هر موسسه و انتشارات CD  و DVD  آموزشی کنکور نفرات خوبی دارن که اکثرا" هم برای جذب کنکوری ها از نفرات خاص خودشون استفاده می کنند. اگر قرار بود بهترین ها فقط در یک مجموعه خاص جمع می شدند توازن رقابتی موجود بهم میخورد و قیمت محصولات شون خیلی خیلی بالا می رفت . پس درصورتی که کلاس منابی در شهرستان شما برگزار نمیشه و سبک سمعی _ بصری (مالتی مدیا) به TEXT کتب کمک آموزشی کنکور ترجیح میدین ، بهتره با پرسجو از افراد بی طرف و کسانی که سابقا" از آنها استفاده کردند و الان جز بازاریاب های این دسته محصولات نیستند ، اطلاعات تون تکمیل کنید . و حتما بدونید که شما برگ سبز موفق در کنکور فقط با تلاش خودتون میگیرن و نه با محصولاتی که خیلی ها جز تو هم اون رو دارن و با چند صد هزار تومان برای خودشون فراهم می کنن .


در آخر این مطلب هم مهم هست بدونید که سبکی که اساتید در کلاس های حضوری درس میدن شاید با روش ها و متود یکی از معروف ترین برندهای کتاب کمکی درسی کنکور مطابق نباشه و مدرس بهتر ببینه منبع گمنامی معرفی کنه از خودش که مسلما" خط مشی داوطلبان اون کلاس هم باید مطابق نظر مدرس باشه . البته همیشه مراقب باشید تا در کلاس های حضوری محدود به منابع ساده و تست های پیش و پا افتاده هم نشین .


بجای استفاده همزمان از چند کتاب تست هم سعی کن تا یک کتاب فول مسلط بشی و درصورت نیاز و کمبود تست به سمت دیگری بری و دنبال جزوه کامل و بی نقص جور کردن لا به لا منابع مختلف و خوندن و خوندن تا رسیدن به تسلط کامل و سپس حل تست هم نباش که بدجوری ضر می کنی .


سوال متداول این روزهاتون در قسمت نظرات پست ها صفحه اول یا پرسش های متداول ببینین


موفق باشی _ افشار




برای دانلود کارگاه های آتی مشاوره-برنامه ریزی کنکور94 زودتر از بروزرسانی سایت؛ عضو بشین



برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 13 مهر 1393 زمان : 17:53 نظرات (29)
بازدید : 13981

روزهای آغازین مهر ماه و شروع سال تحصیلی بر همه دانش آموزان و کنکوریها عزیز مبارک

 امیدوارم که تغییرات در ثبت نام و زمان برگزاری کنکور94 و امتحانات پایان سال بهتون استرس وارد نکرده باشه و نخوایین از آخر سال جنجال کنید که سالی که ما کنکور دادیم بدترین سال بود ؛ معدل فلان شد و 2 هفته زودتر کنکور گرفتن و فلان شد . البته در مورد معدل در همایش شکرگزاری شهریور 93 (پست قبلی) سعی کردم بهتون این انگیزه بدم که مشکلی نیست ، حتی اگر معدل پایینی داری قابل جبران هست با اندک درصدهای بالاتر به نسبت رقبا انشالله . البته تغییرات به اینا ختم نمیشه ؛ بذار ی گزارش هفتگی بدیم اول .

کانون فرهنگی آموزش بازم تمام پیام های بازرگانی رسانه پر می کنند ، و البته اینبار با هزینه آزمون های واقعا لیگ برتری و خارج سقف قراردادها ، ی کلاغ سپید هم پیدا شده که میگن رو کله اش بجای سنت سطل آب یخ ، رنگ سفید ریختن ؛ جدیدا" پدر کوشاجان قلمچی ها هم رفته در تبلیغات اندیشمند که حالا اینبار کوشا تیزهوشان قبول بشه و در کنار همه اینا گاج با سری کتاب های از شلغم تا گل کلم (سیر تا پیاز) سعی داره تا بحران کنکور 93 و وضعیت خیلی بد قبولی هایی که گرفت رو سر و سامون بده تا ایمان سرورپور جمعه ها کمتر انگشت اتهام سمت سازمان سنجش بگیره . اساتید خیالی کنکور هم با جزوات رنگارنگ ، ی طعم جادویی مشابه اسنک چاکلز برامون آماده کردن و دانشجویان مهندسی و پزشکی که معلوم نیست واحدهای روانشناسی استرس و انگیزشی و مشاوره تحصیلی و تجربه کاری کجا و کی پاس کردن با تبلیغات چشمک زن این روزهای اینترنت دنبال کمک بیشتر به شما عزیزان می گردن .


حالا ببین ما چقدر دلسوز داریم برای کنکوری های نود و چهار ! واقعا شما حق داری بگی من تنها هستم ؟ کسی برای کمک نیست ؟ من از مناطق محروم نمی تونم در کنکور قبول بشم ؟ کنکور سخته ؟


واقعا ما ایرانی ها نشون دادیم که بخصوص در چند سال اخیر چقدر به دو زمینه کنکور و فوتبال علاقه مند هستیم که هرکدوم هر کار و باری داشتیم ، گذاشتیم زمین و آستین ها بالا زدیم و اومدیم در صف خدمت به خلق الله .

پس حالا که ما همه با هم هستیم ، حتما میشه !!

در یکی از سایت های فروش CD های آموزشی دیدم که نوشته بود : "سازمان سنجش آموزش کشور آمارهایی ارائه کرده است که نشان می‌دهد، حجم مطالب کتب درسی، افزایش پیدا کرده است.

به باور مشاوران کنکور، افزایش حجم مطالب درسی، زمان مورد نیاز برای مطالعه درس‌های کنکوری را به حدود دو برابر افزایش داده است. به همین دلیل مشاوران به جای مطالعه درس به درس و سپس مرور درس به درس تمامی مباحث، استفاده از ابزارهای کمک آموزشی (لوح فشرده) را توصیه کرده‌اند. "


نمیدونم سنجش هم داره آمار میده مثل بعضی ها یا بعضی ها دارن سو استفاده می کنند . حذف تدریجی مطالب ریاضی از سال 90 به بعد در کتب درسی و کنکور ، مثل سری ها ، بخش های سنگین انتگرال از سال سوم و چهارم ، مسایل پیچیده کمیت های وابسته کاربرد مشتق ، سانسور تدریجی مجانب اعداد حقیقی

کم کردن حجم ادبیات فارسی و معارف سال چهارم و در عربی حذف عدد معدود ، اعلال ، جمله حالیه ، استثنا مفرغ و اعلال ؛ در شیمی حذف تدریجی شیمی آلی و گروه های عاملی سنگین ، اسیدهای هیدروژن دار ، غلظت ها از استوکیومتری و محلول ، سانسور و سبک تر کردن اسید و باز و در فیزیک فصولی مثل دینامیک (سطوح مرکب، قرقره ها و بخشی از فنرها ...) و نوسان (بخش سوالات ترکیبی با فنرها) و کم حجم کردن زیست پیش دو .

این ها فقط مثال هایی بود از مباحث سنگینی که در حال حاضر در یادم بود و در کتب درسی و کنکورهای 90 تا 93 کمرنگ یا حذف شد و به جرات میشه گفت چیزی به کتاب ها اضافه نشد ؛ حالا این اظهار نظر جالب هست . و جالب تر آنکه راه چاره رو هم تشخیص دادن براش .


با این همه بوغ و کرنا ، کنکور خودشون غول کردن ... خودشون استرس راه دادن در خونه های تک تک بچه ها و سعی دارن تلاش رو ابزاری کنن و انگیزه های بچه ها با میزان صرف خرج و هزینه ای که می کنن بسنجن و مقایسه کنن .

 

اما آیا خروجی داده ؟ میانگین درصدها در کنکور ، در همه دروس و همه گروه های پنج گانه میدونی چقدر پایین هست ؟ جریان فوتبال هم که گفتم بخش دوم علاقه دلالان هست ، همین آخریش اینچئون برای همه مون تلخه حتی گفتنش .


اما راه چاره استاد افشار ؟؟ !! اگر عاقلانه به ماجرا نگاه کنی نباید از فوبیا جو کنکور که زیاد رواج داره این روزها بترسی و نباید فکر کنی که کارای عجیب غریب و متصل شدن به گروه های مختلف برابر با تضمین قبولی هست ؛ این همون نکته ظریفی هست که خیلی سالها در کنکور قربانی گرفته ؛ قربانیانی با چشم گریون و جیب خالی .

راه حل فقط درک این مفهوم هست که هیچ چیزی جای تلاش تو رو نمی تونه بگیره و حتی اگر این 3 ماه جدی کار نکردی از الان به بعد درگوش ات پلمپ کن و فقط سرت بنداز پایین و کار خودت انجام بده ؛ هر چقدر هم ظرفیت دانشگاه های خوب کم بشه بازهم اون معدود نفراتی که باید برن ،، حتما میرن و چرا تو جزئی از اونا نباشی  ؟؟ ! !

در اوایل سال به حرف های کم ارزش بقیه توجه نکن که مثلا در تابستان چه ها کردم و کل پایه با تست جمع شده و نصف پیش 1 دارم میارم جلو ... n ساعت در هفته در می خوندم و m هزار ترازم شد و غیره

بیش از نیمی از این تعریف و تمجیدها از خود و یا حتی حرف های برعکس که هیچی نخوندم و تازه میخوام از الان شروع کنم گفتن بعضی ها به دروغ ، هیچ ارزش و اهمیتی نداره و فقط ی حرف یکبار مصرف هست . پس روحیه خودت حفظ کن و همه جوره رو کار خودت تمرکز کن و انقدر ظاهر بین و سطحی بین نباش ؛ اصل ماجرا تلاش برای کنکور حتی برای حرفه های تک رقمی 94 هم از همین ایستگاه شروع میشه ؛ پس یا علی


همیشه یادت باشه که سختی ها باعث میشن که برخی بشکنند و برخی رکورد بشکنند



دانلود جلسه غول کنکور از استاد افشار


کلیشه قشنگ من : "" همه چی به تلاش خودت بستگی داره، دیگه بچه بازی درنیار """




برای دانلود کارگاه های آتی کنکور94 زودتر از بروزرسانی سایت؛ عضو بشین



برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار چهارشنبه 09 مهر 1393 زمان : 14:36 نظرات (47)
بازدید : 13174


سلام

اشتباه نگیرین ؛ چون اینجا برنامه خاله نرگس یا عموهای فیتیله ای نیست که بخوام بهتون نقاشی بچه ها نشون بدم ؛ گاهی وقت ها انقدر به بندگان خدا میگن اهدافت بروی کاغذ بیار تا موندگاریش بیشتر باشه و برات ی وظیفه بشه برای اجرا که از این دست هنرمندی ها خیلی دور از ذهن نیست .

به خودش هم گفتم که کاش بجای نقاشی سردر دانشگاه تهران و این خانم دکتر که انشالله خودتی ، در کمال آرامش و گل و بلبل ، سر در دانشگاه تهران می کشیدی که کلی آدم دارن همو هول میدن تا برسن بهش ؛ هیاهو و آنتروپی انقده زیاد باشه که همیشه در ذهنت بمونه که برای رسیدن به بهترین ها ، هیچ کس تافته جدا بافته نیست و همه اون بهترین ها ، می شناسن و میخوان ؛ این دیگه فقط برمی گرده به میزان تلاش و همت هرکس و اینکه در جهت اصلی هست یا خیر !! ؛

از اونجایی که این روزها ، معروف به روزهای انتخاب هست ، ما هم به خودمون وظیفه دیدیم که مثل هرسال به شما نکاتی متذکر بشیم تا خدایی نکرده مثل قریب به 80 درصد کنکوری ها از روی جو زدگی ضرر نکنید . همیشه فایل صوتی همایش ها برای اینجور مباحث در سایت قرار می دادم ولی از اونجایی که ما ایرانی ها تا به دانلود مطالب علمی که میرسه تازه به یاد شارژ اینترنت میفتیم و خسیس میشیم حسابی ، بهتر دیدم که تایپ کنم تا شاید طالب بیشتری داشته باشه ؛ البته این انتقاد وارد میدونم که اکثر مشاوره های کارگاه های صوتی فقط راجب موضوع خاصی صحبت نشده و همین باعث میشه که نشه آنها بطور خوبی منظم و دسته بندی موضوعی کرد ؛ اما اعتقاد دارم که وقت بیکاری خودتون در جایی مثل اینجا بگذرونید خیلی خیلی بهتره و اگر همه صحبت ها دانلود کنید و در زمان های خالی و مرده گوش بدین نه تنها به درد کنکور بلکه به درد زندگی تون هم میخوره ؛ البته با توجه به آمار دریافت بالای تنها کلاس مشاوره اینترنتی رایگان و استقبال بچه ها حتی از همایش های سال های گذشته ، میشه فهمید که زرنگ ها همیشه همراه ما هستن و دارن از تک تک موقعیت ها استفاده می کنند . خب برسم سر بحث اصلی مون ، بی مقدمه در روزهای انتخاب ، بحث داغ انتخاب آزمون های آزمایشی ؛ سوالی که انقدر برام اسمس میشه و موضوع تک جلسات مشاوره ایم به خودش اختصاص میده که ، نگووووو ....

بطور کلی منه افشار و همه اعتقاد به حجم بالای کار کنکور و زمان کم آن و همین طور کم تجربگی حتی بهترین دانش آموزان سال های پایه دبیرستان در زمینه کنکور داریم . همیشه هم گفتیم که لزوما" یک دانش آموز خوب ، یک داوطلب خوب نیست . بخاطر شرایط این سال با نظم و برنامه بودن و مهمتر از همه ایجاد یک سیستم نظارتی و پشتیبانی مثل داشتن مشاور ، شرکت در آزمون و غیره احساس میشه ؛ تا در مجموع داوطلب بتونه با کمترین میزان ریسک و آزمون و خطا به کار خودش ادامه بده و در نهایت در این رقابت فشرده  ،مثل کیانوش رستمی در بازی های آسیایی بهت زده از کار خارق العاده حریف گمنام چینی در مهار وزنه 180 نشه و رنگ و لعاب رشته و دانشگاهش عوض نکنه . آزمون ها به عنوان یک سیستم منسجم می تونن تا حد زیادی به جهت دهی کلی و پیش بینی حدودی مسیر حرکت کنکوریها کمک شایانی کنن ؛ همچنین به عنوان یک فاکتور مهم ارزیابی ، نکات ضعف و قوت داوطلب رو در مقایسه با جامعه آماری خودشون به آنها اطلاع میدن و برای پیشرفت در دوره های بعدی برگزاری آزمون ، ایجاد انگیزه می کنند .


حتی اگر برای کسی مقدور نیست از جهت مالی یا از جهت اینکه سن بالایی نسبت به بقیه داوطلبان داره و ی جورایی از لحاظ روانی نمی تونه حضور فیزیکی در سر جلسات برگزاری کنکورهای آزمایشی بعمل بیاره هم توصیه می کنم که با برنامه آزمون کلی مسیر کارش مطابقت بده و سوالات آزمونی رو در منزل از سایت های فروش آزمون بگیره و در شرایط و روز مشابه به سوالات آزمون پاسخ بده .


اما بزرگترین موسسات برگزار کننده آزمون ها از جمله کانون،گزینه دو،سنجش و گاج هستند که همیشه رقابت بین آنها بر سر جذب حداکثری داوطلبان غوغا میکنه . بطور کلی هرمحصول یکبار تولید مثل لوح های فشرده آموزشی دروس یا کنکورهای آزمایشی که تنها یکبار برای تهیه و تنظیم آنها در طول مدت زمان ارائه خدمات شون به شما تلاش شده و قابل تکثیر به n هزار نسخه هستند ، با سود بسیار زیادی برای تهیه کنندگان این وسوسه رو به وجود میارن که بخوان خودشون به روش های مختلف بیش از حد واقعی بزرگ نشون بدن و بدون پشتیبانی درخور و جالب به ظرفیت بی نهایت اعضای زیر مجموعه شون اضافه کنند . خیلی وقت ها دیدیم که نمایندگی های این آزمون ها با بستن قراردادهای برد _ برد و با پرزنت کردن مدارس یا آموزشگاه ها در شهرستان ها ، سعی در جذب حداکثری نفرات و درآمد خود دارند و با تبلیغاتی پیرو با کیفیت و استاندارد بودن آزمون های خود و تلاش برای اعتماد سازی ، با برجسته کردن نفرات برتر سالهای گذشته خود دارند ؛ که گاه با مرور تصاویر نفرات برتر کنکور سال های گذشته به تناقضاتی عجیب و غیرقابل هضم بر می خوریم .


اما آخریش آقای افشار ، کدوم آزمون ثبت نام کنیم ؟


این همون سوالی هست که پاسخش به خیلی عوامل بستگی داره ، که اینجا سعی می کنم چندتایی از آنها بهت معرفی و برات باز کنم . و لطفا از در و دیوار شهر و تبلیغات و افرادی که خودشون برای این گونه موسسات کار می کنن و ذی نفع هستند ، جهت نگیر !!!



اولین پارامتر مهم در امتیازبندی آزمون ها ، قدمت برگزاری و تجربه و سابقه موسسه در اعتمادسازی سنوات گذشته خودش از اساتید و داوطلبان است . به همین خاطر هست که شاید خیلی از مدارسی که با شهریه های آنچنانی ، تصمیم به برگزاری و تشکیل سلسه کنکورهای آزمایشی داخلی بین دانش آموزان میگیرن به دلیل عدم داشتن تجربه قبلی و انسجام در اجرا ، با استقبال خوبی حداقل از طرف کنکوریها مواجه نمیشن و یا مثل آزمون های گاج به دلیل عدم داشتن هیات علمی و طراحان سوال تمرکز و سپری کردن دوران آزمون و خطا ، کم و بیش برنامه هاشون دست خوش تغییرات زیادی هست تا به اون مدل بومی شون برسن . در این بین آزمون های گاج نمره ضعیفی میگیره .

نکته دوم در انتخاب ، جامعه ی آماری بالای اون آزمون هست که مسلما با توجه شواهد ، میشه گفت قلمچی در حال حاضر با جامعه آماری بالا در آزمون های پایه و کنکور خودش امتیاز قابل قبولی میگیره .

دوم کیفیت سوال از اون دسته نکات ظریفی هست که همه موسسات کم و بیش ادعا اون رو دارن و پس از برگزاری کنکور در هرسال میزان مشابهت خودشون رو با کنکور گذشته با ارائه آمارهایی می سنجن و اغلب مدعی بالاترین سطح استانداردی و پیش بینی سوالات طراحان کنکور و نزدیکی و قرابت مفاهیم آزمون خودشون به کنکورهای سال های اخیر هستن . اگر قدری از نظر کارشناسان و داوطلبان نکته بین مطلع باشین ، حتما شنیدین که اکثر این شباهت ها ، فقط در حد تشابه تیپی سوالات بهم هستن که اینکار بزرگی نیست و مسلما" و مشخصا" هر کسی میدونه مثلا" در درس ریاضی کنکور ، تیپ سوالات طرح شده از تابع چی میتونه باشه و اگر آزمونی تیپ سوالات تابع رو در فلان تاریخ برگزاری خودش مطرح کرده بود ، عملا" شق القمر نکرده و چیز بدیهی هست ؛ اما به نسبت آزمون گزینه دو از سنوات گذشته و درسال اخیر آزمون سنجش تونسته اند با طرح سوالات فنی و حرفه ای تر ، بیشتر از قلمچی و گاج برکیفیت سطح طراحی سوالات شون توجه کنند و در این بین گزینه 2 امتیاز بهتری میگیره .

سوم که به نظر من مهمترین نکته هست ، برنامه راهبردی و نظام برنامه سازی کلی آزمون هاست ؛ بطوریکه

تعداد آزمون های هر موسسه چقدر هست ، حجم کاریشون چطور تقسیم بندی شده ، تعداد دفعات دوره و مرور پیش بینی شده در هرکدوم چندتا و در چه بازه های زمانی هست ، چقدر برنامه ها قابل اجرا هست و از نظر پیش نیازی ، مبحثی کارکردن فصول دروسی مثل ریاضی، فیزیک و زیست و ادبیات و ... کار برنامه ریزی شخصی برای داوطلب ساده تر میکنه ، تم اولیه حرکتی برنامه آزمون و فراز و فرودها با گذر زمان تا چه اندازه با نوسانات کمتری همراه هست و ....


در این بین دید یک داوطلب کم تجربه حال حاضر کنکور شاید به نکات ریزی که مد نظر منه افشار باشه جلب نشه ولی در مجموع قلمچی و گزینه 2 رو بخاطر رعایت پیش نیازی و پیشروی مبحثی دروس از سال های مختلف، تا حدی از دو رقیب دیگه شون بهتر می بینم و بخاطر تعداد بیشتر برنامه آزمون های کانون و برنامه ریزی خرد تر و دوره های بیشتر ، و با عنایت به اینکه مشکل خیلی از دانش آموزان و فارغ التحصیلان نداشتن مشاور و برنامه ریز دقیق درسی و به طبع اون بی قید و نظم بودن هست ، به کانون امتیاز بهتری میدم .

 البته مشکل آزمون کانون در شل گرفتن برنامه های مهر و آبان و دیر تمام کردن دروس کنکور در پایان و کم بودن دوران جمع بندی که انتقادی به حق به سیستم آقای قلمچی هست ، همچنان ادامه داره و از این جهت بچه های تاپ کانونی ، بهتره به فکر روزنه هایی برای پیشروی هم باشند .


چهارم خدمات پس از جذب آزمون ها و موسسات هم یکی دیگه از مواردی هست که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و با پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی تا حدی تونستن خدمات پس از فروش خوبی بطور عمومی فراهم کنن ؛ اما علی رغم این ها ، کم/نا کارآمدی طرح های اجرائی_حضوری مثل پشتیبان آزمون ها یاتبلیغات یکطرفه محصولات موسسه خودی ، با کار جدی و علمی تر می تونه به یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب آزمون ها بذل بشه که اسمش میذارم دلسوزی و نظارت و پشتیبانی ؛ متاسفانه کم نیستن داوطلبانی که بعد از چندماه شرکت در آزمون ها بنا به دلایل عدیده ای که اغلب منشا روانی_انگیزشی دارند ، دست از کار می کشن و رهسپار نیستی میشن ؛

بجاست که تدبیری برای بازگشت واحیا این پتانسیل از دست رفته توسط مدیران موسساتی که یک روز برای جذب این نفرات سر و دست می شکستند و با قول و قرار برادری و تاثیر گذاری مجموعه خود بر پیشرفت درسی فرزندان این ملت ، قسم و آیه میاوردن ، اتخاذ شود . پس برنامه ریزی بلند مدت و عمومی برای همه ، مثل کاری که آزمون ها می کنن یا برخی بنگاه های آموزشی که برای جذب بیشتر و فروش محصولات خودشون ، برنامه های تضمینی n روزه رایگان میدن با هیچ منطقی پذیرفتی نیست و باید هرفرد وقت گذاشت تا خوراک خاص خودش به بهترین شکل برای او تنظیم کرد . 

اما دیگه بیشتر این این حاشیه نرم و بگم که


در مجموع با آزمون های کانون به دلیل برنامه خوبی که داره برای کنکوریها موافق تر هستم

و بهتر میدونم که فقط دانش آموزان قوی تر (با قدرت برنامه ریزی شخصی بالا) اما با وقت کمتر که به جمعه های بیشتری برای دراختیار خود بودن و مطالعه دروس نیاز دارند، به سمت سیستم گزینه دو برن


سیستم آزمون های سنجش تحت نظر تعاونی سازمان سنجش هست و نه خودر سازمان سنجش و آموزش کشور (پس فکر نکنن طراح سوالاتش عینه کنکوره ی وقت) هم به دلیل تعداد کمتر آزمون ها و برنامه های پرشی فقط برای دانشجویانی که در حال تحصیل میخوان کنکور95 هم شرکت کنند و دانش آموزانی که برنامه های کلاس ها و مدرسه شون هیچ جوره مطابق با قلمچی و گزینه دو نیست و زمین تا آسمون فرق داره پیشنهاد میدم . اما شرکت در آزمون های جامع سنجش و یا حداقل تهیه آزمون های جامع از دیگران در دوران جمع بندی برای همه توصیه می کنم .


(امسال هم خوب سختی سوالات شیمی و فیزیک سنجش در آزمون های جامع خودش پوشش داد)


از نظر قیمتی هم آزمون های سنجش بهترین (حداقل) قیمت ها داره و مقرون به صرفه ترین آزمون هست و قلمچی متاسفانه با اجباری کردن کتاب های ضعیف خودش، در این زمینه حداقل امتیاز داره .


اما بحث مهم خرد کردن برنامه آزمون و اجرای دقیق و با کیفیت آن دانلود کنید


مباحث دیگری که انشالله در آینده نزدیک به آنها می پردازیم


مشکل عدم مطابقت جزئی یا کلی تدریس کلاس ها با برنامه آزمون !! ؟؟


شرکت همزمان در دو آزمون یا تهیه سوالات آزمون آزمایشی دیگر !! ؟؟


چگونگی آزمون گرفتن از خود در منزل بجای شرکت در کنکور آزمایشی ؟؟ !!


در کنار شما هستیم

(کیفیت نمونه مشاوره های تخصصی چندساله سایت تبلیغات عملی ماست)




برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار چهارشنبه 02 مهر 1393 زمان : 20:00 نظرات (76)
بازدید : 13208
جسته گریخته حتما شما هم امسال از وضعیت و آمار قبولی های کنکور دانشگاه دولتی و آزاد اطلاع پیدا کردین ؛ و شاید هم خودت جز کسایی بودی که برای کنکور 93 با هزار و یک امید و آرزو انتخاب رشته کردی و در آخر متاسفانه یا کلا" مرد و یا انتخاب های نامرغوب آخر
الحق و بدون سیاه نمایی یا طرفداری از بچه های امسال ، باید بگم که وضعیت قبولی ها غیرقابل پیش بینی بود ؛
کسانی که طبق سنوات گذشته و بخصوص آخرین نفرات قبولی کنکور 92 شایستگی نشستن بروی صندلی دانشگاه و رشته های مطلوب تر رو داشتن اونجاها رو نیاوردن و در انتخاب رشته سورپرایز شدن
حالا جالب تر اظهارات رئیس سازمان سنجش هست که ظرفیت های روزانه بیشتر هم شده و ...
حالا آیا میدونی پیامدهای ناگوار کاهش ظرفیت دانشگاه ها و سخت تر شدن قبولی ها کنکور با تغییر قوانین ، چیه ؟
از نخستین ساعات بعد از اعلام نتایج سیل عظیم کنکوریهای اطراف تهران به سمت خیابان کریم خان آغاز شد و در نهایت تونستن رتبه های زیر 5 هزار حق انتخاب رشته مجدد رو از جناب رئیس بگیرن و دردشون تا حدی با مسکن تسکین بدن ؛ اما آیا واقعا مگر جز این بود که آقایان فسادمالی و مافیای کنکور با بیش از 4 هزار میلیارد تومان رو بارها و بارها کوبیدند در برنامه حذف و اضافه و دیگر برنامه ها ؟ در پیک سنجش بهار امسال به کجا چنین شتابان تیتر زدن و در جهت مقابله با خرید جزوه و سی دی های آموزشی و ... گام برداشتن ؟
آیا واقعا عدالت آموزشی برقرار شد ؟ چرا کنکور همچنان حساسیت بازی دربی را دارد عده کثیری در این همهمه و آشفته بازار متضرر میشن ؟
بنظر شما اگه سازکار کنکور بخواد به سمتی پیش بره که همه ساله ظرفیت دانشگاه های سراسری و رایگان رو کم کنن ، آیا قبولی در کنکور مثل طلای 24 عیار نایاب و محال نمیشه و وقتی دلال بازی در این وسط وجود داره آیا افراد غیرموجه و سودجو تلاش نمی کنن که خودشون متخصص کار جلوه بدن و مخ زنی های بیشتری داشته باشن و برای رقابت باهم دست به هر حریمی بزنن ؟ این وسط کی ضرر میبینه ؟
جز اینه که چند هزار دانش آموز و کنکوری کم بضاعت یا ساکن مناطق محروم دیگه انگیزه ای برای کار نداشته باشن و فکر کنن که حتما باید فلان امکانات و اساتید و کلاس ها کنار دست شون باشه وگرنه کنکور قبول نمیشن ؟
بازگلی به جمال اخبار 20:30 و حسینی بای و فرصت برابری ها که حداقل چند دقیقه انتقاد کردن ....

اومدیم ابرو برداریم ، زدیم چشمم رو هم کور کردیم ....

از این به بعد طراح هر تست غیراستانداردی در آزمون ها و یا کتب تستی ادعا میکنه که باید متفاوت بود تا در کنکور قبول شد .. کنکور قابل پیش بینی نیست و اینا تست حرفه ای هست .

هر مشاوری دم میزنه که با کارای ساده و خوندن تنها و پاسخ های غیرحرفه ای و بغرنج کتاب های بازار نمیشه موفق شد و حتما باید کلید موفقیت از من بگیرین .

چی میشد که سازکار کنکور هرسال ساده تر میشد تا هرکسی دو خط خط خطی نکنه و اسمش بذاره جزوه ای که میشه باهاش بالای 90 زد و ترکوند و ... که والا اگر این طور بود بجای جزوه فروشی در نت رو هوا انتشارات های کیفی کار و مطرح با اون طرف قرارداد چاپ کتاب می بستن و سودش هم بیشتر میشد برای خوده طرف .

دیگه کسی باور نمیکنه که میشه با خوندن کتاب های درسی به تنهایی رتبه خوبی شد آقای دکتر توکلی
 
متاسفانه باید منتظر اون روزهایی باشیم که برای هر کنکوری ی خانواده زیر قرض میره و طرف بازهم قبول نمیشه ... چون فلسفه مطالعه و تلاش سالم بکلی داره عوض میشه با شامورتی بازی و تقلب و ...

کنکوری عزیزم تو هم حق داری اول سال بهم 10 بار بکوب اسمس بدی به افشار که آیا میشه با فلان کتاب 100 رد یا نه ... درصورتی که الان اول سال تحصیلی هست و تو هم مایل به صفری و با هر کتابی بخونی میشه موفق شد

با سخت گرفتن پذیرش دانشگاه باید منتظر پیامدهای غیرقابل جبرانش بروی آموزش کشور باشیم و رفتن به سمت حاشیه هایی که اصلا لازم هم نیستن رواج پیدا میکنه و امپراطوری مافیای کنکور گردن کلفت تر از سابق به کار خودش ادامه میده.

دنیا داره به چه سمتی پیش میره ؟؟ !! .. به سمت تبلیغات کرکننده خودکار و پاک کن و غلط گیر cclass  در برنامه کودک بچه ها .. که اگه با این بنویسی 20 میگیری ... از قول مجری اخبار جوانه ها روی تردمیل بازرگانی لطیفی با چند درجه شیب قدم بزن و پنجره باز کن اون وقت میشه برات ورزش در هوای آزاد کوهستان بدون زحمت در منزل ...
قربون اون معلم های مرد دبیرستانی برم که بی شیله پیله درس خودشون خوب میدن و اهل خصوصی و با کلاس بازی و قیمت های لیگ برتری و ... نیستن (دمشون گرم که تو جمع هستن) ولی از این طرف ما به سمت خودگرایی و گوشه گیری رفتیم ... به سمت وارد کردن پول و کلک تو امر مقدس علم آموزی .. به سمت توجه نکردن به زیر دست و فقط خودتو عشقه
پس کجاست هم نوع ... کجاست صداقت ؟؟

این کلیپ حتما ببین تا بهم حق بدی

http://20ist.com/archives/6672

تبریک میگم به تک تک تون بچه ها 94 که با غیرت و با شرف نشون دادن که چقدر برای آینده شون ارزش قائل هستن و با همه کاستی ها رو پاهای خودتون ایستادین و مسیر رو رفتین و مطمئن باشین که ارزش کار شما خیلی بیشتر از جواب های قبولی و کنکوری بود که باعث شد اشک رو گونه های بعضی هاتون بشینه .
ولی بازم خدا بزرگه ... عیب ندار .. اونا ببرن ،، ما می کاریم.
 یه روزی ، یه جایی ،یه جوری ، یه کسی ، یه چیزی ،، صبر داشته باش ... صبر


بچه های 94 هم باید پرچم رو بالا نگه دارن و تمام سعی شون کنن تا عقب نمونن و بتونن خودشون برسونن به رتبه های تاپ تا با هر شرایطی بدون اما و اگر به اهداف خودشون برسن ؛ حتی اگر از همین الان اراده کنی برای شروع ... دیر نیست و فقط با گزینشی کارکردن از دروس اختصاصی ها پایه ای و کاربردی تر میشه از این ده روز پایانی تابستان حداکثر استفاده برد و حتی در آزمون های جمع بندی تابستان هم تراز و رتبه خوبی کسب کرد .

امیدوارم که خودت در عمل حرفام رو لایک کنی
کارنامه سبز چیه ؟ میشه قبولی عوض کرد ؟
در کارنامه تکمیلی (کارنامه مخفی) میشه دانشگاه جابجا کرد ؟


اون دسته از دوستانی قبول شدن ولی رشته محل دانشگاهی نمیخوان برن و یا اشتباه کدش وارد کردن و الان جای پرت افتادن ،، صبر کنن تا کارنامه تکمیلی (کارنامه سبز) بیاد (اواخر شهریور تا اوایل مهر) ؛ اون وقت از انتخاب هایی که پایین تر از انتخاب قبولی رشته فعلی ات بوده ، آنهایی که رتبه و نمره ات از آخرین نفر قبولی بهتر بوده و مجاز میشدی اگر بالاتر میذاشتی ، می تونی در صورت داشتن ظرفیت خالی اون دانشگاه انتخاب کنی و بی دردسر بری و قبولی ات عوض کنی ؛ البته این قانون فقط در مورد امکان پذیر هست که رشته هایی پایین قبولی خودت داشته باشی در برگه انتخاب رشته و نمره شون کسب کرده باشی و با تماس به دانشگاه مقصد مطلع بشی که اونا ظرفیت دارن و اون زمان شما شانس تغییر قبولی داری

 اون دسته ای هم که کلا" مردود شدن به امید تکمیل ظرفیت پیام نور ، غیرانتفاعی و یا دانشگاه آزاد که متعاقبا" اطلاعیه هاش میاد تا قبل از زمستان و برای شروع از نیمسال دوم (بهمن) باید صبر کنید و یا کاردانی ناپوسته و حتی کارشناسی پیوسته بدون آزمون دانشگاه آزاد که همین الانم در سایت www.azmoon.org ثبت نام داره ، انتخاب کرده و بری .

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 23 شهریور 1393 زمان : 3:55 نظرات (84)
بازدید : 9039


به نام او



بعد از سلام و احوال پرسی و عرض ارادت ، ممنونم از همه دوستان عزیز که در تب و تاب فعالیت های دوبارم در اینترنت و استفاده از صحبت های ضبط شده مون در کلاس های مشاوره ای آنچنان پر انرژی و پر شور کامنت گذاشتن و اسمس دادن و میل زدن و .... که واقعا جای بسی خرسندی هست که انقدر طرفدار پیدا کردیم ؛ شاید مثل خیلی ها ، شما هم قدر دونه دونه مقالات و دل نوشته ها و بخصوص mp3 های رایگان و بی طرف (نه جهت دار و بازاریابی) کلاس هام میدونید، پس طرفداری من از بچه های شهرستانی علی رغم اینکه همه حرف از برابری امکانات آموزشی و عدالت در کنکور میزنن و ولی در عمل کاری نمیکنن جز بازارگرمی یا حرکت های فریبکارانه ناجوانمردانه بر علیه شون ، خیلی هم کم ثمر نبوده ؛خیلی گفتم طرفدار به یاد بازار گرمی برخی موسسات کنکور افتادم که آخرسال و موقع اعلام نتایج که میشه به افتخارهای بدست نیاورده خودشون می بالن و اسم رکورد شکنی و ... روی اون میذارن و جالب تر اونکه از طرف اولیای بچه ها و رئسای بلند بالا و ... برای تبریک خودشون بنر می آویزند و عکس و اسم نفرات برتر بی اجازه میزنن و به زور جز آزمون آزمایشی خودشون جا میزنن دیگه بگیر و برو .... نون قرض دادن بعضی از برنامه های زنده روی آنتن رسانه رو هم میشه به این مقوله اضافه کرد که مجری برنامه ای که تا دیروز اسم و رسمی از طرف مقابلش نشنیده بود با افتخار و مباهات از دوست و رفیق عزیز جلوی دوربین حرف میزه و بازار گرمی میکنه تا حس اعتماد به نفس و سروری در طرف مقابل به وجود بیاره ؛ ولی کسایی هم پیدا میشن که حقیقتا" در قلب ها جا دارن و نه فقط سر زبون ها بزرگ شدن ؛ گاهی از جبر زمونه و روزگار شاید بشی آیینه فروش شهر کورها ولی بازم اگر کارت درست باشه و نیتت ی تو بمیری رنگ و بوی اعتقادات داشته باشه ، به راحتی دیده میشی ....

چند روز در آسانسور یکی از ساختمان های پزشکان در مطهری با مردی برای چند دقیقه همراه شدم ؛ کفش و کت و شلوار غیرمارک و غیر هم رنگ ؛سوییچ ماشینش نشون میداد که نهایتا" 405 سواره ؛ گوشی k750 که رنگ و روش هم رفته هم بود، و فکر کنم ی نوار چسب کوچیک هم دورش بود، دیدم که سایلنت کرد و گذاشت جیبش ؛ ته ریش دار و ... در مجموع ی استیل و پریستیژ عادی ...

پلان 2 _ بعد از حدود 2 ساعت  معطلی و چند بار خواب رفتن و خستگی پاها که برای دیدار دکتر عزیز منتظر ایستاده بودن ، به سمت ایشون شرف یاب شدم ... از قضا که اون مرد همون آقای دکتر بود . حالا هم باید بهش احترام بذارم و هم از وجنات و وجهات مثال زدنی ایشون پیش دیگران تعریف کنم ؛ در صورتی که فکرش هم نمی کردم که این همون آقاهه باشه . اتفاق مشابهی هم برام چند ماه پیش داخل مترو تهران به کرج افتاد که پیرمرد سالخورده و بی رنگ و لعابی که شاید در منظر اول بی سواد و شهرستانی هم بنظر میرسد ، بعد از مدتی با تلفن طوری حرف میزد که معلوم بود شش دنگ استاد مهندس پرواز هواپیما بود و کاملا" آپدیت و مسلط به زبان انگلیسی و با کلی پوشه و طرح پروژه های اجرایی مختلف تو دستش بود ؛استاد کردوانی در امر گل و گیاه و کشاورزی،احمد پور مخبر بازیگر سینما و تلویزیون و .... آدم واقعا کیف میکنه وقتی همچنین آدم های باحالی میبینه ؛ بنظرت ایجاد خلق شگفتی توسط اینا چیه که ی جورایی کارشون و حرف هاشون به دل میشینه و هر بیننده و شوننده سر ذوق میاره ؟؟؟

بنظرم فقط چند قدم از دیگرام جلوتر بودن .... فکر کن اگر احمد پور مخبر یا حلیمه سعیدی اون تیکه کلام ها در سن 30 سالگی جلوی دوربین مینداختن چقدر مخاطب جذب میشد ؟؟؟

یک حیون هم وقتی جاذبه داره و به سیرک میره که متفاوت تر از هم نوعاش باشه ؛؛ بطور کلی در تمام کائنات وقتی تو خاص و متفاوت باشی حتما حتما دیده میشی و دیگه نیازی نداری به بوق و کرنا کردن ... در طی این چند سال فعالیتی که در فضای پر تنش مجازی داشتم ، همیشه سعی کردم که این نکته های کوچیک زندگی عامیانه خودمون برات در قالب تلنگرهایی کاتوره ای بیان کنم ؛ میدونم که الان دوست داری به خودت بیای و خودت به همه نشون بدی و ثابت کنی ؛ با فکر نشدن هاش و نمیشه ها و زخم زبون ها کاری نداشته باش ، حسادت ها و قضاوت ها از خودت دور کن و فقط سرت تو کار خودت باشه ... همیشه عده ای ناراضی هم پیدا میشن و عده ای که از ته قلب قبول دارن که نو از اونا بهتری جلوی پاهای کوچیکت سنگ میندازن و اذیتت میکنن و پشت سرت جفنگ میگن ... ولی تو ایستادگی کن و خودت باش و بدون که در راه موفقیت ات به سمت کنکور مثل لواشک فروش های راه چالوس زیاد وسوسه ات میکنن که بری سمت شون و خودت کور و کر و لال بهشون بسپاری ... ولی اگر هوشیار باشی گول درس نخوندن و رتبه خوب شدن کم زحمت رو نمیخوری و ترجیح میدی سنتی اما مطمئن کم کم پیش بری تا اینکه ریسک راه حل های عجیب و غریب و پرت و بیراهه ای رو که همه ساله خیلی ها دچارش شدن ، بخوری و در نهایت بشی جیب خالی و شرمنده خودت و بابا . جمع بندی کنم و زودتر برم سراغ همایش خودمون ،،، به رنگ و لعاب و گرون و ارزونی نیست ،،،،اگر خیلی آشفته ای یک روز مال خودت باش و برای خودت بهترین تصمیم ها بگیر ، ی جای خلوت زیر آسمون خدا

راستی مثل هرسال استراحت کوچولوی شهریورم که تنها تایم مسافرت رفتنم هست رو نشد که برم جایی ،، امیدوارم از نظر ذهنی انقدر حرف گوش کن باشی و منو شارژ کنی تا حس خوبت بهم از طرف کائنات برسه ؛ + خدا بودن یعنی - تمام مشکلات .

راستی
(در کمال حیرت) کی ، مچ کی خوابوند ؟ ولاسکو از شاگردانش باخت و والیبالی ها نشون دادن خوب درس گرفتن؛ امیدوارم تو هم جان کلام گرفته باشی عزیز جان


الان اصلا نمیدونم این پست جز همایش ها بذارم یا مقالات

اما همیشه ی حرفایی هست که از درده توی سینه ست




همه ساله در جهت حمایت و احترام به همراه کثیر اینترنتی و شاگردان همایش های شهرستان مون مشاوره تلفنی خصوصی ماهانه(شروع از صفر)/تک جلسه ای از حالا قبول می کنیم در طرح مکاتبه ای مشاوره تحصیلی سال94_93؛ بچه هایی که خواستن پیامک بدن بهم : 09358960503


دانلود بخش اول همایش عوامل موفقیت کنکور 94 از نون تا نون  (لینک اصلی)


دانلود بخش اول همایش عوامل موفقیت کنکور 94 از نون تا نون  (لینک کمکی)




بنا به درخواست شما در قسمت نظر سنجی سایت انشاالله تا پایان تابستان و اوایل مهرماه فایل های mp3 بیشتری برای استفاده شما قرار خواهد گرفت؛ از کلیه سایت های حامی در نشر و گسترش محتوای آموزشی _ مشاوره ای با کیفیت که در این راه از هیچ کمکی دریغ نمی کنند سپاسگذاریم ؛شما هم می توانید برای حمایت و دلگرمی هرچه بیشتر از ارائه خدمات، لینک سایت ها در صفحات اجتماعی مختلف و انجمن های هم موضوع نشر بدین .

نتایج نظر سنجی سایت رو هم از اینجا ببینید ؛http://alirezael.ir/pollres/1

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار جمعه 21 شهریور 1393 زمان : 15:38 نظرات (56)
بازدید : 41324



دوباره قاشق در استکان چای زنگ می زند،از خواب و تخت خواب می پرم،از صبح و سفره میگذرم، در پشت میز کهنه کمین میکنم،خنکای نسیم از پشت پنجره در میزند و سوژه امروزم کلید میخورد


 سلام خدمت همه کنکوری های عزیز 94 . امیدوارم که حال همگی خوب باشه . این روزها کم کم داره صدای زمزمه ها میاد ،تابستون تموم شد ...خدایا چی کار کنم ، عقب افتادم . هنوز خوب شروع نکردم ...آیا میتونم دو رقمی ، سه رقمی ، تک رقمی بشم ؟ تو رو خدا یکی به من جواب بده ؛ چه طوری میتونم عقب موندگی خودم رو جبران کنم، تا در کنکور 94 موفق بشم ؟



ازت میخوام یکم به عقب تر فکر کنی ؛ اگه فارغ التحصیل هستی ، یادت میاد از چند ماه مونده به کنکور پیش خودت گفتی که میذارم برای سال دیگه به قول معروف مشتی و درست و حسابی می خونم . پس کو ....؟ یادت میاد برای خودت رفتی چندتا کتاب تست خریدی و دنبال بهترین کلاس و مدرسه و استاد بودی... به غیر از صفحه اول بقیه اش رو خوندی ؟ الان فیکس با کلاس داری پیش میری و جا نموندی و کارت به کپی کردن جزوه از تخته نکشیده ؟ دفتر آبی برنامه ریزیت کجاست ؟ اون اول تیری که قول دادی بخونی چی شد ؟ بذار یکم بیشتر برم به گذشته.  شما دوست عزیز یه سری به کتابخونه ات بزن ... همون کتابهایی که برای کنکور سال پیش خریدی رو بیار بیرون ... خودت و خدات... آکبند هست یا نه ؟ میگن انقدر بد بین نباش . چشم ... میام این طرف بازار ، شمایی که دست و پا شکسته خوندی و دو تا آزمون هم دادی ... تو هم خودت و خدات ... سر جلسه آزمون روز جمعه نگفتی برای آزمون بعدی میترکونم و فول میخونم ... این آزمون هیچی ؟ گفتی یا نه ؟ ؟ چند روز اراده کردی که اون صبح دل انگیز از راه برسه و تو خودکار مثل ربات بری سراغ خوندنی که همیشه خیالش رو می کردی ... چند تا شنبه گذشته ... چندبار با خیال فردا شب سر رو بالش گذاشتی ولی فردا همه کار کردی به غیر از اونی که دیشب تو فکرش بودی ...به نظرت از اول تابستون تا حالا تکراری نگذشت ؟ اگه جز اون زرنگ ها هم بودی خودت میدونی که هنوز بعضی از درس ها میترسی و درست و حساب به سراغشون نرفتی ، نگاه کن ... تو درسی که بهش علاقه کمتری داری چقدر پیشرفت کردی ؟ چند بار موقع خوندن به فکر سال دیگه و رتبه و نمره و رشته و دانشگاه و بقیه بچه ها و .... بودی و درس و کنار گذاشتی و رفتی تو خیال . چند بار شد که به همه برنامه هایی که اول صبح رو ریختی برسی و تغییرش ندی و از کمیت و کیفتش نزنی . یادت میاد چقدر کند کار میکردی و اتلاف وقت داشتی ؟ یه ناهار خوردن یک ساعت طول میکشید ؟ خوب یادمه که اگه صبحت رو از ساعت 8 شروع نمی کردی اون روز برات یه روز بد تلقی میشد و روزی بود که نشد اون چیزی که تو ذهنت بود ... فقط به خاطر 2 ساعت خواب بیشتر ... نگفتی یه اخبار ورزشی نگاه می کنم و میرم سراغ کتاب ولی نفهمیدی چی شد که یه سینمایی هم اومد بهش چسبید . ماه رمضون هم که نگو .... سحری خوردن از هزار تا قرص خواب آور بدتره و کی میتونست بعد از سحری مطالعه کنه و اینم آخر سناریو با مسابقات جهانی والیبال لهستان ؛ بیا با هم چرتگه بندازیم ... برو ماشین حسابت رو بیار تا ببینیم چقدر عقب افتادیم ... به عبارتی هفتاد و چند روز و .... چند ساعت میشد ازش مطالعه استخراج کرد ؟ چند تا کتاب رو میشد بست و تموم کرد . الان چقدر با هدفت فاصله داری ؟ میدونم که تا حالا خیلی با خودت خلوت کردی و رو کاغذ سفید و درون دلت با خودت عهد و پیمان بستی که تغییر کنی و این حرفهایی که زدم یه خرده بیشتر و کمتر همه حرفها و حال و روز این روزهای اکثر شماست . مگه نه ؟؟

 


بچه های عزیز / الان وقتش هست . هر کسی که تا حالا و به هر نحوی از ترن کنکور جا مونده ... این ایستگاه برای سوار شدن عالیه . باور کن که الان و نه هیچ وقت دیگه ای ... حتی اگه این مطلب رو چند روزی بعد از تاریخ انتشارش داری میخونی... باور کن که برای رتبه 3 ، 2 و حتی تک رقمی شدن هنو هم دیر نشده ... یه شرط داره ... شرطش اینه که تو بخوای تغییر کنی / تغییر اسمش برات آشناست و تا حالا هزار بار خواستی اما نشده ... ولی اینبار فرق داره .... ازتون میخوام که هر کجا که هستید به این خیل جمعیت متصل بشید و همه با هم انرژی ها تون رو برای تغییر رو هدفی مشترک متمرکز کنید . یه تغییر اساسی و برای تغییر یک نتیجه کلی باید روی جز به جز زندگی تمرکز کنی و سعی کنی که همه چیز رو فقط و فقط در جهت هدفت قرار بدی و نه چیز دیگه ای ... غرق در هدفت شو ... باور کن که چیزی تغییر نکرده و عوض نشده ... تو همون آدمی با همون افکار بزرگ و اهداف عالی ... چرا که نتونی به اونا برسی ... قبول دارم الان کمی سستی کردی و عقب افتادی ... ولی کی گفته که دیگه همه چیز تمومه .... اگه تو آدم دیگه ای باشی و بتونی که از همه نیروهای ماورایی جهان خلقت استفاده کنی میتونی همه چیز رو عوض کنی یادت، تک تک شما عزیزان همون کسانی بودین که موقعی که دبیر تو مدرسه می خواست ازتون امتحان بگیره جفت دستاتون رو میذاشتین رو گوشتون و با کسی کاری نداشتی و تو اون چند دقیقه معرکه مطالعه میکردی و یکدفعه تو 15 دقیقه یک درس رو کامل با جزئیات تموم می کردی ... یادت میاد تو اون یه ربع زنگ تفریح تا نیم ساعت ، چهل دقیقه راه مدرسه چقدر دقیق و با سرعت خودت رو برای امتحان آماده می کردی و اتفاقا نتیجه هم می گرفتی ، با شرایط کاری داشتی .. میگفتی الان چه جوری بخونم و کی استراحت کنم و تمرکز ندارم و شلوغه و محیط خوب نیست و منبع مطالعاتیم فلان نیست و  ؟ ! ... یه لحظه چشمات رو ببند ... فقط فکر کن که همین الان نه کاری داری با روز هفته و نه تاریخ و نه ساعت و نه ..... فقط تو ذهنت ببین که داری میری به سراغ مطالعه... ببین داری چی کار می کنی .. تست میزنی ... می خونی ... ؟ از کدوم کتاب و درس ... الان ساعت چند شده ...؟ خسته ای یا هنوز داری ادامه میدی ... آفرین ... قدم به قدم داری به هدفت نزدیک میشی یا نه ؟ عالیه ... همینه //// ما تو خونه یه بچه کوچیک داریم ... یه گیم براش خریدم و تو اون یه بازی داره که میدونم الان بگم همگی اونو دیدین ... یه سری اشکال هندسی نامتقارن از بالای صفحه میان پایین و باید با چرخاندن اونا رو طوری قرار داد تا فضای خالی کمتری بینشون ایجاد بشه و اگه در امتداد یک خط راست قرار بگیرن به عنوان امتیاز اون ردیف پاک میشه و اگر بی دقت باشی ... اشکال روی هم تل انبار میشن و میرن تا


بالا صفحه و شما می بازید(عکس بازی).همین بازی اینجا هم مصداقش دیده میشه .... اگه کاری نکنی و دست رو دست بذاری ... کم کم زمانت میره بالا و بالای صفحه و سوختن میرسی ولی حالا که فقط چند ردیف اول رو خراب کردی ... میتونی با ساختن عاقلانه بقیه کم کم عقب افتادگیت رو جبران کنی و برسی به وقتی که اصلا انگار عقب موندگی نیست... فقط خوب گوش کن ... یکم عجیب و غریب هست ولی اگه میخوای بسم الله .... با احترام به نظر همه مشاوران که در این زمان به داوطلب که شما باشی درس خوندن نرمال رو پیشنهاد میدن در حدود 6 ساعت ؛ ما اینجا میخوایم یه کار ویژه بکنیم ... برای چند روز یه جور دیگه زندگی کن ....درس بخون ... نه بگو از چی و نه من میگم ... متنوع بخون ... از هر درسی که دوست داری ... فقط تک درس نخون ... چند تا درس انتخاب کن .... فکر کن اومدی تو یه غار ... و از همه دنیا فارغ شدی ... کاری به چیزی نداشته باش ... نه بازی و نه شیطنت نه تلفن و نه رمان و اینترنت گردی و خیابون گردی... میخوایم با هم بریم به یه مراسم ویژه .اسمش هست احیای درون خفته .... حالا در اون پروسه تا میتونی درس بخون ... چند ساعت نگو ... گفتم تا میتونی ... خوابت میاد برو بیرون قدم بزن ... آب سرد بزن به صورتت ... پاهات رو بکن تو لگن آب یخ و هر راه دیگه ای که بلدی برای بیدار موندن .... گرسنه که میشی نپر به سمت یخچال ... بذار گرسنه بمونی ... از 24 ساعت 25 ساعت درس بخون ... الان چیزی سوال نکن ... گفتم فقط بخون ... تست بزن ... تمرین کن ... از دروس متنوع ... بدون برنامه ؟؟؟؟ آره بدون برنامه ... تست آموزشی و سنجشی و زمان دار و خلاصه نویسی و .... نداریم .... منبع خوندن مهم نیست /// اصلا و ابدا به چیزی فکر نکن .... شب میشه بشه... همه خوابن ... باشه ... یه گوشه ای از اتاق...یه نور گوشیت که هست دیگه انشاا..... بازهم داری سوال میکنی احساس می کنم ! نه مطالبق بودجه بندی آزمونت هم نخون ... پیرو هیچ قاعده ای نباش ... ولی اونایی که میخونی ... با تراکم و فشار زیاد بخون ... نذار حواست به چیزی پرت بشه ... به خودت بگو سه روز فقط و فقط کارم همینه و با چیزی و کسی کاری ندارم .... باید بتونی یه فصل رو 5 ساعته جمع کنی... مثل شبهای امتحانی که اساسی جا مونده بودی ... یادت میاد 100 صفحه جزوه رو 4 ساعت میخوندی ... همون جوری ....بذار چشمات خسته بشه / دستت و پاهات و کمرت خستگی رو احساس کنه / خواب رو به کارهات ارجحیت نده... تنها موقعی بخواب که جسمت داره رو کتاب ها می افته /  از همین الان ذهنت رو برای این کار آماده کن . در حین کار به خصوص در آخرای شب چند تا نفس عمیق بکش و به خودت رجوع کن ... آیا امروز تلاشت جز بهترین ها بوده یا نه ؟ به خودت بگو کی این موقع شب بیداره و داره درس میخونه .... باور کن که فقط خودت و معدود ستاره های آسمون بالای سرت . بذار نفس هات به شماره بیفته ... بذار خاک روی کتاب های اتاق زدوده بشه ... کم کم احساس کن که این آدم تو هستی و نه قبلی و در آخر شب با افتخار یه ساعت مطالعه باور نکردنی رو تو دفتر ذهنت ثبت کن و از خدا بخواه که راه استفاده از توانایی هات رو بهت یاد بده . پس تو توانایی حرکات جهشی رو داری .... تو میتونی کاری کنی که از اول تابستون داشتی به خاطرش دس دس می کردی و از زیرش فرار می کردی رو انجام بدی . تو دنیا سیگنالها و علائمی وجود دارن که میگه بیا ... شروع کن ... تو میتونی و علائمی بسیاری هم برای خرده گیری و برجسته کردن نقاط ضعف که نه نمیشه و .... این ما هستیم که انتخاب می کنیم با کدوم یک از اونا پیش بریم و پلان و برنامه ذهنی خودمون رو بر کدوم اساس بچینیم .   طوفانی شروع کن و ایمان بیار که این تو هستی که این کار خارق العاده رو انجام دادی .... بعد کم کم به سمت دروسی برو که در اونا از نظر پایه یا مهارت قبلی پیشینه خوبی داری ... متوسطهای خودت رو تا به حد عالی برسون ... بعد بهش نگاه کن ... آره این کار خودت بود ... بذار تو یه آزمون چشمت درصد بالای 85 و رتبه زیر 500 ببینه تا کم کم یخ های درونت باز بشه و به عینه ببینی که تونستی خیلی ها رو کنار بزنی ....از پیله خودت بیا بیرون ... دنیا و موفقیت حق توست . اونوقت پیش خودت راضی باش به اینکه دیر شروع کردی و افسوس اونو نخور ... چون همین دیر شروع کردن و عقب افتادن باعث شد که مثل یه کش با سرعت تر و پر شتاب تر به سمت جلو حرکت کنی و این با ارزش هست / پیش خودت بگو ... خدا رو شکر که عقب افتادم تا الان میتونم انقدر گام های بلندی بردارم و انقدر معرکه در مسیر هرفم پیش بم که فکر کنم دیگه هیچ مانعی نیست که بتونه منو از این حرکت فوق العاده باز داره . چند روز به چیزی فکر نکن و هر چی مه تو ذهنت هست رو با عمل نشون بده ...بعد تکنیک برنامه ریزی مثل فرمان ماشین میاد و خودش رو نشون میده و به کار تو جهت میده . پس بدون که فرمان و ترمز ای بی اس و کیسه هوا و بهترین امکانات و تجهیزات و سخت افزار تا قبل از راه افتادن ماشین به درد نمیخوره . پس بندهایی که دست و پای خودت بستی و گره زدی رو راحت باز کن ؛ خودت رو راه بنداز و این مدت باقی مونده تا پایان تابستون رو اونجوری که فکر میکنی شایسته توست تلاش کن و مطمئن باش که ارزش آینده با گذشته برابر نیست . جان کلام


 زندگی کامل، یعنی رهاسازی،خداحافظی با لحظه ای که می گذرد و تولد دوباره با هر لحظه جدید ...


DOWNLOAD پادکست مشاور تحصیلی



مشاوره و برنامه ریزی از هم اکنون تا کنکور 95 با استاد افشار بصورت تلفنی

8 جلسه مشاوره و برنامه ریزی ماهانه ؛ برای ثبت نام پیامک "وقت مشاوره ماهانه" بدین به شماره ایشون :

09358960503

   


برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار سه شنبه 18 شهریور 1393 زمان : 9:05 نظرات (207)
بازدید : 1416



معرفی تمامی دانشگاه های ایران

معرفی تمامی دانشگاه های سراسری و آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی و موسسات آموزش عالی و …

 


معرفی واحدهای مختلف دانشگاه آزاد و دولتی و چند دانشگاه خاص

 

بر روی دانشگاه مورد نظر خودتون کلیک کنید

 

 

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 17 شهریور 1393 زمان : 13:58 نظرات (0)
بازدید : 7308

جاده موفقیت سر راست نیست ،

پیچی وجود دارد بنام شکست ،

دور برگردانی بنام سردرگمی ،

سرعت گیرهایی بنام دوستان ،

چراغ قرمزهایی بنام دشمنان ،

چراغ احتیاط هایی بنام خانواده ،

اما اگر یدکی بنام عزم داشته باشی ،

موتوری بنام استقامت ،

 و راننده ای بنام خدا ...

به جایی خواهی رسید که موفقیت نام دارد .



زندگی یعنی مثل این تصویر از تاب بازی لذت ببری اما حواست باشه تا خیس نشی :)



حالا بریم سراغ بحث اصلی مون ؛ آیا

تا حالا برات پیش اومده علی رغم اینکه کلی هم درس بخونی و سعی کنی خوب باشی اما در کنکور آزمایشی هفته پیش رو نتیجه جالبی نگیری ؟؟؟

به نظرت خیلی ها نیستن که اهل درس خوندن هستن ولی به دلیل رعایت نکردن برخی نکات در آزمون آزمایشی ها تراز خوبی نمیارن ؟؟ !! حالا پرونده ویژه همایش امروز هم همین هست و سعی شده با ارائه راهکارهایی عملی مشکل حل کنیم ؛ راهکارهایی نه از جنس معجزه خرید منابع عجیب غریب تبلیغاتی ...


این همایش مهم هست و برای اولین بارهست که به این شکل مفصل و کامل نکاتش ارائه میشه ؛ نکاتی که قبل از آزمون باید در مورد برنامه ریزی و تست زنی و ترکیبی کار کردن دونست و انجام داد و تحلیل درست بعد از آزمون ؛

(البته متفاوت از کارگاه SWOT سال گذشته هست)

برای سهیم شدن در اهداف خیرخوهانه دریافت رایگان کارگاه ها نشر رایگان آن را به دیگران فراموش نکنیم



دانلود فایل صوتی همایش عدم موفقیت در کسب نتیجه مطلوب


در آینده نزدیک همایش های ویژه ای در مورد سال سومی ها (راهکارهایی در مورد تقویت بنیه تحصیلی و استارت بلند مدت برای کنکور 95) ، و آموزش اولیا حرفه ای کنکوریها (ویژه والدین) برای استفاده شما عزیزان به روی سایت قرار می گیرد .

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 09 شهریور 1393 زمان : 7:43 نظرات (24)
بازدید : 20453


آیا روزهایت را شتابان پشت سر می گذاری ؟

هنگامی که روز به پایان می رسد ، آیا در رخت خواب دراز می کشی و اجازه میدی تا صدها کار نا تمام بیهوده و روزمره ، در ذهنت رژه برن ؟

آیا بازم بدهکار خودت میشی و با بی خیالی ثانیه هات پاس میدی به فردا صبح زود ؟

آیا بازهم میخوای این هفته آزمون نری و با امید ی تغییر تحول اساسی خودت توجیه کنی ؟

بهتر نیست بجای شماره معکوس روزهای باقی مونده از تابستان و غم غصه خوردن اینکه خواستم چه ها کنم و ... همین امروز تصمیم بگیری رخت کهنه عوض کنی و آدم دیگه ای بشی و خارق العاده ترین ماه زندگی و استارت انشالله 10 ماه تلاش بی وقفه تا کنکور 94 یا کسب معدل نهایی بالا 19/50 از همین الان رقم بزنی ؟


یادش بخیر اون تازگی ها که گوشی موبایل خریده بودم ؛ انگاری هر لحظه دوست داشتم حتی شده بی هدف بهش نگاه کنم و قفلش باز کنم و با حرکت انگشتم ی چرخی بزنم داخلش و بعد با لطافت تمام و با گوشه آستینم اثر لکه ها از صفحه اش پاک کنم . وقتی چند ساعتی ازم دور بود انگار چیزی کم دارم و تمام علاقه ام این بود که بازم براش آویز جدید بخرم و گل منگولیش کنم .

مشاورها میگن تقریبا همیشه ، انگیزه با علاقه همراه هست و مسلما" همین علاقه باعث میشه ما انگیزه انجام بعضی کارهارو حتی تو بدترین موقعیت ها هم داشته باشیم . ی جورایی تعبیر همین جمله نوشته انگلیسی بالا ؛؛؛ یا الان یا هیچ وقت

بنظرت هنوز وقتش نرسیده ،،، وقتش نشده که نشون بده در این کائنات کسی هست که نفسی قدسی داره و اگه بگه میشه تا ته راه پای قول و حرفش می ایسته و در نهایت میشه ....

چی ؟؟ چی ؟/ !! می ترسی .....

داری میگی استاد افشار میترسم نشه ... نتونم ... آخه .....

ببین عزیزجان بیا ی قانون دیگه بهت یاد بدم ،،، از اون جایی که همه میدونن افشار خیلی برنامه نویسی دوست داره ، بذار برات ی مثال تکلونوژیکی بزنم .... بهش میگن

الگوریتم موفقیت



وقتی هم قول میدی تا پای جون پاش بایست و براش راه دروو. . . . نذار که ی وقت سست بشی و بی خیال رهاش کنی ؛ راستش از نظر من مشاورم همیشه صحبت در مورد برنامه ریزی و پیشرفت و موفقیت کار آسونی هست ، در حالیکه عمل به برنامه ریزی و متعهدانه گام برداشتن در عرصه نتیجه گرفتن ، بخصوص در پروسه حساس و حجیمی چون کنکور، کار هرکسی نیست ؛ برای همین هم هست که از بین اون هزاران نفری که برای موفقیت برنامه ریزی می کنند و پیش افشارها میان و میرن و ...فقط تعداد اندکی پیدا میشن که به آرزوهاشون برسن . حال انتخاب با خودتون هست ، جز اکثریتی باشید که قابل پیش بینی هم بود که در تابستان کار خاصی نمی کنند جز قلق گیری ،، یا اقلیتی که سختی راه رو به جان می خرند و با وجود محدودیت ها و محرومیت ها اما با غیرت هر روز پیشرفت می کنن

پس همین امروز یکبار دیگه به خودت بگو رخوت و سستی تمام شد و تنبلی و بی تصمیمی به تاریخ پیوست و تولدی دیگر در راه هست و شروعی دوباره ؛ اگر افشار به جبرگرایی محکوم نکنین میخوام بگم که هیچ چیز اتفاقی نیست ، و اگر همین امروز تغییر کنی ماه ها بعد متوجه میشی که امروز عقب نبوده و نیستی و هر تغییری بهایی دارد ؛ 


همین الان دوباره شروع کن و رویاهای قشنگ ات با تلاش بساز که اگر نکنی ، فردایی خواهد آمد که دیگران تو را به خدمت می گیرند تا رویاهایشان را بسازی



 و اینجا بود که دوباره صدای تپش قلبم توی گوشهایم پیچید ،،، به برکت نام عظمت ، بسم الله الرحمن الرحیم

و مثل همیشه به علاوه خدا بودن ،، یعنی منهای تمام مشکلات و سختی ها


حالا خدای مهربونی ها بهت فرصت دیگه ای داده ؛ خودت خوب نشون بده




اینم ی هدیه انگیزشی کوچولو برای همه اونایی که میخوان دکتر بشن

این متن با اوج احساس نوشتم ، خودمم خیلی کیف کردم با لحن صمیمانه اش ؛؛ موفق باشین

تماس تلفنی با استاد افشار


مشاوره ماهانه کنکور 94 (برنامه ریزی و آموزش)
مشاوره تک جلسه (سوال و جواب)
پیامک "وقت مشاوره ماهانه/تک جلسه" به : 09358960503

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 03 شهریور 1393 زمان : 10:59 نظرات (62)
بازدید : 37728


سلام ؛ پیشاپیش از خداوند بزرگ برای همگی تون آرزوی صحت و سلامت دارم و آرزو می کنم همیشه در خط و راه درست گام بردارین و از فتنه ها و چالش های ذهنی و تنش های روانی پیش اومده از مشکلات زندگی در این کره خاکی به دور باشین . خب بعد از روونه کردن آخرین بچه ها به سمت صندلی های خالی دانشگاه آزاد برمیگردیم سمت مسیر اصلی کاری خودمون ؛ بعد از چند هفته غیبت در شرکت کلاس های مشاوره ای ، مدارس و سایتم و ... شاید جالب باشه که چند خطی راجب نکته ویژه ای که همه ساله برام تقریبا بطور مشابه تکرار میشه بگم ؛ در دوره انتخاب رشته امسال هم از رتبه های تاپ تک رقمی داشتم و دیدم تا رتبه های 6 رقمی تامل برانگیز ؛ البته هم تعمل انگیز و هم تامل برانگیز ؛ واقعا بعضی کارنامه ها باعث شک میشد ، شکی که  نمیدونستی الان باید انتخاب رشته کنی برای طرف یا بشینی با طرف ات حرف بزنی و نصیحتش کنی که عزیزجان این رسمش نیست ؛ مگه جز درس خوندن وظیفه و کار دیگه ای داشتی که بعد از 12 ماه تا تونستی درصدهای صفر و بالدار ردیف کردی !!! توهین نباشه، ولی در واقعیت این دسته از قدرت تجزیه و تحلیل و همچنین مقاومت خیلی کم در برابر مسایل زندگی بعدها هم رنج میبرن و به زودی میشکنن و یا با وعده وعیدهای دروغین خیلی زود جو گیر میشن ؛ شاید برای بعضی هاشون هم لفظ پرمدعای بی محتوا به دور از حقیقت نباشه ، برعکس بچه های رتبه دار هرسال با پشتوانه همین موفقیت و با کسب اعتماد به نفس از خودشون ، کم کم اک مسیر درست کاری و زندگی شون پیدا می کنن و از جمیع جهات در مقابل رویایی با رقابت های بعدی برای کسب شغل،همسر،جایگاه اجتماعی و ... موفق تر خواهند بود . حالا قضاوت با خودت هست ، که در کدوم سمت باشی .  .  .

امروز طبق قولی که داده بودم بخش اول بریده ای از یکی از کارگاه های آموزشی ویژه نحوه مطالعه دروس مختلف در کنکور براتون آماده کردم + معرفی منابع مرتبط با آن .


برای دین و زندگی کتاب های گاج میکرو جامع، نشر الگو بعد از گذر از فیلترهای مختلف آموزشی و سنجشی مورد تایید بنده قرار گرفت و خیلی سبز،مهرماه جامع در رتبه های بعدی جایگاه کمرنگ تری دارد . یادآور می شوم که استفاده مستمر از کتاب های کوچیک آیات و احادیث حتی در زمان های مرده (mp3) و حتی مکان های غیرمتعادرف مطالعه هم خیلی میتونه به درک معنی و تناسب معنایی_ارتباطی کلیدواژها به شما کمک کنه .


برای درس ادبیات و زبان فارسی مثل پیشنهادات سال های گذشته همچنان کتاب های مبحثی الگو یا دریافت در رتبه نخست مبحثی خوانی قرار گرفتند و همچنین کتاب های مکمل گاج کحوری(سبز)، کلک معلم سبز برای موشکافی و واکاوی برخی اشعار و متون سنگین و مهم کتاب درسی مناسب می باشد .

کتاب های موضوعی گاج یا خیلی سبز و مهرماه هم مشکلی نداشتند و دلیل بیشتر کتاب های الگو حجم کم اونا و استفاده آسان در محیط های غیرمتعارف به عنوان کار خرد و کوچیک بود


برای درس زبان خارجه کتاب جامع خیلی سبز منبعی مرسوم و کاربردی برای سطح متوسط داوطلبان و منبع شبقره جامع برای کار قدرتمند تر مورد پیشنهاد اینجانب خواه بود ؛ البته برای حفظ لغات واژه نامه مهار و ماه یا خیلی سبز مفید هم مفید هست ولی توجه کنید که همون طور که در بریده کارگاه روش مطالعه دروس عمومی ذکر کردم حفظ صرفا" معنی فارسی واژگان زبان انگلیسی کمک زیادی برای تقویت این درس نمیکنه . بعد از این مرحله برای درک مطلب و کلوز هم کتاب انتشارات شبقره (ازمتن نترسیم) و دیگر منابع بازار مفید می باشد . کتاب زبان مبتکران به دلیل تاخیر در بروزرسانی در رتبه بعد منابع ذکر شده قرار میگیرد .


اما در درس عربی که اکثر بچه ها با اون مشکلات عدیده و ریشه داری دارند ، کتاب جامع تخته سیاه یا کیبورد خیلی سبز پیشنهاد میشه ؛ البته ین کتاب های تست های خیلی زیادی نداره و همین طور که بارها گفتم عربی همانند دروس تحلیلی نیاز به حل تست و تمرین های زیادی داره پس در نتیجه بعد از این مرحله استفاده از کتاب گاج جامع میکرو یا عربی جامع الگو خالی از لطف نیست ؛ در انتها هم بحث درک مطلب و ترجمه عربی مطرح میشه که کتاب های مبحثی الگو بهترین گزینه از دید من ،داوطلبان برتر و همکاران عزیز شناخته شدن


توجه کنید که عدم ذکر منابع خوب و معتبر دیگر موسسات دلیل بر ناکارآمدی آنها نمی باشد و فقط برای محدود کردن دامنه انتخاب شما و به ناچار مجبور به گلچین سخت برخی از آنها شدم


کارگاه چگونگی مطالعه موثر و تست زنی دروس عمومی (نکات تفضیلی ویژه کنکور 94 )




دریافت فایل صوتی از لینک اصلی


دریافت فایل صوتی از لینک کمکی




برای اطلاع از بروزرسانی و موضوعات کارگاه های آتی کنکور94 سایت؛ عضو بشین


برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار جمعه 31 مرداد 1393 زمان : 6:39 نظرات (44)
بازدید : 6712

سورپرایز با روکش فندق برای نود و چهاری ها در لا به لای کرم میوه ای انتخاب رشته 93



سلام ؛ خسته نباشیم ماها واقعا ؛ این استاد افشار جانتون که رس ما رو کشید (خدایی استاد حذف نکن بذار دلم حداقل خنک بشه) اما در لا به لای کلی کار و انتخاب رشته و .... یک همایش برای بچه های 94 گذاشته بودم فریزر که تر و تازه بمونه و الان قرار میدم که همچنان پر قدرت در فاز درس خواندن باشید و قافیه نبازید . دلتون گرم باشه که بعد از انتخاب رشته بزرگان کنکور93 و راهی کردن دانشجویان سر جایگاهی که 12 سال براش زحمت کشیدن، بزودی برخواهیم گشت .

اما یکی از اون سوالاتی که جامونده بود در کارگاه گذشته و زیاد هم پرسیده شده بود در پیامک ها و ایمیل ها، این بود که با سن زیاد بعد از سال ها فاصله با دبیرستان و درس و کنکور میخوام دوباره کنکور 94 بدم و هیچی نمیدونم و راهنمایی میخوام .به دوستان پرسشگر قول داده بودم که جوابش بذارم سایتم و لطفا بقیه بچه ها هم بخونن؛

در جواب مختصر به این سوال هم باید عرض کنم که سالانه طیف عظیمی از داوطلبان کنکور همین دسته فارغ التحصیلان هستند که در این بین هم کم و بیش داریم گزینه های این چنینی که حتی پس از ازدواج و با داشتن کودکی خردسال به فکر شروع دوباره و پیشرفت و ترقی افتاده باشن . پس نکته اول ، فکر نکنید که شما تک و تنها هستید . نکته بعدی هم اینکه کنکور به هیچ عنوان بین شما و دیگران تفاوتی قائل نیست و شما هم باید پر تلاش باشید و وظیفه خودتون خوب و درست انجام بدین . اینکه با وجود مسائل و مشکلات زندگی و حتی شاغل بودن بخواین به کنکوری برسین که به نسبت دهه 80 و 70 خیلی تغییر کرده و رو به سمت فنی تر شدن ( سخت تر شدن ) رفته ، شاید ی قدری غیر قابل هضم باشه . این طیف باید مثل همه توجه داشته باشن که تراکنش مالی کنکور و سودآوری بازار یکبار برای همیشه برخی سی دی ها و آزمون ها و موسسات (حتی تدریس،مدارس، مشاور و ...) باعث شده تا دلتون بخواد افراد غیر موجه در این سیاه بازار اطراف شما باشن که ادعا کنن با حداقل تلاش حداکثرها رو به شما می رسونن که کاملا نظر فریبکارانه ای هست . این روزها بر اهل تعقل بارها و بارها ثابت شده که هرچی حاشیه کمتر ، تکلیف روشن تر و تلاش و همت مستدام تر خواهد بود . پس در انتخاب هایتان دقت کنید و تا زمانی که به خودتون اتکا نکردین بدونید در حاشیه هستین .در مجموع باید خاک راه جاده رو تا رسیدن به مقصد بخورید و تضمین فقط تلاش خودت هست و یک متود خاص راهگشای همه طیف داوطلبان نیست ؛ البته خواستن توانستن هست و هر چقدر خودت بیشتر درگیر کسب اطلاعات و تجربه های عملی کنی ، موفق تری و هر چقدری این دست و اون دست کنی و در نت بچرخی و ... زمانت رو می کشی اما در کنارش پلی به نام تجربه و آموختن و راهنمایی گرفتن هم لازم هست ؛ شاید این همون اشتباه بزرگی باشه که خیلی ها تا درد نبینن به فکر درمان نمیفتن و چیزی بنام پیشگیری در تتالوژی افکارشون نیست ؛ اگر قراره 4 ماه دیگه با شرایط تحمیلی پیش من مشاور بیای ، امروز برای ساختن ات فرصت بهتری وجود داره . نکته مهمی که برای تمام کنکوری ها و دانشجویان در اینجا دارم این هست که اگر در جهت اهدافت زندگی کنی و به خودت این حس برسه که بهترین امروز خودت بودی و در لباس یک درجه 1 ایفای نقش کردی ، تو یک قهرمانی و رسیدن نتیجه برای تو در حاشیه قرار میگیره و فقط در فکر ساختن یک روز خارق العاده دیگه هستی؛ این همون چیزی هست که تو رو می تونه برسونه به اون بالا بالا ها انشالله ... در این سایت هم به همین منظور بصورت عام المنفعة سعی شده تا با ضبط بحث های آموزشی ، انگیزشی امکانات کلاس های تهران و شهرهای بزرگ رو برای همه بازدید کنندگانش فراهم کنه تا جبرانی باشه برای ظرفیت کم پذیرش مشاوره ها و شرکت در همایش ها و کارگاه های ما و کمک حداقلی به شما عزیزان


امسال برای کنکوریها در مورد شروع کار و تابستان و ... حرف زدیم در پست های قبل ولی این باشه یک جمع بندی فشرده از همه آنها در نیمه مرداد


دانلود کارگاه خشت اول (تابستان )



مقاله ای خواندنی از زبان یکی از کنکوریهای سال گذشته من


ویژه کنکوریهای 93

ارائه پکیج کامل انتخاب رشته تلفنی کنکور ویژه شهرستانی ها ، همچنین نظرات نهایی بر لیست انتخاب های انجام شده Check List از ساعت 20 هرشب


ویژه کنکوریهای 94

پذیرش مشاوره،برنامه ریزی کامل ماهانه (10 جلسه تلفنی هرماه) تک جلسه (30 دقیقه تلفنی پرسش و پاسخ و رفع اشکالات)

با ارسال پیامک به آقای افشار وقت بگیرین : 09358960503 

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 16 مرداد 1393 زمان : 20:04 نظرات (40)
بازدید : 18096

دعا کنید که دعا در نهایت اثر گذار است . (حضرت امیر)

در این شب های عزیز قدر برای همه دعا می کنیم و امیدوارم که شما هم برای همه مردم عزیز کشورمون دعا کنید تا در نهایت ، به بی نهایت برسیم . اگه سقف مون شکسته می تونیم از نو بسازیم ، می تونیم به هم صدایی ، به یکی شدن بنازیم .


در نهایت تشکر از سایت شیمی یزد و مکتبستان که زحمت گردآوری تغییرات کلی و جزئی کتاب های درسی رو کشیدن و از همین جا براشون آرزوی موفقیت می کنیم ؛در ادامه لینک دانلود این کلاس ارزشمند و رایگان (البته رایگان برای شما دانش آموز پایه یا داوطلب عزیز سایت) از جناب افشار اون لیست رو هم ضمیمه کردیم .




تمامی سوالات بخش نظرات کلیه پست ها هم تا روز یکشنبه پاسخ داده شد .
سوالات خودتون لطفا فقط در قسمت نظرات پست ها بپرسین


*
**     لینک دانلود کارگاه سوال جواب       ***


در مورد تغییرت کلی و جزیی کتب درسی برای کنکور 94
مراقب باش که سوِِِء برداشت نشه مثل هرسال
فقط ی قدری دقت کن لطفن
عزیز دل، شمایی که سال چهارم میخوای بری از مهر و کنکوری 94 هستی بگو خدا رو شکر ... چون اصلا این ماجراها برای شما صدق نمیکنه و ربطی به منابع کتب درسی شما نداره خوشبختانه

اما شما که فارغ التحصیل هستی چه سال 93 و چه ما قبل اون ... توجه کن که منابع استاندارد شما باید مطابق همین دانش آموزان صفر کیلومتر کنکوری 94 باشه . یعنی کتب دوم چاپ 91 ، کتب سوم 92 ، کتب چهارم چاپ 93 باشه . نکته ظریف (اشتون) اینجاست که اگر مثلا فلان کتاب دوم دبیرستان امسال 93 تغییرات داشته باشه و کن و فیکون هم بشه به بچه های کنکوری ( جمیعا" ) هیچ ربطی نداره و اونا ملاک براشون کتاب چاپ 91 هست .
حالا ما اومدیم اینجا و داریم میگیم لازم نیست جیب بابای بنده خدا رو خالی کنی و بگی اون کتاب های درسی و تستی اصلا دیگه به درد بخور نیستن و منابع عوض شدن و باید همگی شون رو عوض کنیم . اینجا لیست تغییرات برات آوردم ؛ برخی دروس کلی تغییر کردن و برخی جزیی . لازم نیست برای تغییرات جزیی منبع ات عوض کنی ولی بهتره این کارو برای تغییرات کلی کتب انجام بدی یا حداقل خودت با جدیده مقایسه کرده اصلاح و بروزش کنی ؛ پایین لیست لینک دانلودی هست که برات زحمت بروز رسانی و اصلاح کتاب شیمی دوم دبیرستان ویژه کنکور 94 کشیدن و اما لیست :

تغییرات کتب درسی برای کنکور ۹۴ ( سال دوم )

ملاک سال چاپ برای پایه دوم سال ۹۱ می باشد

نام درس پایه نوع تغییر
ادبیات فارسی۲ دوم جزیی
زبان فارسی ۲ دوم بدون تغییر
دین وزندگی۲ دوم بدون تغییر
عربی۲تجربی وریاضی دوم جزیی
عربی ۲ انسانی دوم جزیی
جغرافی۱ انسانی دوم جزیی
فیزیک۲ دوم بدون تغییر
شیمی ۲ دوم کلی
زیست شناسی۱ دوم جزیی
هندسه۱ دوم بدون تغییر
ریاضی۲ دوم بدون تغییر
آمار دوم بدون تغییر
تاریخ ایران وجهان۱ دوم بدون تغییر
اقتصاد دوم بدون تغییر
جامعه شناسی۱ دوم بدون تغییر
تاریخ ادبیات ۱ دوم بدون تغییر

تغییرات کتب درسی کنکور ۹۴ ( سال سوم )

دین و زندگی ۳ ریاضی – تجربی – انسانی ۲۵۱ سوم متوسطه بدون تغییر
تعلیمات ادیان الهی و اخلاق ۳ (اقلیت) ۲۵۱/۲ سوم متوسطه بدون تغییر
انگلیسی ۳ نظری ۲۵۲/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
تاریخ معاصر ایران کلیه رشته ها به جز انسانی ۲۵۳/۲ سوم متوسطه جزئی
تاریخ اسلام ۲ ۲۵۳/۳ سوم متوسطه کلی
عربی ۳ ریاضی – تجربی ۲۵۴/۱ سوم متوسطه جزئی
عربی ۳ انسانی ۲۵۴/۲ سوم متوسطه جزئی
فیزیک ۳ و آزمایشگاه تجربی ۲۵۶/۳ سوم متوسطه بدون تغییر
فیزیک ۳ و آزمایشگاه ریاضی ۲۵۶/۴ سوم متوسطه بدون تغییر
شیمی ۳ و آرمایشگاه ریاضی – تجربی ۲۵۷/۱ سوم متوسطه کلی
حسابان ریاضی ۲۵۸/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
جبر و احتمال ریاضی ۲۵۸/۲ سوم متوسطه بدون تغییر
ریاضیات ۳ تجربی ۲۵۸/۳ سوم متوسطه بدون تغییر
هندسه۲ ریاضی ۲۵۸/۴ سوم متوسطه بدون تغییر
ریاضی انسانی ۲۵۸/۶ سوم متوسطه بدون تغییر
زیست شناسی و آزمایشگاه ۲ تجربی ۲۶۱/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
زمین شناسی تجربی ۲۶۲/۱ سوم متوسطه جزئی
مبانی علم رایانه ریاضی ۲۶۶/۳ سوم متوسطه جزئی
کتاب کار دانش آموز ریاضی ۲۶۶/۵ سوم متوسطه جدید
آلمانی ۳ ۲۶۷/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
فرانسه ۳ (سوم) ۲۶۷/۲ سوم متوسطه بدون تغییر
روان شناسی انسانی ۲۶۸/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
تاریخ ایران و جهان ۲ انسانی ۲۷۱/۳ سوم متوسطه کلی
جغرافیا ۲ انسانی ۲۷۱/۴ سوم متوسطه جزئی
تاریخ ادبیات ایران و جهان ۲ انسانی ۲۷۶/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
منطق انسانی ۲۷۷ سوم متوسطه بدون تغییر
فلسفه انسانی ۲۷۷/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
آرایه‌های ادبی انسانی ۲۸۰/۱ سوم متوسطه بدون تغییر
جامعه شناسی۲ انسانی ۲۸۱/۱ سوم متوسطه بدون تغییر

 

تغییرات کتب درسی کنکور ۹۴ ( سال چهارم )

۱ زبان ادبیات فارسی ۱و۲ (عمومی) ۲۸۳/۱ جزئی
۲ ادبیات فارسی ۱(انسانی) ۲۸۳/۴ جزئی
۳ انگلیسی۱و۲ (کلیه رشته‌ها) ۲۸۴/۱ بدون تغییر
۴ دین و زندگی ۲۸۵/۱ جزئی
۵ بینش دینی اقلبت مذهبی ۲۸۵/۳ بدون تغییر
۶ فیزیک ۱ و۲ تجربی ۲۸۸/۱ بدون تغییر
۷ شیمی ۱ و ۲ (تجربی – ریاضی) ۲۸۹/۱ جزئی
۸ زیست شناسی تجربی ۲۹۰/۲ بدون تغییر
۹ علوم زمین تحربی ۲۹۱/۱ جزئی
۱۰ ریاضی عمومی ۱ و ۲ (تجربی) ۲۹۲/۱ بدون تغییر
۱۱ ریاضی پایه (انسانی) ۲۹۲/۲ بدون تغییر
۱۲ فیزیک ۱ و ۲ ریاضی ۲۹۳/۲ بدون تغییر
۱۳ هندسه تحلیلی و جبر خطی (ریاضی) ۲۹۴/۱ بدون تغییر
۱۴ حساب و دیفرانسیل ۲۹۵/۱ جزئی
۱۵ ریاضیات گسسته (ریاضی) ۲۹۶/۱ بدون تغییر
۱۶ جغرافیا (انسانی) ۲۹۷/۲ جزئی
۱۷ علوم اجتماعی ۳۰۰/۱ جزئی
۱۸ تاریخ شناسی همراه با غلطنامه ۳۰۲/۱ بدون تغییر
۱۹ عربی ۱ و ۲ (انسانی) ۳۱۶/۱ جزئی
۲۰ فلسفه (انسانی) ۳۱۷/۱ بدون تغییر
۲۱ آلمانی۱و۲ ۳۱۸/۳ بدون تغییر
۲۲ فرانسه۱و۲ ۳۱۸/۴ بدون تغییر

دانلود تغییرات کتاب شیمی 2 ( ویژه گروه ریاضی و تجربی )

سایت چاپ کتب درسی و دریافت PDF اصل کتاب درسی http://www.chap.sch.ir

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 29 تیر 1393 زمان : 12:41 نظرات (46)
بازدید : 1352

انتخاب مشاور کنکور خوب


خود من هم توی بعضی از وبلاگ هاو سایت ها میبینم که برخی از افراد خودشون رو جای دانشجوهای تاپ دانشگاه های سراسری جا میزنن و ادعای با تجربه بودن در زمینه ی مشاور ه تحصیلی میکنن و برای تعداد خیلی زیادی دانش آموز یک برنامه ی کلی مینویسن و به قیمت هزار تومن و یا سه هزار تومن میفروشن با توجه به زیاد بودن دانش آموزان پول خوبی هم به جیب میزنن.مسلما این برنامه نه تنها کمکی به به داوطلبین نمیکنه بلکه بهشون لطمه ی سنگینی هم میزنه و خود دانش آموز هم با خبر نمیشه از کجا ضربه خورده.

این برنامه به این دلیل مسموم هستش که  برنامه هر فرد باید منحصر به خود اون شخص باشه، به طور مثال یک دانش آموز در درس فیزیک و ریاضی ضعف داره و دانش آموز دیگه در این دو درس کاملا قوی هست ، حالا فرض کنید به این دو نفر یک برنامه داده بشه ، مسلما هردوی اونها ضربه میخورن.

خواهشم از شما این هستش که به راحتی به هر کسی اطمینان نکنید و گول حرف های شیرین اونها رو نخورید ، باور داشته باشید هیچ کسی مثل خود مریض از دردش خبر نداره!!هیچ کسی مثل خود شما ، شمارو نمیشناسه و نقاط ضعف و گمراهتون رو نمیدونه، یک مشاور خوب باید تمام نقاط ضعف و قوت شما رو بشناسه تا بتونه بهتر شما رو راهنمایی کنه،یک مشاور خوب باید تمام مسیرهای موثر در پیشرفت فرد رو بهش معرفی کنه تا دانش آموز بتونه توی مسیر موفقیت قرار بگیره، یک مشاور خوب باید اشتباهات یک فرد رو بهش بگه و برای پوشوندن اشتباهاتش راه های موثر و مختلفی رو نشون بده ، یک مشاور خوب کسیه که این راه رو یک بار رفته باشه و با تمام مسائل و مشکلات مسیر آشنا باشه تا بتونه فرد رو به درستی راهنمایی کنه، یک مشاور خوب پا به پای دانش آموزش میاد و هر جا که دانش آموز احساس نا امیدی کرد بهش انگیزه میده و یک تکیه گاه مطمئن هستش، یک مشاور خوب فقط حرف نمیزنه بلکه مرد عمله،دانش آموزش پیشرفت میکنه و این موضوع باعث میشه که فرد به مشاورش اطمینان داشته باشه، یک مشاور خوب هیچ وقت دانش آموزش رو سرزنش و یا بازخواست نمیکنه بلکه به عنوان یک فرد صادق با همه ی اتفاقات منطقی برخورد میکنه و مثل یک دوست صمیمی و دلسوز میمونه ،اگر رابطه ی یک مشاور و فرد نزدیک و صمیمی باشه قطعا انتظار یک شاهکار رو باید داشت،اون تمام سعی خودشو میکنه تا دانش آموزش موفق بشه چون موفقیت دانش آموزش موفقیت اون هم هست ،یک مشاور خوب میتونه مسیر موفقیت یک دانش آموز رو تضمیین کنه در صورتی که یک مشاور بد میتونه یک فرد رو به طور کامل نا امید کنه، طوری که دانش آموز به خودش میگه من حتی مشاور هم گرفتم باز هم نتونستم و این موضوع باعث میشه شخص احساس بی کفایتی و سستی کنه در صورتی که اون بسیار باهوش و با اراده هستش، این مشاورین برای همه یک برنامه رو در نظر میگیرن و از همه هم میخوان که اون رو حتما انجام بدن.

"وقتی تلفن دانش آموز زنگ میخوره  و میگه این مشاور باز هم میخواد بپرسه برنامه رو انجام دادم یا نه، حالا کیه که بگه به این دلیل،به اون دلیل نتونستم انجام بدم"،این نتیجه ی کار یک مشاور بد هستش ،یک مشاور بد دائما برای دانش آموز خرج میتراشه تا بلکه بتونه یک نفعی ببره،جزوه ها و سی دی های گرون رو پیشنهاد میکنن و میگن موفقیت شما به اینها بستگی داره...

در هر حال امیدوارم که تونسته باشم در ضمینه ی انتخاب مشاور شما رو راهنمایی کنم ، تنها خواهشم از شما این هستش که خودتون رو باور داشته باشید، بهتون قول نمیدم یقین دارم که میتونید...


منبع : کادر برتر


معیارهای انتخاب مشاور کنکور از زبان استاد علیرضا افشار

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 19 تیر 1393 زمان : 21:54 نظرات (0)
بازدید : 12165

با سلام و آرزوی سلامتی ؛

شاید بعضی کارها به دل آدم بیشتر از همه بشینه ... بخاطر اون حس خوب و انرژی مثبتی که جمع بهت میدن و با چشمان مشتاق ازت میخوان که بازهم بگی و کم کم همه چیز تحت تاثیر قرار میگیره و انگاری دیگه جلسه دست خودت نیست و همه چیز داره خودش میره جلو ... مطمئن هستم که اثرات این ماه عزیز هم در برگزاری خوب جلسه گرم و صمیمی ما بی تاثیر نبود .

جالب اینجاست بدونید که این همایش با محوریت جذب دانش آموزان و کنکوریها در همدان برگزار شد ؛ اما خبری از جذب با بکار بردن الفاظ عجیب و غریب نبود . شاید انتظار میرفت که تخت گاز بخوام از خودم و کادر و همه افتخارات داشته و نداشته و ... بگم ؛ چند تا show man داخل جمع پراکنده کنم تا هر از گاهی با سوت و جیغ و کف زدن ، بقیه رو به شور و حال بیارن ، و شاید هم فلان خواننده و بازیگر محبوب میومد و دلبری میکرد !!!

اما کلام ، معجزه اول و آخر بشر هست و کلام صادقانه مخاطب خودش به زودی زود پیدا میکنه و دیگه جای برای اغراق نمیذاره . اینکه بخوای به طرف مقابل بفهمونی که بجنب تا دیر نشده و منتظر امداد غیبی از هیچ جهتی نباش خیلی سخته ، خیلی سخته اگر ادعا نکنیم من همه کاره هستم و کلید موفقیت تو و اسرار نا شناخته ها در دست من هست و می تونم ابوجهل رو ابو علم کنم . کاش بهترین نسخه زندگی دنیا به همین سادگی پیچیده میشد . اگر اینجور بود ، خودم خریدار اولش بودم ..

(لینکی پیدا کردم با نام به کجا چنین شتابان از طرف سازمان سنجش در مورد برخی تبلیغات برخی موسسات کنکوری که برای مشاهده می تونی اینجا کلیک کنی و بری پیک سنجش دو ماه پیش صفحه 8 و بخونی و جالب تر آنکه خیلی از این مدل موسسات با رفع اتهام از خود ، خودشون از این دسته ذکر شده نمی دونن و تلاش می کنن دیگری تخریب کنن) واقعا بدون شرح بود !!!

اما در عوض اینکه بخوای با همه وجود توپ تو زمین ی دانش آموزان دبیرستانی بندازه ، مثل این می مونه که بخوای تو انبار مهمات ی جرقه ایجاد کنی و دیگه همه چی حله ... یادم نمیاد تا حالا در معرفی کارم در زمینه مشاوره از کلمه تضمین استفاده کرده باشم و گفته باشم من تابع رتبه ساز شدن هستم ؛ به اون حداقل ها افتخار می کنم که حرف هایم را می فهمند و اکثرا بعدها خواهند فهمید ، و امیدوارم که اون زمان خیلی دیر نشده باشه . شاید دیگه قسمت نباشه اینجا فعالیت چشم گیری کنم و کم کم باید بار سفر بست ؛ اما آرشیو غنی محتوای ارائه شده سال های گذشته در ستون سمت راست سایت همه قابل تعمیم به امسال تو هست و زندگی در مجموع همین رونوشت و چسباندن هاست . مثل مرد و بخاطر شرافت و اعتبارت در این هستی کم نیار و پای هدفت بمونه و مثل یک سرباز فدایی تا آخرین فشنگ خودت رو به سمت نشدن ها شلیک کن . دنیا خیلی شلوغ پلوغ شده ؛ تو خودت رو اسیرش نکن و فقط فقط خودت باش دختر و پسر عزیزم .

خدا میگه ...هرگز نگو که از من خجالت می کشی ، حتی اگر تمام عمرت هم به من بی توجه بودی ، اکنون وقت آن رسیده که دست هایت را در دستان من بفشاری و حس ام کنی ، آنگونه که هستم . خودت را بی هیچ دغدغه ای به من بسپار و باور کن که اگر فعل خواستن را صرف کنی و در میدان جهاد و مبارزه علیه جهل و بدی ها از خودت استقامت نشون بدی، من بهترین ها را برایت رقم خواهد زد نازنیم . پس با خودت هست که همه تلاشت کنی و هزینه دو سه برابر امکانات مورد نیاز حیف و میل نکنی که هم پول پدر بنده خدا به فنا بره و هم خودت گیج و سر در گم ندونی چیکارکنی و از کجاها کار حالا باید شروع کنی ؛ اگر حرف گوش بودی تا اینجا حرف هام ، آرزو می کنم به امید خدا بتونی یکی از برترین ها باشی و منم با افتخار و خالصانه کمکت می کنم .


اما فایل خلاصه همایش پر طرفدار موفقیت تحصیلی ( ویژه اولیا و سالهای پایه ها دبیرستان و کنکور 94 )


    لینک اصلی 


    لینک کمکی



برنامه قبلی سایت هم خیلی خیلی مهم هست برای داوطلبانی که تابستون میرن آزمون کانون و اینکه بدونن نقاط ضعف کانون چیه و در دروس انتخاب چی انتخاب کنن بهتر هست ....

حتما کنکوری های 94 قلمچی به این پست هم توجه کنن click و در نظر بگیرین که فقط مشاور تخصصی کنکور می تونه تا این حد وارد جزئیات بشه و متاسفانه این روزها زیاد گوشه و کنار حرف های عجیب و غریب میزنن و جا افتاده که همه و همه در کار هم دخالت کنن و نظر بدن ؛ در نظر بعضی سیستم های آموزشی کشور مشاور کنکور کسی هست که می تونه مجموعه را به سود بیشتر برسونه و فقط نقش بمباران تبلیغاتی بر عهده داره و درصدی میگیره و در برخی مجموعه ها مشاور خودش فقط چند نمونه موفق رو هندل کرده و فی الذات بجز حرف های یکبار مصرف و تکراری کم اثر ، بحث دیگه ای نداره و در فضای اینترنت هر دو دسته به وفور یافت میشن . پس مراقب باش و خودت قضاوت کن


برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار شنبه 14 تیر 1393 زمان : 9:08 نظرات (17)
بازدید : 9806



آینده نه فقط با خواستن ، بلکه با عمل ساخته می شود


حلول ماه میهمانی خدا بر شما مبارک و انشاله از برکات این ماه و تمام اندوخته خود یعنی ایام عمر بتونیم بخوبی استفاده کنیم و حق بندگی رو به شایستگی بجا بیاریم؛ تو این شب ها و سر سفره افطار همه تون دعا می کنم و متقابلا" محتاج دعا هستم .(برای مشاهده پست و کارگاه سال گذشته(92) چگونگی مطالعه برای کنکور در ماه رمضان_کلیک کن) _  خوب بریم سراغ بحث مون با بچه های جدید الورود به کار سایت و کنکوری های پر قدرت 94 . بومی کردن یا همان شخصی سازی برنامه کلی موسسات آموزشی یکی از مهمترین ارکان موفقیت هر داوطلب در روند یکساله خودش به حساب میاد ؛ همگی خوب می دونیم که برنامه راهبردی آزمون های آزمایشی مختلف که در طول سال برگزار میشن به همه سطح دانش آموز و در هر حال یک قالب کلی رو پیشنهاد میدن و با کم و کیف کار برای سطوح مختلف و ریز شرایط ما کاری ندارن ؛ این جلسه به اجرای روند آزمون های قلمچی تابستان 93 برای کنکور 94 پرداختیم و بطور منحصر به فرد آزمون 10 مرداد مورد بررسی قرار دادیم و نقاط ضعف و قوت کار خاطر نشان کردیم . امید دارم که با عمل به توصیه ها بتونید برنامه های خوبی برای خودتون از آب در بیارین و اگر هم مشکلی بود روی من حساب کنید . راستی تا یادم نرفته بگم که میدونم خیلی هاتون میخواین مشاوره ماهانه بگیرن و جسته گریخته می شنوم که از پس هزینه ماهانه اش با وجود سختی های این روزهای زندگی شاید بر نیاید ؛ هیچ اشکالی نداری ،شاید نتونم قیمت کارم مشاوره ماهانه پایین بیارم ولی خودم پشت تون هستم ، فایل های مهم برنامه ها و کلاس های بهترین مراکز کنکور کشور در زمینه طراحی مسیر موفقیت تا کنکور رو براتون بی منت میذارم تا شما هم از آن ها استفاده کرده و بتونید کار خودتون اصلاح کنید و به سمت رسیدن به هدف متعالی در تابستان 94 انشالله گام بلندی بردارین . در تک تک حرف هام نکته های زیادی وجود داره که خودت باید همت کنی و دونه دونه اش مکث کنی و بهش فکر کنی ؛ آرشیو همایش ها و مقالات از 91 درستون راست سایت فراوان یافت میشه که در هر زمینه ای از جمله تست زنی و دوره و خلاصه برداری و روش مطالعه هر درس و برنامه ریزی و منابع و خواب و مطالعه در ماه رمضان و کلی بحث انرژی زا کنکوری و انتخاب رشته و ... حرف زدم ؛ پس تنها نیستی و می تونی خودت در کلاس و من رو روبرو خودت ببینی . اگر هم خیلی نیازمند برنامه قابل اجرا شدی برو سایت مرجع تخصصی کنکوریها ؛ اونجا چند تا دانشجو پر انرژی به سرپرستی آقای قاسمی برای بچه ها با هزینه 5 هزار تومن در هفته برنامه ریزی هایی ترتیب دادن که الحق الان دهن روزه خودش هم نمیدونه دارم تعریف کارشون می کنم ، ولی چرا دروغ ... خودم هم دیدم خوشم اومد و بررسی کردم و دیدم ریزه کاری های کلی رو هم درش رعایت کرده ؛ شاید جای مشاور  کامل و شش دنگ برات نگیره ولی خیلی بهتره از دست دست کردن و هیچ کار نکردن هست و در ضمن هر وقت هم مشکل داشتی فوقش ی وقت تلفنی تک جلسه میگیری از من تا حلش کنیم


خودت می بینی ... همه چیز آماده و محیا هست برای اینکه خودت نشون بدی تا خدای بزرگ دستت بذاره تو دست سیستم بی نهایت خیر و برکتش و بهت کمک کنه تا آخرش اونی بشه که باید بشه


منتظرت نمیذارم .... بریم سراغ لینک های داغ دانلود برای سختکوش ترین کنکوری های کشورم IRAN



لینک دانلود اصلی علیرضا افشار



لینک دانلود کمکی مشاوره استاد افشار

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 09 تیر 1393 زمان : 17:43 نظرات (34)
بازدید : 6033

سلام (برد والیبال مقابل لهستان مبارک)

 با آرزوی توفیقات روز افزون از خداوند متعال برای شما در آستانه ماه عزیز خدا ، جلسه تحلیل سوالات کنکور 93 برای کلیه گروه های آزمایشی (بخصوص ریاضی،تجربی) رو برای شما آماده کردیم که پس از برگزاری کنکور از کم و کیف آماری و نظرات کارشناسی استاد افشار بهره مند بشین ؛ در بررسی های اولیه بر خلاف سال گذشته ، امسال رشته ریاضی سوالات سخت تری تجربه کرد و این امر باعث شد تا داوطلبان با قدرت مدیریتی بالا بتوانند بخوبی خودشون نشون بدن و از پس سوالات و دام های موجود بر بیان و به نوعی تفکیک علمی دقیق تری از این عزیزان انجام بشه . همه ساله در صورت طرح دشوارتر سوالات کنکور آن دسته از داوطلبانی که با اطلاعات ناقص و سطحی در سر جلسه حاضر شدند ، ضرر بیشتری دیده اند و داوطلبان قوی تر توانسته اند تا خودنمایی بیشتری داشته باشند . پیشنهاد استاد افشار چک کردین پاسخ های تشریحی و درصدگیری دقیق هست، که بتونید از الان تا موعد مقرر اعلام نتایج اولیه بروی برنامه آینده خود من باب انتخاب رشته 93 (تحقیق در مورد رشته ها انواع دانشگاه ها و ...) یا ماندن برای سال بعد تصمیم درستی اتخاذ کنید .

صحبت های ایشون بار محتوایی ویژه ای هم برای داوطلبان تازه کار کنکور 94 داره که انشالله مد نظر همگی قرار میگیره

                  """"" دانلود کنید """""




کسانی که مثل خیلی ها با خیال راحت قصد پشت کنکور موندن در سال 94 دارند حتما توجه کنند،اگر چه معدل مشکل ساز نمیشه اما برای رتبه شدن اما دقت کنی که روند اشتباه سال گذشته ات جبران بشه :

پست های منتخب زیر در اینباره اند ( ماندن یا رفتن ، مساله این است!!!)

1

2

شماره تماس مشاوره تک جلسه ای در اینباره و مشورت با استاد افشار 09358960503


به منظور بهره گیری همه داوطلبان از خدمات مشاوره ای برتر و برابر در کشور و در راستای تحکیم بنیه علمی مراکز آموزش عالی به سبب انتخاب درست آینده دانشجویان در مقطع حساس کنونی مجموعه با شرایط و امکانات زیر اقدام به مشاوره در زمینه انتخاب رشته کنکورهای سال 93 می نماید .


مراحل اجرای تعیین رشته تلفنی :


0_ دریافت فایل صوتی جلسه توجیهی انتخاب رشته 93 در هفته اول مرداد(راهنمایی کلی و توضیح پروسه)

1_ ارائه فرم رغبت سنج شغلی (تیپ شخصیتی) کودر یا هالند

2_ تحلیل اطلاعات فردی تست بالا و شناسایی فردی اولویت ها در رشته ، شهر ، نوع دانشگاه

3_ تماس تلفنی اول با استاد

4_ انتخاب رشته کامپیوتری(نرم افزاری) مطابق با آخرین تغییرات ظرفیت ها و مقررات آموزشی کشور

5_ تکمیل فرم اولیه + سوال و جواب مرتبط

6_ تماس تلفنی دوم با استاد (2 روز بعد)

7_ تنظیم فرم نهایی انتخاب رشته + چک،دبل چک (اعمال تغییرات دستی)


اولویت انتخاب رشته با داوطلبان مستمر مشاوره تلفنی ماهانه سال 93_92 جناب افشار و شاگردان کلاس های مشاوره شهرستان ایشان می باشد و بدیهی است که کنکوریهای دیگر در صورت وجود ظرفیت خالی پذیرفته می شوند .


انتخاب رشته کنکور سال 93 برای کلیه گروه های 5 گانه رشته های نظری می باشد.

انتخاب رشته آزاد،سراسری (با آزمون، بدون آزمون) همزمان و یکجا انجام خواهد شد.

مشاوره و سوال جواب در مورد آزمون عملی و مصاحبه برخی رشته ها،رشته محل های خاص،بورسیه،تربیت معلم،بین الملل،داوطلبان دارای سهمیه و ... شامل هزینه های اضافی نمی باشد.


به دلیل محدودیت در پذیرش تعداد زیاد آن دسته از داوطلبانی که مایل به انتخاب رشته تلفنی با دکتر افشار هستند می توانند از هم اکنون با ارسال پیامک " انتخاب رشته" به ایشان پیش ثبت نام کنند و در اولین اولویت تعیین رشته کنکور93 قرار

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار شنبه 07 تیر 1393 زمان : 12:37 نظرات (25)
بازدید : 14196

سلام به همه جنگنده ها و داوطلبان کنکور 94 ( البته اشتباه نگیرین که جنگ بین خودت و خودت هست و نه خودت و دکتر توکلی ) آرزوی موفقیت تک تک شما رو از خداوند بزرگ خواستارم ؛ خیلی خوشحالم که این روزها من و همکاران دیگرم احساس می کنیم که سیل مراجعه به مشاوران از ابتدای سال بیشتر شده و این یعنی هر کسی خودش خوب میدونه که باید راه درست رو بره و در این بین از توصیه های کارشناس و راهشناس کنکور استفاده کنه ، همین چند روز پیش گفتن که وقت مشاوره های حضوری ام تا نیمه تیر فیکس بسته شده و تعدادی هم داوطلب قدر و خفن 94 جذب مشاوره های تلفنی شدن تا از همین اول در صراط مستقیم قرار بگیرن؛در صورت وجود زمان برای من ،شما هم وقت خواستین پیامک بدین به خودم




البته ناگفته نماند که در وهله اول قدر این روزهای خوب تابستون باید بدونید که مثل برق و باد میگذره و اگر هدفت اینه از رقبای دیگه ات جلو بزنی باید زودی بجنبی تا از همین ابتدا (تابستان93) کولاک کنی و توپ بخونی و ارزش این زمان درک کنی که چون اول راهه نه استرسی هست و نه کسی تراز آزمونش بد شده و عقب افتاده و ... اما متاسفانه اکثرا ی جورایی داوطلبان در برزخ بی هدفی هستن و بی جهت در حال عقب جلو کردن و بررسی کنکورن و به بخاطر چور نبودن نکات کوچیک پیله می کنن ، تا اینکه بخوان کمر همت رو ببندن و کاری کنن و این همون چیزی هست که دیر یا زود باعث پشیمون شدن و عقب افتادگی آنها میشه . داشتم دیروز جایی به کنکوری های 93 میگفتم که این باخت تیم ملی مون مقابل آرژانتین در جهام جهانی بیستم برزیل خیلی هم مسرت بخش بود ، چون دیدیم خدایی اون چیزی که خیلی وقت بود در فوتبال دنبالش بودیم ؛ یعنی غیرت ... دست شون درد نکنه که تا آخر بازی در حد و اندازه خودشون و با شرافت بودن و اون اعتماد به نفس به معنای واقعی کلمه و نه صرفا یک جمله کلیشه اش همیشگی با عملکردشون در حد توان رو ثابت کردن ؛ اون اعتماد به نفس قشنگه هست که باعث میشه ، ما بتونیم تو لیگ جهانی والیبال برزیل و ایتالیا رو تو جیب بغل مون بذاریم و خودمون در حد و اندازه قدرت های بزرگ ببینیم؛ اگر ی ذره فکر کنید به گذشته ها ، حتما می تونی نشونه ها وخاطره هایی از تجربیات فوق العاده ات در همین زمینه درسی رو پیدا کنی ، از معدل بالا گرفته تا المپیادی بودن و شاید هم متخصص جمع کردن 1 درس در یک شب ؛ همه اینا خوده تو بودی و امسال همون سالی هست که باید ی بار دیگه گرد و غبار کم همتی ها و تنبلی ها رو از خودت پاک کنی و پا تو عرصه میدون بذاری و به همه از جمله خودت ثابت کنی که تو می تونی و این نتیجه کنکورت بشه یکی دیگه از همون نشونه ها برای سال های بعد زندگی ات .... فرداشب در پارک ملت جمع هستیم با بچه های کنکوری سابق خودمون برای اینکه روونه شون کنیم سر خونه بخت انشالله ، همایش از بین بردن استرس شب کنکور، زیر سقف خداست . از همه خواهش کردم که با خودشون یک فانتزی ارزشمند از دوران کودکی بیارن ، شاید اسباب بازی ، عروسک و وسیله بازی بچگی هاشون باشه ، یا از اون خوراکی های مورد علاقه شون ، دفتر دیکته یا نقاشی اول دبستان ، عکس قدیمی ، کارنامه دوران دبستان، کتاب قصه محبوب، لباس کوچولو بازمانده از اون دوران و .... میخوام تا همه (از جمله خودم) فانتزی هاشون بهم نشون بدن و با هم بخندیم و به یاد بیاریم که چقدر ی زمان خوشحال و سرزنده بودیم و چقدر ذوق و شوق داشتیم و بعضا" در گرفتن برخی نتایج هدفمند و سمج بودیم و حتی خطر می کردیم . (عین اینکار پارسال انجام دادیمو و بطور کل استرس های شب کنکور همه کشته شد حسابی)

اما بریم سراغ یکی از روش های حرفه هایی کنکور و اونم اینکه از همین اول کاری سعی می کنند که با کیفیت درس بخونند (حجم کار بالا در کمترین زمان) . این همون تکنیکی هست که در سال گذشته طی کارگاه برنامه ریزی به روش کیفی بهش در بعد اجرای برنامه ها اشاره کردم، که خوشبختانه خیلی مورد استقبال بچه ها قرار گرفت و با بیش از 9 هزار بار دانلود از دو لینک از جمله برنامه کلاس های مشاوره ای پر طرفدار شد ؛

(دانلود از مدیا فایر    دانلود از پیکو فایل)

اما اینبار و اینجا دوست دارم که از نگاه تونی بازان معروف ، کسی که تحقیقات بسیاری در زمینه تند خوانی داشته و مقالات متنوعی از او به چاپ رسیده به مساله کیفیت در مطالعه نگاه کنم . اشتباه نکنید که تندخوانی باعث سطحی خوانی و کاهش دقت و تمرکز بروی مطلب میشه ( مثال نقض : شب های قبل از امتحانات هست که علی رغم تند خواندن و حرفه ای جمع کردن حجم بالای کتاب درسی با تسلط بالا در سر جلسه حاضر میشدی) . این تکنیک ها با وسواس در حین مطالعه رابطه عکس داره و باعث کاهش تعداد دفعات پرش ذهن و حواس پرتی میشه ؛ این شما و این چند نکته از تونی بازان جان

 نکته اول فقط تلقین و تلقین خودت هست که تر و فرزتر بخونی و مطلب رو کش قوس ندی  ۲ در هنگام مطالعه تـــعداد این توقف ها معمولا در افراد کند خوان به ۷ بار در هر سطر میرسد اما شما میتوانید این تعداد مکث را به ۳ بار در هر سطر کاهش دهید؛ ( از تمرینات هوازی استفاده کنید و نفس های عمیق در طول روز استفاده کنید) ۳ هنگام مطالعه چشمان خود را در طول سطور حرکت دهید و نه سر خود را. (طرز درست نشستن پشت میز و حتما با زیر پایی مناسب هم فراموش نشود) ۴ برای کاهش مکث ها و توقف ها میبایست حوزه دید خود را افزایش دهید. برای این منظور شما باید سعی کنید تا تصاویر واقع در گوشه چشمان خود رابدون اینکه بطور مستقیم به آنها نگاه کنید،ببینید. ۵ در هنگام مطالعه مکثــها و توقفهای چشمان خود را سطور کــاهش دهید. این همان تمرکزهای لحظه ای بروی حروف و واژه ها اسـت. مـا  هنگام خواندن هر یک از سطرهای یک مـتـن چشمان خود را بصورت جهشی بسمت جلو حرکت می دهیم اکنون هر میزان که ما این جهشــها را کـاهش دهیـم سـرعـت خـوانــدنمان نیز افزایش می یابد. ۶ واژه ها را گروه بندی کنید. ما دیگرآموخته ایم که چگونه حروف را با یکدیگر ترکیب کرده و کلمات را خوانده و درک کنیم. اکنون باید بیاموزیم که دسته ای از کلمات را با یکدیگر ترکیب کرده و یک جمله  را در آن واحد بخوانیم. و در قدم بعدی باید بیاموزیم که چگونه جملات را دسته بندی کرده و مفهوم کلی یک پاراگراف را استخراج کنیم. ۷ ثابت شده که دسته بندی واژه ها قوه ادراک و فهم را افزایش میدهد. بطور کلی مفهوم را آسان تر میتوان از یک دسته واژه استخراج کرد تا از کلماتمنفرد و حتی حروف تک. ۸ هیچگاه به عقب باز نگردید. اغلب افراد عادت کرده اند هنگام مطالعه به عقب بازگشته و واژه ها و یا قسمتهایی از متن را که بدرستی متوجه نشده اند را بازخوانی کنند. این کار فقط از سرعت خواندن شما میکاهد.(باید بتونی به خودت این تلقین کنی که هر مطلب رو با یکبار خوندن باید یادبگیرم)
 ۹ شما میتوانید با مطالعه تکمیلی قسمتهایی که بدرستی متوجه نشده اید را  درک کنید. شاید با خودتان بگویید که این باز خوانی مجدد هم زمانبر است. اما باز گشت  مکرر به عقب برای بازخوانی قسمتهای درک نشدهبه مراتب وقت گیر تر از مطالعه مجدد یک مطلب به روش تند خوانی ست.
۱۰ هدفمند مطالعه کنید. هدف خود را ازمطالعه هر مطلبی از پیش تعیین کنید. که چه نوع اطلاعاتی را میخواهید کسب کنید. این کار سبب میگردد تا شما اطلاعات غیر ضروری و حاشیه ای را  درفرایند مطالعه حذف کنید.(مثلا درسی که میخوای پیش خوانی کنی کفایت میکنه که کلیاتش پی ببری و کند خواندن جایز نیست) ۱۱ فقط کلمات و مفاهیم کلیدی را مطالعه کنید.در نگارش مطالب ناگزیریم پاره ای دستورات نوشتاری و ساختار صحیح جملات را  رعایت کنیم. اما هنگام خواندن نه.۴۰ تا ۶۰ درصد کل یک متناز واژه ها و حروف بی اهمیت و غیر ضروری (البته برای درک آن) تشکیل یافتهاست. مانند حروف ربط مانند”و” و  “یا”. بیاموزید تنها اسمها و افعال رابخوانید.(البته بجز درس زیست که اتفاقا" این مدل قیدها خیلی هم مهم هستن) ۱۲ نکات و مفاهیم اصلی یک پاراگراف را یافته و آن را در ذهن بسپارید وجزئیات خارج از موضوع اصلی را حذف کنید.(بهترین راه اینه که یکبار خودت بعدش کتاب ببندی درس پیش خودت پس بدی) ۱۳ با صدای بلند مطالعه نکنید. سرعت ادا کردن و صحبت کردن بسیار کمتر از ظرفیت یادگیری و مطالعه شماست. در فرایند مطالعه میبایست فقط چشمها و مغز درگیر باشند. سرعت قوه بینایی شما بسیار بیشتر از سرعت تکلم شماست. بنابراین از تلفظ حروف و واژه ها حین مطالعه خودداری کنید.(بلندخواندن دروس باعث کاهش سطح انرژی و در کنار اون خستگی برای کنکوری ها میشه که ساعت مطالعه اونا و وعده های آستانه خستگی شون رو کاهش میده؛ فقط در یک صورت که مطلب خیلی بد قلق و سخت بود یا محیط اطراف پر سر و صدا زیاد داشت می تونید بلند بخونید بطور موقت تا گوش هم مطلب رو بشنوه) ۱۴ ما حین خواندن  در ذهن خود نیز اصوات مرتبط با حروف و واژه ها رابیان میکنیم. این همان ندای درون شماست زمانی که به اصطلاح در دلتان مطلبی را میخوانید. یعنی ما پس از دیدن یک کلمه صبر میکنیم تا صدای مرتبط با آنکلمه (تلفظ) در ذهنمان کامل شود سپس به سراغ  کلمه بعدی میرویم. این عادت نیز سرعت مطالعه شما را کاهش میدهد. به یاد داشته باشید که حذف  کامل این صداها در مغز و ذهن غیر ممکن است اما میتوان آنها را به حداقل رساند. ۱۵ درمحیط مطالعه خود هر عاملی که موجب پرت شدن حواس شما میگردد را حذف کنید.(بخصوص گوشی) ۱۶ هر میزان که شما با واژگان و اصطلاحا تیک زبان آشنا تر  و مانوس تر باشید درک بهتری نیز از متون نگاشته شده به آن زبان خواهید داشت. بنابراین تا میتوانید واژه و اصطلاح جدید بیاموزید. ۱۷ تمرین کنید، تمرین کنید.تا میتوانید تند خوانی را تمرین کنید. تند خوانی نیز همچون سایر مهارتها نیاز به ممارست دارد.(ثبت رکوردهای تعداد قرائت واژگان در دقیقه و رقابت با خود بهترین راه هست) ۱۸ تمرکز خود را حین مطالعه حفظ کنید. بدین مفهوم که در حین خواندن مطلبی در آن واحد به چیز دیگری فکر نکن و حتی اگر فکری جز مطالعه به سرت زد اون فکر مزاحم رو در جایی یادداشت کن و قول بده در وقت مناسبی بهش بپردازی ؛ شرطی سازی مکان مطالعه فقط و فقط برای مطالعه و نه اسمس بازی و خوابیدن و بازی و فکر و خوردن و ....هم میتونه تا حد زیادی به افزایش تمرکز و دقت و در کنارش افزایش سرعت و بازده مطالعه شما موثر باشه .

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 01 تیر 1393 زمان : 14:45 نظرات (29)
بازدید : 10811




شاید این روزها شما هم در روزنامه ها،مجلات،بیلبوردهای،پیامک و تبلیغات اینترنتی و حتی رسانه ای که برای جبران کسری درآمدش اقتدام به فروش آنتن های زنده میکنه ، دیده باشین که همه ی جورایی چای نخورده میخوان بگن با ما پسرخاله هستن و برامون میخوان دل بسوزنن و آرزوی قبلی شون جز موفقیت شما نیست ؛کار تخصصی خیلی ها نشوندن شما در صندلی های گرم و نرم دانشگاه های تهران و شریف و شهیدبهشتی شده و تو این راه شما مجاب میشی خودتو به اونا بسپاری تا سرنوشت و آینده تضمین شده ات رو ازشون تحویل بگیری ؛ تو زمونه ای هستیم که تنها راه تناسب اندام و نشاط بیشتر دستگاه دراز و نشست تن تاک هست ؛ دلیل کم بودن کار مفید کارمندان عزیزمون هم پیدا شد ، ،،،، نداشتن پشتی باراد در پایین قسمت (S مانند) کمر .خرس پاندا هم سر و کله اش چند روزی پیدا شده از قطب جنوب و برامون سوغاتی دابل میکس بری (پاندا پریما) آورده . گاهی وقت ها فکر می کنم دیگه چی میمونه که نباشه و نشه تهیه اش کرد ؟ ؟ ؟ !!! ؛ تو این روزها تو جوون خوب میدونی که حتی با تبلیغات دانشگاه های X و Y صندلی های خالی شون پر نمیشه ، پس دغدغه اصلی شرکت در کنکور و دانشجو شدن نیست ؛ بلکه این مهم هست که چه رشته و در چه دانشگاهی درس بخونی ؛بگذریم ،، چیزی که معلومه اینه که این روزها همه دانشجو می شوند ولی آینده از آن کسانی هست که با برنامه ریزی درست و هدفمند در دوران دبیرستان و بخصوص در سال کنکور (سال چهارم) از حداکثرهاشون استفاده کنند و خودشون رو خوب نشون بدن و بشن هم قطار معتبرترین اساتید و تلاشگرترین جوانان هم سن و سال خودشون . بیا بازهم بزنیم توحاشیه ، تیم فوتبال مورد علاقه من ایتالیا بوده و هست ؛ میدونید که در حال حاضر سوپراستاری نداره ولی چون همیشه همیشه در شرایط بحرانی تونسته بهترین نتایج بگیره و به همه بگه خوده خودت مهم هستی و باید قضیه رو جمع جورش کنی ، خیلی خیلی دوستش دارم . امسال همه جام بیستم ببین ها دیدن که اسپانیا در میان بهت و حیرت همگان به بازی سوم نرسیده حذف شد ؛ اسپانیای بزرگی که رکوردها و آمارها نشون میده که جز بهترین های دنیا از سال 2007 به این طرف هست ولی الان ....

اسپانیا هیچ وقت نمی تونه این شکست رو فراموش کنه و در تاریخ خواهد ماند که چه اتفاقی امسال در جام جهانی 2014 براش افتاد ؛ شاید بتونه در دوره های بعد جبران کنه ولی این میخ تو دیوار کوبیده شده رو حتی اگر بکنی بازهم جاش میمونه . حرفم باهات اینه که الان که اول سال هست این نصیحت رو آویزه گوش مبارک کن که باید امسال فوق العاده باشی و بترکونی ، باید کنکور مچاله کنی تا حتی ده ها سال دیگه هم این سابقه عالی و تجربه نابی که بدستش آوردی در 94 به یادت بیاد و در هزار و یک چم و خم دیگه زندگی بتونی گلیم خودت از آب بکشی بیرون ؛ دغدغه هام انقدر زیاد هست که اگر روزها هم حرف بزنم بازهم خودش میاد و سرازیر میشه ؛خوشبختی ی اتفاق ساده ست ، باورش آسونه ... مثل رفتن بدون چتر، زیر بارونه !!!!1 ( به به )

هدفت ات بشناس ) لطفا از نوع متعالی و معنوی (قبلا هم راجبش کلی حرف زدیم)

سازمان دهی مطالعاتی داشته باش ) اهمیت هر درس و مبحث بدون و میزان ساعت مطالعه ات خودت در روز و هفته هماهنگ ارزش مطلب کن ؛ پرهیز از اجرای برنامه های ساده حفظی صرف در عمومی ها

تعیین ضرب العجل ) این نکته خیلی مهم هست ، بالای 90 درصد بچه ها از تابستون خودشون بعدها احساس رضایت نمی کنن و میگن کاش از تابستان بهتر می خوندیم ؛ حرفی که میگی و برنامه ای که میریزی به هر نحوی باید انجام بشه و فس فس کردن و کندخوانی ، وسواس دوباره خوانی و البته نت برداری از همون اول کار ممنوع

برنامه ریزی ) هیچ مشاور رایگانی در کنکور بی قصد و غرض و جهت دهی بهت مشاوره نمیده و حتما برات برنامه هایی داره ؛ از مشاورنماهای دوران جذب آموزشگاه ها گرفته تا افرادی که دنبال فروش بیشتر محصولات خودشون هستن .هیچ وقت هم زیر بار برنامه های کلی و همگانی قالبی نرو (قابل توجه گام اول گزینه 2 و برنامه ریزی رایگان برخی سایت ها ) خودت و فقط خودت با کمک مشاور یا اصول برنامه سازی باید از همین الان برنامه هایی بچینی و کامل گرایی اینکه نمیخوام مو لای درزش بره بذاری کنار ، چون باید قلق اش دست خودت بیاد و حتی اگرهم اشتباه کنی اوایل عیب نداره ه ه ه . اصلا بذار اینو بگم که 100 درصد اولین برنامه بدترین برنامه هست و در مجموع برنامه ریزی شخصی بدون مشاور پروسه ای زمان بر هست و خودت رفته به رفته باید بیای جلو و نه اینکه بگی چون برنامه عالی نیست ،، پس منم نیستم . البته ما اینجا سعی می کردیم که اصول کار در قالب مقالات و کارگاه های آموزشی به شما یاد بدیم تا از بی برنامگی و البته کپی کردن برنامه این و اون پرهیز کنید .

زمان استراحت ) این ی قلم رو همگی دوست داریم ولی سعی کن که زمان ای استراحت و بهتر بگم فاصله از درس ات همه رو در کنار هم نذاری و بهم نچسبونی با یکباره 4 ساعت از درس بخاطر ناهار نماز و حمام و خواب و تی وی و پی سی و تی بی (تبلت) و .... چون فاصله از درس اگر زیاد بشه ، انگیزه برای برگشت دوباره روی درس ها کمتر میکنه .

زیاد بخون، خر بزن !!!! ) معذرت ولی به هر چیزی خفنی میگیم خر ، یک کلام ، زیاد بخون ، همین . به حرف بعضی همکاران بنده هم  که اکثرا مثل هم حرف میزند و میگن تابستان خودت نکش گوش نده ، بریدن بخاطر جا موندن از برنامه ها و عقب افتادگی و کم شدن تراز و ... میشه ولی از پر کاری جز اعتماد به نفس و صد البته نتیجه گرفتن ، چیز بدی عایدت نمیشه . این جمله هم یادت باشه که کنکور دو ماراتون نیست ... دو 100 متر هست ؛

انعطاف و اصلاح پذیر باش) اگر دیدی واقعا نمیدونی و نمی تونی و گیری داری برو پیش متخصص اش ، خود درمانی ها بذار کنار تا از همین اول راه در خط و جهت درستش بیفتی و کارت به نوش دارو پس از .... نکشه . مثلا کم نیستن بچه هایی که با همین ندونم ها پشت کنکور می مونم و یک سال که سهله 10 سال بعد هم دست بکار نمیش و با بعضی از بچه های تازه نفس پیش دانشگاهی که میخوان یکباره چهار نعل بتازن و چون نمی تونن و نمیشه کلا بی خیال اون روز میشن و میگن شروع از فردااااا

دست ها بذار رو زانوهات ، یا علی بگو و رو جفت پاهای خودت واستا

 

گام هایت استوار ، فرداهایت خوش


 

برای مشاوره و برنامه ریزی ماهانه و جلسه ای تلفنی در روزهای داغ

تابستان 94 با استاد افشار

پیامک بدین :

09358960503



کسانی که قصد پشت کنکور موندن در سال 94 دارند حتما توجه کنند،اگر چه معدل مشکل ساز نمیشه برای رتبه شدن اما دقت کن به اصلاح روند سال قبل ات لطفن :


1

2



برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 01 تیر 1393 زمان : 7:18 نظرات (28)
بازدید : 12689
سلام، عید میلاد منجی عالم مبارک و آزمون 23 خردادتون رضایت بخش انشالله ، طی یک بازخورد کلی از بچه هام بطور کلی از شرایط شون راضی بودم ؛ اما الان بهتره به مامان یا بابا بگی بیان اینجا ، تنها تنها تا این چند خط رو بخونن ؛؛؛؛؛ امتحان کن ، به نفع ات هست



اولیای آموزش دیده سنگ بنای دانش آموزی موفق تر است

(مقاله استاد افشار ، ویژه اولیا دانش آموزان و داوطلبان کنکور)

این ی توصیه به پدر و مادرهای عزیز و فداکاری هست که از هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت تحصیلی کنکوری عزیزشون دریغ نمی کنن و به معنای واقعی کلمه (فرزند پرور ) هستند ؛ البته توصیه دوستانه ای هم به کنکوری ها کنم که ی وقت اونا سو استفاده نکنند و این چند خط ما معنی (فرزند پرویی) نداشته باشه !!!!
بی‌شک والدین تأثیر بسیار زیادی در موفقیت دانش‌آموزان تمامی مقاطع و علل الخصوص سال چهارمی دارد و این تأثیر در سال‌های گذشته، بارها و بارها ثابت شده است اما در ماه‌های پایانی بخصوص هفته های آخر مانده به کنکور، نقش‌ والدین پررنگ‌تر و تأثیر آن بیش‌تر می‌شود، بطوریکه از زبان داوطلبان سال های گذشته خود بارها و بارها شنیده ام که گلایه هایی به حق از والدین خود دارند و نه تنها نقش حمایتی مناسبی را ایفا نمی کنند بلکه با ایجاد تنش به ایجاد استرس او نیز دامن می زنند . شیوه‌ی صحیح عملکرد والدین در قبال فرزندان‌شان، به طوری که بتواند بیش‌ترین تأثیر و سهم را در موفقیت آنها در روزهای پایانی تا کنکور سراسری 93 داشته باشد، عبارتند از:

1- از برنامه‌ی فرزندتان کاملاً مطلع باشید
مطلع بودن از برنامه‌ی مطالعاتی فرزندتان باعث می‌شود که بی‌دلیل و بدون اطلاعات از وی ایراد نگیرید. جملاتی نظیر "تو که همش داری استراحت می‌کنی"، "اینقدر تلویزیون تماشا نکن"، "بسه دیگه از پشت کامپیوتر بلند شو"، تأثیر بسیار بدی روی ذهن فرزند‌‌تان می‌گذارد و شاید برنامه‌اش را انجام داده و و حالا وقت استراحتش است. یکی از دانش‌‌آموزان می‌گفت: برنامه‌ی مطالعاتی من طوری بود که هر شب ساعت 9 تا 10 را استراحت می‌‌کردم. پدرم هم همیشه همین ساعت از سر کار برمی‌گردد و همیشه مرا در حال استراحت یا تماشای تلویزیون می‌‌بیند. آن وقت است که جملاتی مثل: "تو همش داری استراحت می‌کنی" "من که می‌دونم تو با این درس خوندنت به هیچ جا نمی‌رسی"، "مریض نشی اینقدر به خودت فشار می‌آری" را بیان می‌‌کردند. بیان این دست جمله‌ها باعث می‌شود، دانش‌آموز نگاه والدنیش را نسبت به خودش بسیار منفی بداند و این نگاه بسیار مخرب است و از نظر‌ روحی تأثیرات بسیار منفی می‌گذارد. سعی کنید با مطلع بودن از برنامه‌ی فرزندتان، تذکر دادن‌‌ها را منطقی و سروقت مطرح کنید و در کنار دغدغه های و برنامه های او پیگیر کارهای او هرچند در حد توان و سطح معلومات خود باشید .دیده شده است که داوطلبان بسیار زیادی حتی عنوان می کنند که پدر و مادر ما حتی تاریخ آزمون های آزمایشی منظم مرا هم حفظ نیست چه برسد به اطلاع از وضعیت و چک کردن کارنامه و ...

2- کوچک‌ترین موفقیت‌ها و زحمت‌های فرزندان‌تان را تحسین کنید.
بزرگ‌ترین انرژی برای ادامه‌ی بهتر فعالیت‌ها، فقط و فقط از طرف والدین دانش‌آموز انتقال می‌یابد. تأثیر جملاتی نظیر "واقعاً خسته نباشی"، "اراده‌‌ات برای درس خواندن، تحسین‌ بر‌انگیز است"، آنچنان تأثیری در روحیه‌ی دانش‌آموز می‌گذارد که هیچ فرد دیگری نمی‌تواند در این حد مؤثر باشد. به خاطر روابط عاطفی موجود در خانواده، هرگاه دانش‌آموز تصور می‌کند از نگاه والدینش فردی فعال، درس‌خوان، باهوش و تواناست، ‌آرامشی وصف نشده به وی دست می‌دهد که جلوی بسیاری از اضطراب‌‌ها و استرس‌ها را می‌گیرد. حتی توصیه می کنم در این ایام حساس سعی کنید با به رخ کشیدن و یادآوری موفقیت های بزرگ و کوچک گذشته در سال ها و ماه های گذشته ، به غبار روبی و احیا شخصیت داوطلب خود کمک کنید تا اعتماد به نفس مرده در وی زنده شود .
3- به حساسیت‌های روحی داوطلبان در هفته های ‌آخر مانده به کنکور توجه کنید.
حتی گاهی این حساسیت، غیر‌منطقی جلوه می‌کند، چون سطح فعالیت ذهنی فرزند‌تان به خاطر درس خواندن، بالاست. وقتی هم که در حال استراحت است، مغز به دنبال مطلبی می‌گردد که پردازش کند. همین حرف‌های ساده و روزمره، اولین چیزی است که در دسترس است. از این رو حرف‌های شما را دو‌ پهلو و منظور‌دار تلقی می‌کند چون ذهنش به شدت در حال تحلیل حرف‌های شماست. ممکن است مرتباً از طرف فرزند‌تان جملاتی نظیر "منظورتان را از فلان حرف‌ها این است که امیدی به موفقیت من ندارید"، "چرا پدر موقع دیدن کارنامه‌ی آزمونم سرش را تکان داد و هیچ نگفت، منظورش آن است که وضعیت من از حرف زدن گذشته" و ... این حساسیت کاملاً طبیعی است و بسیاری از رفتارها و حرف‌های شما را به صورت دیگر تحلیل می‌کند. صبور باشید و با حوصله برایش توضیح دهید که دقیقاً منظورتان چه بوده است؟ اهمیت ندادن به این حساسیت، ناامیدی را تشدید می‌کند؛ پس واقعاً به این حساسیت‌ها بها دهید، هر چند می‌دانید که صرفاً به خاطر اضطراب و استرس بالای فرزندتان این حساسیت‌ها ایجاد شده است.
4- فضای منزل را برای درس خواندن مهیا کنید.
شاید در ماه‌های قبل، درصد کمی از وقت فرزند‌تان در منزل می‌گذشت و عمده زمان او در مدرسه سپری می‌شد. اما در ماه آخر، تمام روز را در منزل خواهد بود. مطالعه،‌ مهمانی دادن، زمان روشن بودن تلویزیون، مهیا بودن غذا در زمان مناسب و غیره در این ماه‌ها اهمیت دو چندان پیدا می‌کند. دعواهای ساده و گذرا بین پدر و مادر حتی اگر چیز معمولی باشد، در این زمان تأثیر بسیار بدی در روحیه‌‌ی فرزندتان می‌گذارد. به خاطر فعالیت بالای ذهن، حرف‌های ساده‌ی شما پر و بال می‌گیرد و گاهی یک دعوای ساده، منجر به دغدغه‌ و نگرانی فرزندتان می‌شود و چون آن را مطرح نمی‌کند، به شدت اضطراب خواهد داشت و تمرکزش پایین خواهد ‌آمد. با احترام ویژه به ساحت مقدس همه پدر و مادران عزیز اگر گه گاهی تندی ها و بی ادبی های ناشی از فشار کاری بالا و عدم تعادل روان از ایشان سر زد ، چشم پوشی کرده و عذر ایشان را پیشاپیش از بنده بپذیرید .
5- فرزندانتان را با دیگران مقایسه نکنید.
همه‌ی ما بارها شنیده‌ایم که نباید فرزندمان را با دیگران و یا حتی شرایط تحصیلی خودمان مقایسه کنیم. مقایسه‌ در اغلب موارد، مخرب است و انرژی و اعتماد به نفس فرزندتان را پایین می‌آورد. سعی کنید وضعیت علمی فرزندان‌تان را با خودش مقایسه کنید. آیا نسبت به ماه‌های گذشته پیشرفت داشته است؟ یادتان باشد کوچک‌ترین موفقیت‌‌ها را پر‌رنگ کنید و نشان دهید که او را در بخش‌هایی، بسیار موفق می‌دانید. اینکه بهبود شرایط فعلی حتی در 2 ، 3 هفته باقی مانده دختر و پسر عزیزمان برایمان مهم باشد و نه فقط جایگاه کلی وی در بین بقیه به او حس آرامش و اطمینان خاطر می دهد و باعث می شود تا بتواند با تلاش بیشتر و بیش از پیش وضعیت خود را بهبود ببخشد .
6- بدون اطلاعات و یا صرفاً بر اساس برخی شنیده‌ها قضاوت نکنید.
گاهی در جمع‌های فامیلی یا جمع دوستان می‌شنوید که پسر فلان شخص روزی 19 ساعت درس می‌خواند. مطرح کردن این دست حرف‌ها در ذهن فرزندتان، این موضوع را تداعی می‌کند که کم کار است. حتی اگر کم کار باشد، این جملات باعث ترغیب و تشویق وی نمی‌شود و یا گاهی می‌شنوید که دختر فلان شخص از وقتی فلان کتاب را مطالعه می‌کند و یا در آزمون فلان مؤسسه شرکت می‌کند، وضعیت درسی‌اش بسیار عالی شده است. اقدام کردن به تهیه‌ی آن کتاب و یا ثبت‌نام فرزندتان در آن آزمون، کار علمی و صحیحی نیست. یک کتاب ممکن است برای یک شخص بسیار مناسب باشد و برای دیگری آنچنان کارآمد نباشد. همین طور در مورد آزمون این تصمیم‌ها را به مشاور فرزندتان بسپارید و یا حتماً با یک مشاور مشورت کنید.
در هفته های پایانی با هر کاری به فرزند‌تان نشان دهید که موفقیت او برایتان بسیار مهم است و او را باور دارید. احساس شما از تمام کلمات و رفتارتان به فرزندتان منتقل می‌شود. پس مراقب رفتار و حرف‌های‌تان در این فرصت باقی‌مانده باشید؛ زیرا متاسفانه دیده شده است که تلاش همکاران عزیز مشاور در جهت افزایش انگیزه و اشتیاق به مطالعه تا سوت پایان و آخرین و لحظات ماراتون کنکور با نیش و کنایه های برخی اولیا و با ابزار حرف های ناگفته ماه های گذشته که مثلا " تو از الان این دو هفته بخونی فک کردی کجا میرسی ؟؟؟ !!" " اگر میخواستی درست و حسابی بخونی و نتیجه بگیری پس چرا انقدر وقت تلف کردی و الان دقیقه 90 ی به یادت افتاده و ... " مراقب حساسیت های این گل نوشکفته باشید!
با تشکر و احترام


برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار جمعه 23 خرداد 1393 زمان : 17:41 نظرات (12)
بازدید : 1706

 

- حتما يك روز قبل از كنكور حتما به حوزه امتحاني بريد تا در روز كنكور استرس دير رسيدن به حوزه را نداشته باشيد.

  - شربت آبليمو و عسل و زعفران درست كنيد (البته زغفران آن خيلي كم باشه.) و سر جلسه كنكور ببريد.

   -شب قبل از كنكور به موقع بخوابيد.

   -روز قبل از كنكور حداكثر تا بعدازظهر مطالب مهم رو مرور كنيد.

   - شب قبل از كنكور قرآن بخونيد و دوش بگيريد.

   -دو مداد معمولي  سرجلسه كنكور ببريد و يه مداد نوكي(ديدم بچه ها يه كيسه پر مداد ميارن .بچه ها مگه قراره چند تا كنكور بدين كه 20 تا مداد با خودتون ميارين؟!)(به خاطر كمبود جا حل مسائل رو با مداد نوكي انجام بدين.)

  -يه پاك كن مستطيلي شكل بردارين وسطش رو از دو طرف سوراخ كنين و يه كش از وسطش رد كنين اندازه گردنتون  سر كش گره بزنيد كه وقتي ميخواين از پاك كن استفاده كنين راحت با شين(نخندين.باور كنين خيلي مهمه.اگه اين كارو نكنيد ممكنه پاك كن سرجلسه كنكور از دستتون بيفته و جايي بره كه ديگه دستتون بهش نرسه!اندازه اين گردنبند پاك كني بايد طوري باشه كه نه به گلوتون فشار بياد و نه خيلي آويزون باشه.براي اين كه كسي هم اين ابتكارو نبينه دختر خانم كه مقنعه سرشونه و ميدن زير مقنعه و آقا پسرا هم بدن تو پيرن.)

  -سوالات يه درس رو به ترتيب جواب بدين.بعضيا ميان از آخر به اول جواب ميدن كه اونوقت تو وارد كردن پاسخ سوالا تو پاسخنامه دچار مشكل ميشين. 

-اگه روز كنكور يكي از دوستاتون رو ديدين فقط سلام كنيد و بريد اگرم باهم حرف مي زنيد راجع به كنكور نباشه چون اين كار به شما استرس ميده.

 - روز كنكور اگه كسي ازتون سوال درسي كرد خيلي محترمانه بگيد جواب نميدم.چون بازم اين كار بهتون استرس وارد مي كنه.

- اگه ديدين صندلي شما جاي گرميه يا جايي كه كولر مستقيما بهتون مي خوره از مراقب بخواين جاتون رو عوض كنه.همين طور اگه صندليتون مورد داره مثلا پايش شكسته يا هر مشكل ديگه اي حتما بازم صندليتون رو عوض كنين.

-حتما حواستون باشه شب قبل از كنكور شناسنامه يا كارت ملي و كارت كنكورتون بذاريد جايي كه خدايي نكرده فراموشتون نشه.حتما رو كارت سوزن يا سنجاق قفلي بذاريد و اثر انگشت هم بزنيد كه سر كنكور به خاطر اين مسائل تمركزتون از بين نره.

-استفاده از تكنيك ضربدر و دايره هم كه همتون بلدين.

-چه در دفترچه عمومي و چه در اختصاصي به ترتيب قوي بودن در درسا پيش بريد يعني مثلا اگه تو عموميا زبانتون از بقيه قويتره اول زبان جواب بدين.


توصیه های هفته آخر کنکوروقتی آن‌قدر نزدیک شده باشد که کاملاً احساسش ‌کنی انگار زل‌زده توی چشم‌هات، هرقدر هم چشم‌هایت را می‌دزدی بازهم می‌آید سراغت کنکورِ آخر همین هفته را می‌گویم....
کنکوری‌ که یک سال در موردش حرف زدیم نوشتیم تحقیق کردیم و ...
در آخرین روزهای مانده به کنکور، توجه به چند نکته که ظاهرشان خیلی ساده است امّا یک دنیا تجربه این نکته‌های ساده را تأئید می‌کنند لازم به نظر می‌رسد. پس خیلی مثل دانش‌آموزهای زرنگ نپرس چرا این‌طوری است؟ چرا آن نکته ... مثل یک دانش‌آموز خوب فقط خوب گوش کن ومو به مو عمل کن تا انشاا... قطره قطره زحماتت اثربخش بود که مطمئن باش اثر بخش خواهد بود.
1- ساعت بیداری و خواب در این چند روز آخر
تا به حال با هر عادتی که داشته‌اید شب‌ها خوابیده و صبح‌ها بیدار شده‌اید امّا در این چند روز الزاماً شب‌ها حدود ساعت 11 تا 5/11 حتماً سعی کنی که بخوابید حتی اگر خوابتان نمی‌آید به حالت خواب روی تخت خواب بمانید و صبح حدود ساعت 5/7 – 7 بیدار شوید. تقریباً 40 دقیقه طول می‌کشد تا سیستم اعصاب مرکزی شما آماده سرویس‌دهی شود باید ساعتی بیدار شوید که حدود ساعت 5/8 کاملاً آماده آزمون دادن باشید این تمرین ساده را از همین امروز آغاز کنید تا حذف روز کنکور دقیقاً رأس 5/8 آماده آزمون دادن باشید.
2- تغذیه و ورزش
مواد غذائی که در روز کنکور مصرف می‌شود حاصل تغذیه‌ی شما در روزهای قبل است سعی کنید از همین امروز میوه‌ها و سبزیجات تازه، خرما، عسل، انجیر، مغز گردو را در وعده‌های میان روز مصرف کنید.
چند حرکت کششی ساده هر روز صبح توان شما را برای 5/4 ساعت روی صندلی نشستن بالا می‌برد.
3- احساس می‌کنم ذهنم کاملاً به هم ریخته و مطالب را فراموش کرده‌ام.
این جمله را سال‌ها کنکوری‌ها در هفته آخر مانده به کنکور تکرار کرده‌اند و سر جلسه کنکور هم همه چیز در ذهنشان بوده و هیچ اتفاق بدی نیافتاده است. اما تکرار این جمله همچنان ادامه دارد...
این احساس کاملاً طبیعی است سعی کنید آن را مرتباً تکرار نکنید و انرژی منفی تولید نکنید، هیچ اطلاعاتی از حافظه‌ی شما خارج نمی‌شود در بدترین حالت در جائی قرار می‌گیرد که دسترسی به آن دشوار است همین اضطرابی که اینقدر عذاب‌دهنده بود عامل ترشح هورمونی در خون می‌شود که به خاطر آوردن مطالب بسیار ساده‌تر انجام می‌شود.
4- الآن فرصت مطالعه خلاصه‌نویسی‌هاست این فرصت را از دست ندهید.
5- مرور مطالب را حتی‌المقدور با تست انجام دهید و فراموش یک نکته ساده را به تمام نکته‌ها تعمیم ندهید.
6- اگر برایتان امکان‌پذیر است به محل برگزاری آزمون در روز قبل از آزمون سری بزنید این‌کار از نظر روحی باعث آرامش بیش‌تر می‌شود.
7- تجربه ثابت کرده که اگر در روز آخر مانده به کنکور کم‌تر مطالعه کنید یا حتی مطالعه نکنید بهتر است. مطالعه در روز آخر اغلب باعث بدبینی و احساس فراموشی می‌شود، در ضمن ذهن را خسته می‌کند.
8- سعی کنید در 2 روز آخر مانده به کنکور کمتر حرف بزنید حرف زدن میزان تمرکز شما را پایین می‌آورد زیاد صحبت کردن اغلب مضطربتان می‌کند. سعی کنید مراقب خودتان باشید که کم‌تر حرف بزنید.
9- توکل بر خدا آخر همه تلاش‌ها این نکته‌ها را می‌بینید که باید به خدا توکل کرد. پس واقع‌بین باشید و بدانید به همان اندازه که تلاش کرده‌اید نتیجه می‌گیرید. آمار همیشه این نکته را اثبات کرده که میزان نتیجه به میزان تلاش افراد بستگی دارد امّا همیشه درصد بسیار کمی استثنا هم وجود دارد پس این حالت‌های خاص را محور قرار ندهید و براساس آن نتیجه‌گیری نکنید، امیدوار باشید به وعده خدا که «لیس للانسان الا ما سعی» و قطعاً وعده خدا حق خواهد بود.
موفق باشید.

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
samira47 پنجشنبه 22 خرداد 1393 زمان : 20:51 نظرات (2)
بازدید : 1400
12 نکتهی ماه دوازدهم کنکور
1- بهدلیل اینکه فقط یکماه زمان تا کنکور باقیمانده است، برخی فکر میکنند که نمیتوانند نتیجهی خوبی بگیرند و درسخواندن را رها میکنند و برخی هم با بیمیلی، اینکار را انجام میدهند. بنابراین، کسانی که درست و منطقی از فرصتها استفاده میکنند، خیلی سریع، نتیجههایشان تغییر میکند.   

 

2- بهدلیل اینکه بیشتر روزها را تعطیل هستید، فرصت بسیار مناسبی برای مطالعه خواهید داشت و این میتواند در نتیجهی شما تغییر زیادی ایجاد کند. اما اینکه در ماه جمعبندی، بهطور دقیق چهکاری انجام دهیم، اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چراکه اگر درست اقدام نکنیم، نتیجهی مطلوبی نخواهیم گرفت. 

 

3- سعی کنید دستکم در روز 11 ساعت و درنهایت 13 ساعت درس بخوانید. اگر نمیتوانید اینکار را انجام دهید، علتش این است که وقت تلف میکنید، نه اینکه وقت ندارید. پس باید برای خودتان برنامهی زمانی دقیقی از قبل معین کنید و خود را مقید کنید تا آن را انجام دهید.

 

4- اگر تا بهحال مبحثی از درسهای اختصاصی را هرگز نخواندهاید، بهتر است آن را با مشورت مشاور خود رها کنید. اما اگر آن یک درس عمومی است، میتوانید آن را بخوانید؛ ولی سعی نکنید تسلط شما خیلی زیاد شود؛ چون اینکار به زمان زیادی احتیاج دارد که شما فرصت آن را ندارید و سعی کنید با خواندن مطلبهای اصلی، درصدخود را افزایش دهید.

 

5- به بودجه‌‌‌بندی سؤالهای کنکور (از هر درس در سالهای قبل، چند سؤال در کنکور مطرح شده) توجه کنید و اگر به مبحثی که سؤال کمی از آن مطرح میشود، تسلط کمی دارید، بهآن کمتر توجه کنید. (در گزینه مشاور Online شمارهی قبل، تعداد سؤالی که از هر مبحث در کنکورهای سالهای گذشتهی گروه ریاضی طرح شده است را مورد بررسی قرار دادیم و در این شماره، به گروه تجربی پرداختیم، شماره بعدی هم گروه انسانی را مورد بررسی قرار میدهیم)

 

6- شرایط یک آزمون را در آزمونهای 3 روز یکبار یا 2 روز یکبار خود (که روش آن را توضیح دادیم) رعایت کنید یعنی سعی کنید همان شرایطی را که قرار است از نظر روحی و جسمی برای شما در آزمون سراسری ایجاد شود، در خود ایجاد کنید تا نتیجهی آزمونتان واقعی شود.

 

7- بعد از برگزاری آزمون، آن را تصحیح کنید و درصد و نتیجههای خود را بهطور دقیق استخراج کنید و با استفاده از روش تحلیل آزمون، آن را تحلیل کنید. برای اینکار، در هردرس، سؤالهایی را که به آنها پاسخ نداده یا پاسخ صحیح ندادهاید، معین کنید و علت آن را بیابید. معلومات کم، بیدقتی و کمبود وقت میتواند دلیلهای این موضوع باشد و سپس مبحثی را که در آن، این اتفاق افتاده است، بیابید.

 

8- اگر شما داوطلب خوبی هستید و نتیجهی خوبی را که در آزمونها کسب کرده اید، میتوانید هر 2 روز یکبار آزمون بدهید و درحقیقت، یک روز و نیم را برای رفع اشکال بگذارید. ولی اگر نتیجههایتان رضایتبخش نیست، اینکار را 3 روز یکبار انجام دهید و 2 روز و نیم برای اشکالها وقت بگذارید. در این وقتها، شما باید در هردرس، یک تصمیم مهم بگیرید و آن را عملی کنید. برای نمونه، در درس «فیزیک» بگویید تست فصل 2 فیزیک پیشدانشگاهی (بهتعداد 100 تست) و سعی کنید تا فاصلهی آزمون بعد، آن را برطرف کنید.

 

9- اگر در هر آزمون، فکر کنید که آزمون بعدی، کنکور واقعی شماست، در این صورت، در هر آزمون، اشکال عمدهی خود را برطرف خواهید کرد و به اینترتیب، هر آزمون نسبت به آزمون قبلی بهتر خواهد شد.

 

10- ساعت خواب خود را در دوران جمعبندی اصلاح کنید. تحقیقها نشانداده که دستکم 7 ساعت خواب در شبانهروز برای ذهنی آماده، لازم است. بنابراین، سعی کنیددرطول این یکماه بهصورت تدریجی، طوری خواب خود را تنظیم کنید که در درجهی اول، دستکم 7 ساعت در شبانهروز بخوابید و در درجهی دوم، ساعت خواب و بیداری شما منظم باشد یعنی برای نمونه، هر روز بین ساعت 23 تا 24 بخوابید و بین ساعت 6 تا 7 صبح بیدار شوید. اگر عادت بهخواب بعد‌‌‌ازظهر دارید، آن را طوری تنظیم کنید که بیشتر از 75 دقیقه نباشد زیرا بعد از این زمان، خواب وارد مرحلهی عمیق شده و فرآیند بیداری، دشوار خواهد شد.

 

11- هر روز دستکم 1 ساعت را بهورزش اختصاص دهید. البته اگر شما در این 1 ساعت درحدود 20 دقیقه هم ورزش کنید و بقیه را برای آمادهشدن و … اختصاص دهید، حسنهای بسیار زیادی خواهد داشت:

 

الف) ترشح «آندروفین» سبب میشود نشاط و شادابی شما افزایش یابد و بتوانید با روحیهای عالی مطالعه کنید.
ب) اگر ورزش شما هوازی باشد مانند دویدن، طنابزدن و … سبب میشود که اکسیژن بیشتری بهمغزتان برسد و آمادگی ذهنی شما افزایش یابد.

 

بههر حال، یادتان باشد مهم این است تمام تلاش خود را انجام دهید و نتیجه را واگذار کنید. مطمئن باشید که اگر در این یکماه باقیمانده، خوب درس بخوانید، نتیجهی شما تغییر زیادی خواهد کرد.
منبع : اینترنت

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار جمعه 16 خرداد 1393 زمان : 10:27 نظرات (0)
بازدید : 3474


مثل همیشه + خدا بودن یعنی منهای تمام مشکلات و تبدیل مشکلات به شکلات

اعیاد فرخنده مبارک

چه طوری؟؟؟ خوبی؟؟ خوش میگذره؟؟ قیافشو!!!!!! پاشو بچه...خودتو جمع و جور کن...خجالت نمیکشی؟؟؟ واقعا خجالت نمی کشی؟؟ از من هیچی...از دکتر هم هیچی...از بچه های وب هم هیچی...از پدر ومادرت خجالت نمی کشی؟؟ اونایی که چندین سال تو رو با تمام سختی و مشقت بزرگ کردن و الان منتظرن تا غنچه هاشون شکوفا بشه..از اینا هم خجالت نمی کشی؟؟؟ الان دیگه چرا...خجالت می کشی...شرمنده ای وقتی تو چشاش نگاه می کنی...چرا آخه؟؟؟ چون خسته ام؟؟ چون از آرزوهات دور شدی؟؟؟کی گفته؟؟؟ یادت باشه....

 


خب این تا اینجاش....فهمیدی چی شد؟؟؟ نه؟؟؟ چه خنگی.....ببین این یعنی اینکه پدر ومادرت هرشب که میخوابن هزارتا صلوات واسه بچه اشون میفرستن و همیشه به این امیدوارن که بچه اشون تو کنکورش بهترین نتیجه رو میگیره...همیشه به این امیدوارن که بچه اشون موفق ترین بچه میشه...چرا؟؟ چون ایمان دارن که میشه به رویاها رسید...الان هدف و رویای تو چیه؟؟ رووش سفید و مقدس پزشکی و یا کاغذ و خودکار و خط کش مهندسی....هرکدوم که هست باشه....مهم اینه که تو هم یه رویا داری و دلت میخواد بهش برسی...ولی با دعا کردن و گریه کردن بهش میرسی؟؟ نه داداش من...نه خواهر من...باور کن کسی موفق میشی که تلاش کنه...واسه رسیدن به هدفش تلاش کنه...هدف پدر ومادرت این بودکه بچه اشون موفق بشه...تو این 18 سال عمرت ببین چقدر واست زحمت کشیدن و تو رو به اینی که هستی رسوندن...پس اونا هم واسه به حقیقت پیوستن رویاشون و آرزوشون تلاش کردن...پس بلند شو

چی؟؟؟ خسته شدی؟؟؟ مشکلاتت زیاد شده؟؟ فکر میکنی درس ها یادت رفته؟؟ فکر میکنی وقت نمی کنی مرور کنی؟؟؟ یعنی الان تو بدترین شرایطی؟؟؟ 

 


دیدی؟؟؟ شرایط بد واسه خیلی ها وجود داره ولی؟؟؟ ولی اونی که بخواد می تونه به این شرایط غلبه کنه...فقط کافیه بخوای...فقط کافیه بلند شی از سرجات و بگی بسه دیگه تنبلی...بسه دیگه از بس شل بازی درآوردم..من دیگه میخوام بترکونم...من دیگه میخوام موفق بشم...سخته؟؟؟ نیست عزیزم..اصلا هم نیست...فقط کافیه بخوای....نه دیگه نشد...اینکه بشینی و بگی میخوام قبول نیست..باید بهم نشون بدی که میخوای...چه طوری؟؟؟ از همه ی زندگیت بزن..از نت و گوشی و دوستات و خواب و استراحت و تلوزیون و هرچی غیر درس بزن...مگه چیه؟؟؟ کمتر از یک ماه دیگه مونده...بعدش که کنکور دادی یه نفس راحت میکشی...ولی الان چی؟؟؟برگرد به اولین تصویر این پست نگاه کن....آفرین بابایی...حالا هم یه نفس عمیق بکش و ادامه بده....نفستو ول کن دیگه..گفتم به درس خوندن ادامه بده نه به نفس کشیدن....یعنی ما با این بشر شدیم 75 میلیون نفر....من دیگه حرفی ندارم...به جان خودم هنوز داره نفس میکشه...بسه دیگه...پاشو وایسا...پاشو....خب همگی قبول کردیم که شرایطتت سخته ولی.......

 


آره...حالا شد....من اراده کردم...من میخوام که قبول شم..پس شرایط هرچقدر هم که میخواد سخت باشه...مهم اینه که من میخوام قبول بشم چون خیلی ها قبول شدن و بدینگونه براساس ارزیابی های صورت گرفته منم می تونم قبول بشم چون اونا تونستن...حالا شد...حالا بشین سرجات.(خودمونیما داری ورزش هم میکنی...ای کلک)

هنوز هم باور نکردی که می تونی و باید برخیزی و ادامه بدی؟؟ به قانون لحظه ها اعتقاد داری؟؟؟ اگه نداری این جمله رو از من به یادگار داشته باش و باور کن که می تونی چون به دلیل مذکور خیلی ها تونستن و بدینگونه تو هم می تونی...کو جمله ای که قرار بود بهت بگم؟؟؟ 

 



 


آره...موفقیت دقیقا از اینوره و اونوری نرو....بسه دیگه....زیادی ور زدم و ببخشید اگه با حرف هام وقتتون رو گرفتم ولی بارو کنید همتون می تونید موفق بشید و فقط کافیه به اون حس درونیتون گوش بدید و جانزنید و خواهش می کنم که مثبت فکر کنید....


کم اونورتر رو هم ببین. روزا تند تند اومدن و رفتن این یه ماه هم میگذره فقط تو بجنگ. از دستش نده.پیروزیت نزدیکه.این مدت هرچی بخونی قشنگ تو ذهنت میمونه اگه با تمرکز باشه

و خیلی حیف که خیلیاتون وقتی به حرفای من میرسین که از کنکور گذشتین.تک تک لحظات الان براتو حکم مرگ و زندگی داره. نیا اینجا بگو حسش نیس. نیا بگو خسته شدم. نیا بگو افسردگی گرفتم. مگه یه جنگجو افسرده میشه؟؟؟؟

برو... برو بجنگ جنگتو تموم تموم کن و اونوقت جشن بگیر انقد شاد باش تا بقیه حسودی کنن

این متن رو که تموم کردی پاشو عین یه مرد برو دست و صورتتو با اب خنک بشور بشین پای درسات. کوتاه نیا برا هدفت.نذار له بشی زیر دس و پای بقیه

خودتو با این یه ماه نجات بده.دیگه زور اخرته. دیگه هرچی تفریح داری بنداز دور.خابت رو مرتب کن(گفتم مرتب نه کم.حواست باشه).بدون کتابات وقتتو نگذرون. دست کتاباتو بگیر تا نجاتت بدن.

به هیچی کمتر از هدفت راضی نشو.

از اون بالایی هدفتو بخواه ازش آرامش بگیر.با نماز حتما ارامش میگیری بخون.اصلا  با زبون خودت باهاش حرف بزن. عین یه دوست.یکم صمیمی شو باهاش و ببین چطوری دستتو میگیره و ارومت میکنه

فقط یه کار کن


یه قهرمان ، یه مبارز ، یه درجه یک کولاک... بدون اینکه به نتیجه فکر کنه تا اخرین نفس و تا اخرین لحظه می جنگه

یه دونده ... وقتی که تو چند قدمیه خطِ پایانِ به کم کاریهاش فکر نمیکنه به برگشتن و  و از اول خوب دویدن و مدیریت زمان و انرژیش فکر نمیکنه ، وسطِ مسابقه ؛ تو حساس ترین  لحظه نمی مونه و به این فکر نمیکنه که اگه نرسم و برنده نشم چی میشه ...

انگیزش نگاه ِ منتظر ِ همه ادمهاییه که چشم براهِ پیروزیشن اونوقته که هر چی تو توان داره میزاره که از جون مایه میزاره ، قوتِ قلبش لبخند ِ مهربونِ پروردگارشه که یه نگاهش کافیه تا لحظه هاشو با معجزه عجین کنه :)

با تمام ِ وجودش پیروزی رو میخواد و بُرد رو با همه ی قلب و دلش ایمان داره

تو لحظه هایی که خیلی ها خسته  و ناامید میشن ، تو با توکلت ، با باور ِ قلبی و ایمانت تا اخرین ثانیه مث یه قهرمان ِ واقعی  به عشق ِ پیروزی  بجنگ و شک نکن به توانایی ها و رحمانیت ِ خدای بزرگت ...

معبود ِ بینظیر تو برای موفق شدن تو ، کائنات رو با  با گامهای تو همسو میکنه

اگه تو بخوای ؛ اگه با تمام ِ وجودت پیروزی رو طلب کنی زمین و زمانش دست به دست هم میدن تا تو رو به مراد دلت برسونن

مهم نیست که سی  ماه مونده باشه یا سی روز یا سه هفته،کافیه با همه ی جسم و روحت رسیدن رو باور کنی

که خدای تو منتظر ِ خواستن ِ توئه

برای اجابت دیدن؛ باید خواست ...


میگن قدیمی ها قبل از دعا کردن چندبار طلب استغفار میکردن تا با زبان گناه و ناخالصی لب به دعا باز نکنن ف منم از امشب تصمیم گرفتن که در خط باشم و همه جانبه تلاش کنم تا بتونم گذشته نه چندان خوب خودم رو که همیشه از ترس شکست و خراب شدن اش عمل گرایی به  تعلل انداختم و رفتم تو بیراهه خطا جبران کنم ؛ میخوام نشون بدم که قدم برداشتن است که برنده ها از بازنده ها جدا میکنه؛ یکبار دیگه این حرف ها زدم و تکرار کردم تا آموخته های تلنبار شده این یکسال مون بهم بزنیم و مرور کنیم که دنیا و همه دلخوشی هاش گذران هستن . وایبر و واتس آپ و آنتی فیلتر و همه رو پاک میکنم ؛ مگه چند سال میخوام زندگی کنم که حروم کردن یک روز هم برام کم ارزش باشه ؛ حالا بلند شو تا پشتت قوز نکنه بیشتر ، کلاس دعا ما تموم شد ، خدا بارون فرستاد و برآورده اش هم کرد؛ آمین یا رب العالمین


گامهایت استوار عزیز ، یاعلی و خدانگهدار

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 12 خرداد 1393 زمان : 21:25 نظرات (11)
بازدید : 4582


در دفتر کارم ،گوشه ای در غرب تهران و حدود ساعت نه و نیم صبح روز پنجشنبه ، پنجم خرداد 93 پخش موسیقی بی کلام without you  از ریچارد کلیدرمن

فقط تا چند هفته دیگر سکوتی فراگیر همه این سالن انتظار را میگیرد و غم به روی صندلی ها و در دیوار آن می نشیند و همه انرژی و زندگی از فضای اینجا می رود ؛ حتی احساس می کنی در این دفتر خالی ، دیگر اکسیژن هم وجود ندارد ، نفست تنگ می شود و بغض گلویت را می گیرد . فقط چند ساعت دیگر آخرین بچه ها هم می آیند و می روند و دیگر هیچ

تمام این هیجان و اکسیژن و طراوت تو بودی ، تو بروی همه اینها با تو رفتنی هستند .نه انرژی برای من می ماند و نه توصیه ای برای گفتن . من به اشتیاق نگاه تو بود که فریاد زدم ، بال زدم و می خواستم پرواز کنم . روزهای روزمان با هم گذشت ؛ خوش یا بد ، همه اش برایم دوست داشتنی بود ؛ اما حالا که میخواهی پرواز کنی و بروی دلم تنگ می شود و میگیرد ؛ امسال هم کانتکت های گوشی ام مزین شد با ده ها اسم جدید و هزاران پیامک  ... دلم میگیرد وقتی اسم قشنگت را در صفحه ی غبار گرفته گوشی رنجور و خسته ام می بینم ؛ دلم میگیرد وقتی دست خط یادگاری ات را در دفتر خاطرات، مرا به یادت می اندازد . ای پرنده قله های رفیع ؛ من هنوز هم چشم در راهم و تمام دلخوشی ام دیدن پرواز تو در بلندای آسمان خداست ؛ دوست دارم اوج گرفتن هایت را بیش از پیش ببینم و به تو دورادور افتخار کنم و سرشار از غرور و تازگی شوم ؛ مهم نیست که باشم یا نباشم ، مهم نیست که کنکورت را چگونه بگذرانی ...فقط قول بده که متوقف نشوی ؛ و من نیز قول می دهم که در همه حال برایت بهترین ها را از خداوند خوبی ها بخوام .

خوبی ها به یادت و بدی ها را از من بگذر


   

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
عضویت در سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 05 خرداد 1393 زمان : 10:31 نظرات (31)
بازدید : 11099

 

    رویای من پزشکی
    سلام
    یه سلام با عذرخواهی از بچه های گل وبلاگ اکسیر کنکوری که پرانرژی زحمت میکشند
    آزرده خاطر شدید به خاطر نشر اون مطلب انگیزشیتون که بدون منبع بود. کار من اشتباه بود اما نشر یه مطلب انگیزشی که دیگه این حرفارو نداره...
    عزیزانم این مطلب ارسالی ربطی به دکتر افشار نداره. و نویسنده این مطلب از کاربرهای سایته
    لطفا اسم استاد رو خدشه دار نکنید لطفا لطفا لطفا.


    از خودم میگم برات
    واسه پزشکی نفس میکشم
    وقتی مدام مشغول خوندن هستم  وقتی  از حجم کار گردنم میگیره  وقتی حس خواب بعد بارها پروندن به جسم من غلبه میکنه و خوابم میگیره گریه میکنم.من واسه پزشکی گریه میکنم. دوس ندارم حتی خواب باعث بشه من نتونم چند دقیقه دست از مطالعه بکشم
    تورو خدا عاشقی کن
    یه عاشق مگه چی می خواد...
    جز هر لحظه با هر نفس رسیدن به معشوقش(پزشکی)
    هر ثانیه در حال رسیدن به هدفم هستم
    تو روخدا فک کنم حالا اوضاع من چقد میزونه نه خدایی

    بچه ها می خوام از خودم و شرایطم براتون بگم
    از بچه های منطقه 3 هستم، نه کلاسی نه مشاوری. نه جزوه خارق العاده ای دارم
    منم و یه اتاق که حتی شخصیم نیست با کتابام و یه چراغ مطالعه.
    منم مث همه شما دوستام داشتم برای کنکور خودمو اماده میکردم اتفاقاتی برام افتاد.
    جون خودم ،نمی خوام ناراحتت کنم. نه...
    می خوام بگم گه بدونی. دی ماه 92 بود که مادر بزرگم فوت شد خب اتفاقای بعدش اما طولی نکشید اسفند 92 بابای عزیزم هم پر کشید.
    نمیدونستم چیکار کنم آخه چی شد؟ چرا؟ امیدوارم هیچ وقت حال منو تجربه نکنی
    تو این شرایط دیگه کسی اصلا حواسش به تو نیست که کنکور داری.
    همه دلشون بهت میسوزه آخی.... بیچاره طفلی.... دخترم خدا مامان رو برات نگه داره
    نگاه تحرم آمیز اطراف . دوستات که دیگه فکر میکنن شکست تو حتمیه...
    کسی دیگه از تو اتظار نداره امسال رتبه بیاری
    اما نه
    نه من ترحم شمارو نمی خوام
    نه نه نباید اینطور بمونه نه این اخرش نیست هنوز ادامه داره
    هنوز سوت پایان رو نزدند. هنوز نفس میکشم
    وقتی زندم یعنی میتونم خالق هرچیزی زیبایی که می خوام باشم
    اره ... همینه
    یالا ...
    من بلند شدم
    اما دیگه نه کنکوری که شاکی از دنیا و درس این همه نکته و تست کمبود امکانات
    وقتی چیزی رو از دست میدی تازه میفهی بودنش و داشتنش چه حکمتی داره...
    منم گفتم اگه دو روزم که ب کنکور مونده باشه واسه چیزی که دوستش دارم واسه داشتنش از خودمم میگذرم
    تصمیم گرفتم که بلند شم قوی تر از همیشه ،
    دستم به جایی بند نبود واسه مشاوره تو این وضعیتم انتظار نداشتم مادر بتونه برام خرج کنه.
    اومدم تو سایت از همایش های استاد استفاده کردم و سعی کردم بهشون متعد باشم
    روزهای اول سخته بود. الانشم سخته تمرکز کنم روزی جندین بار اشک تو چشام جمع میشه واسه اینکه نمی تونم صدای بابام رو بشنوم نمیاد بهم سر بزنه بگه خسته نباشی دخترم...

    اما سعی میکنم خودم کنترل کنم ب هدفم فکرکنم
    هرچی که بویی جز درس داشته باشه از زندگیم به طور کامل حذفش کردم
    جون من پاشو
    نگو نمیشه نگو الان میشه فردا میشه؟؟
    فقط شروع کن just do it فقط اتجامش بده
    یه بار میخونی نگو من خنگم نگو... اگه فک کردی با یه بار خوندن باید مطلب بفهی باید اون موقع مطمئن باشی یه مشکلایی داری و خنگی عزیزم.
    بابا بخون دوبارنشد 6 بار بخون . کوتاه نیا ... نیا...
    با همه وجودت بخواه
    بخواه که به خواستت برسی
    خدا کمت میکنه
    خدا خیلی بزرگه
    همون خدایی گه عزیزم رو گرفت اما امید و ارادم رو نگرفت
    جون من باش
    ی روز  دل بده
    لذت یه امر بردنیه سعی کن لذت ببری . هر لحظه از هرثانیه کنکوریت لذت ببره. هرکسی این شانس رو نداره که جای من و تو باشه.
    جات رو سفت نگه
    بنداز دور اون آشغالهای ذهنت رو که هی میگن دیر شده و نمی تونی
    ببینم اگه من و تو نتونیم پس کی بتونه؟؟؟؟
    ببین دنبال دلیل نگرد خودتم نمی تونی قانع کنی که دیر شده.
    چون اون ته تهای دلت میدونی که اگه اگه اگه پاشم دیرم نشده .
    یا علی
    موفق باشید اگر تلاشگرید
    از همایش ها آخر حتما استاد استفاده کنید

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    roshanak9 جمعه 12 اردیبهشت 1393 زمان : 21:14 نظرات (2)
    بازدید : 6553

    چشماتو ببند...

    بستی؟؟؟

    تصور کن که الان شب قبل از کنکوره.کلی از درسا رو اصلا نخوندی.خیلی میترسی از اینکه به اون هدفی که داشتی نرسی

    ساعت 10 شده.کم کم باید بخابی تا صبح خابت نگیره.میری بخابی.اه ه ه ه.کلافه شدی خابت نمیبره

    با خودت زمزمه میکنی.حالا فردا چکار کنم؟؟؟بعد از کنکور با چه رویی برگردم خونه؟؟فامیل نمیگن این همه تلاش کرد اخرش چی شد؟؟؟

    وای دارم دیوونه میشم

    بلند میشی.خاب از سرت پریده و هزارتا فکر و خیال تو سرته.خدایا خاهش میکنم کمکم کن.چشم امید مامان و بابام به من بود.خیلی برام زحمت کشیدن.به همین راحتی ناامیدشون کنم؟؟؟

    وای نه.چطور بهشون بگم خراب کردم؟؟چطور؟؟؟مطمئنم که حسابی ناراحت میشن

    دوستامم ازم میخندن نه؟؟؟ولشون کن اونا که مهم نیستن اما غم مامان و بابا رو نمیشه کاریش کرد

    حالم از خودم بهم میخوره.خیلی وقت داشتم چرا تلف کردم؟؟؟

    خدایا ارزو میکنم که فقط 1 ماه برگردم عقب.خواااهش میکنم.فقط 1 ماه.میخام این 1 ماه رو با تمام وجود جبران کنم

    اما افسوس که دیگه کار از کار گذشته........

    اشک توی چشمات جمع میشه و با گریه خابت میبره

     

    حالا چشماتو باز کن.

    ارزوت برآورده شده. بنظر من این بزرگترین شانسته که بتونی از افتادن اتفاقی که یه گوشش رو برات توصیف کردم بگیری

    اینطور نیس؟؟؟

    2ماه وقت داری. خییییلی قدرش رو بدون

    به این راحتی ایندتو خراب نکن.برای زندگیت بجنگ

     

    و به ایندت امیدوار باش


    سلام به همه ی کنکوریای گل

    این پست رو نذاشتم که استرس بگیریدا

    فقط خاستم بگم این دو ماه خیلی ارزش داره قدرش رو بدونین و ناشکری نکنین. چون خیلیا پارسال شب کنکورشون ارزو داشتن الان جای شما باشن

    دلم میخاست قبل از اتفاق افتادنش جلوش رو بگیرین و ایمان دارم که میتونین


    روی پای خودت واستا ، تا ته تهش مایه بذار و مثل مرد در خط مقدم بمون


    انجمن سایت هم بخاطر حساسیت ایام پیش رو تا کنکور ، استفاده حداکثری داوطلبان از زمان خود و همچنین نبود مدیر فعال تعطیل شده است


    وقت مشاوره تلفنی تک جلسه ای با استاد افشار

    رزرو ارسال نام به مشاره ایشون :

    09358960503

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    roshanak9 چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 زمان : 14:19 نظرات (28)
    بازدید : 1300
    چرا آزمون کنکور را شبیه‌سازی کنیم؟
    مسلماً د‌ر ماه خرد‌اد‌‌ بهترین شیوه‌ی آموزشی که د‌اوطلب می‌بایست آن را انتخاب کند‌ (به‌علت تعطیلی مراکز آموزشی)، خود‌‌آموزی و خود‌اصلاحی است. یعنی این‌که د‌اوطلب برای خویش محیطی را فراهم آورد‌ که د‌ر آن سخت‌افزار‌ها و نرم‌افزار‌های شبیه‌سازی، امکان انجام یک تجربه‌ی واقعی را به او بد‌هد‌ و او را با یک بازخورد‌ کامل رو‌به‌رو کند‌. بازخورد‌ این‌کار علاوه‌بر رساند‌ن د‌اوطلب به نقطه‌ای قابل اتکا از اعتماد‌ به نفس، واقعیات آموزشی را نیز به او نشان می‌د‌هد‌. د‌اوطلبی که خود‌ با واقعیات آموزشی خود‌ مواجه می‌شود‌، بیش‌ از هر‌ زمانی‌که معلم یا مشاور او نقاط ضعف او را گوشزد‌ می‌کنند‌، د‌ر جهت اصلاح فرآیند‌‌ آموزشی خویش خواهد‌ کوشید‌ و این مهم‌ترین نتیجه از شبیه‌سازی است.

     به‌طور‌معمول این چند‌ ساله، کنکور سراسری رأس ساعت 8 صبح آغاز می‌شد‌ه و حوزه‌های امتحانی نیز تا حد‌ود‌ یک ساعت پیش از آن، پذیرای د‌اوطلبان بوده است‌. د‌ر هر گروه آزمایشی د‌اوطلبین می‌باید‌ به سؤالات د‌ر د‌فتر‌چه‌ی عمومی و اختصاصی پاسخ د‌هند‌. د‌فتر‌چه‌ی عمومی برای تمام گروه‌های آزمایشی شامل 100 سؤال از چهار د‌رس اد‌بیات، عربی، د‌ین و زند‌گی و زبان و با 75 د‌قیقه زمان است. تعد‌اد‌ سؤالات د‌فترچه‌ی اختصاصی نیز متفاوت است. ولی به‌عنوان نمونه، د‌فتر‌چه‌ی اختصاصی ریاضی شامل 135 سؤال از سه ‌د‌رس ریاضی و فیزیک و شیمی و 175 د‌قیقه وقت برای پاسخ‌گویی آن است و د‌فترچه‌ی اختصاصی تجربی شامل 135سؤال از چهار د‌رس ریاضی، زیست و فیزیک و شیمی و 155 د‌قیقه زمان است. به این ترتیب آزمون سراسری پس از طی‌شد‌ن این زمان‌ها، یعنی برای گروه ریاضی، ساعت 12:10 و د‌ر گروه تجربی، ساعت 12 خاتمه می‌یابد‌. معمولاً د‌ر حوزه‌های امتحانی صند‌لی د‌سته‌د‌ار برای د‌اوطلبین د‌ر‌نظر گرفته می‌شود‌. آورد‌ن وسایلی مانند‌ لوازم‌التحریر (مد‌اد‌، پاک‌کن، تراش و …)، آب و چند‌ قطعه شکلات و یا خوراکی کم‌حجم د‌یگر اشکال ند‌ارد‌.

     
     
    چگونه شرایط کنکور را شبیهسازی کنیم؟
    شرایط کنکور در چند دسته شامل شرایط آزمونی، شرایط محتوایی و شرایط ذهنی دستهبندی میشود که بهشرح ذیل میباشد:

     

     
     
    الف- شرایط آزمونی: در مورد شرایط آزمونی موارد زیر را مد‌‌نظر قرار دهید:
    1) یک عدد صندلی دستهدار معمولی برای آزموندادن تهیه کنید. یادتان باشد اگر چپدست هستید، حتماً مدل مخصوص چپ‌‌دستها را تهیه کنید. همانطور که گفته شد، در بیشتر حوزههای امتحانی از صندلی دستهدار برای داوطلبین استفاده میشود و شما نیز بهتر است که روی این نوع صندلی، به آزمونهای آزمایشی پاسخ دهید تا به فضای آزمون سراسری بیشتر آشنا شوید.

     

    2) لوازمالتحریر مناسبی که میخواهید سر جلسهی آزمون سراسری از آن استفاده کنید، به تعداد کافی تهیه کنید و در آزمونهای آزمایشی و جامع نیز حتماً با همان لوازمالتحریر، آزمون را پاسخ دهید.

     

    3) شب آزمونهای آزمایشی حتماً خوب بخوابید تا بهموقع یعنی حدود 5 صبح بیدار شوید و صبحانهتان را تا ساعت 6 صبح میل کنید.

     

    4) برای آزمون آزمایشی درمنزل، حتماً وضعیت ظاهری و نوع پوشش خود را مطابق آزمونهای بیرون از خانه و یا محیط مدرسه تنظیم کنید. یعنی لباسی که معمولاً در مدرسه یا آموزشگاه میپوشید، بهتن کنید. حتی میتوانید برای خود کارت تهیه کنید و آن را به لباس خود الصاق کنید. سعی کنید حداکثر ساعت 6:30، آمادگی آزموندادن را داشته باشید.

     

    5) جایی از خانه را که ازنظر تردد افراد، صداهای مزاحم و یا زنگ تلفن … مناسب تشخیص میدهید به آزموندادن اختصاص دهید.

     

    6) لوازمالتحریر مناسبی را که تهیه کردهاید با خود سر آزمون ببرید.

     

    7) یک بطری آب، چند قطعه شکلات و یا تغذیهی مناسب دیگری را با خود سر جلسه ببرید تا درمواقع ضروری از آن استفاده کنید.

     

    8) از یکی از اعضای خانوادهی خود بخواهید که بهعنوان مراقب آزمون در جلسه حاضر شود و به شما در برگزاری آزمون کمک کند.

    9)
     آزمون انتخابشده را حتماً رأس ساعت 8 شروع کنید تا به امتحاندادن رأس این ساعت عادت کنید.

     

    10) پاسخگویی را از دفترچهی عمومی شروع کنید. یادتان باشد حتماً جواب سؤالات را در پاسخنامه وارد کنید.

     

    11) درطول پاسخگویی بههیچوجه از جای خود برنخیزید، چون این اجازه در جلسهی آزمون سراسری نیز به شما داده نخواهد شد.

     

    12) به هیچ تلفنی پاسخ ندهید و اینکار را به دیگر اعضای خانواده بسپارید.

     

    13) از تغذیهی غیرمتعارف، درطول پاسخگویی استفاده نکنید.

     

    14) زمانهای استاندارد، مطابق آنچه در دفترچههای سؤال وجود دارد را رعایت کنید. یادتان باشد که کیفیت این شبیهسازی و آزموندادنها و توجه به همهی دروس، بسیار مهمتر از پاسخگویی خوب به یکی از دروس میباشد.

     

    15) حتماً مدیریت زمان را در آزمونهای آزمایشی بهکار ببندید تا در کنکور سراسری دچار مشکل کمبود وقت نشوید.

     

    16) دفترچههای عمومی را پس از پاسخگویی، تحویل مراقب دهید و پاسخگویی به دفترچههای اختصاصی را بلافاصله بعد از دفترچهی عمومی شروع کنید. برای اینکار حتماً از مراقب کمک بگیرید.

     

    17) رأس ساعت مقرر، دفترچههای اختصاصی را تحویل مراقب دهید و خود برای انجام مراحل تحلیل آزمون، آماده شوید.
     
     
     
     
     
    ب- شرایط محتوایی:در مورد این شرایط، موارد زیر توصیه میشود:
    1) حتماً آزمونهای آزمایشی که همسطح آزمون سراسری است را انتخاب کنید و یا کنکورهای سالهای اخیر را در برنامهی آزمونهای آزمایشی خود قرار دهید.

     

    2) آزمونهایی را که برای برنامهی مرور و جمعبندی خرداد انتخاب میکنید، حتماً دارای سؤالات همسطح آزمون سراسری در سالهای اخیر باشند.

     

    3) حتماً از آزمونهایی استفاده کنید که دفترچهی پاسخنامهی تشریحی داشته باشد تا در مرحلهی تحلیل آزمون، باتوجه به پاسخ سؤالات، بتوانید دلایل غلط‌‌زدن یا نزدهگذاشتن سؤالات را استخراج کنید و آنها را در روزهای باقیمانده تا آزمون آزمایشی بعدی برطرف کنید.

     

     
     
     
     
    ج- شرایط ذهنی:

    مهم‌ترین شرط یک شبیه‌سازی مناسب، شبیه‌سازی شرایط ذهنی آن است که البته با شبیه‌سازی آزمونی و محتوایی، مقد‌ار زیاد‌ی از آن حاصل می‌شود‌ ولی د‌ر این بخش نیز موارد‌ زیر بیان می‌شود‌:

     

    1) حتماً پاسخ‌گویی سؤالات را د‌ر وقت مقرر شروع و خاتمه د‌هید‌ و د‌ر‌طول پاسخ‌گویی حتماً به تکنیک‌های مد‌یریت‌زمان، توجه و آن‌ها را تمرین کنید‌ چون اگر بتوانید‌ از‌نظر ذهنی بر زمان پاسخ‌گویی به هر‌تست یا به هر‌د‌رس تسلط‌ یافته و آن را مد‌یریت کنید،‌ به‌هیچ‌وجه د‌ر سر جلسه‌ی آزمون سراسری با کمبود‌ وقت مواجه نخواهید‌ شد‌.

     

    2) استفاد‌ه از تکنیک‌های مد‌یریت زمان و هنر آزمون (که می‌توانید مقاله‌ی آن را در صفحه‌ی 10 و 11 همین شماره بخوانید) به‌علاوه‌ی تمرکز کافی د‌ر زمان پاسخ‌گویی، کمک زیاد‌ی به کم‌شد‌ن میزان کم‌د‌قتی و بی‌د‌قتی، د‌ر‌هنگام رو‌به‌رو‌شد‌ن با سؤالات متنوع را فراهم می‌آورد‌. به همین د‌لیل کلیه‌ی توصیه‌هایی را که مشاور یا معلمین شما د‌ر‌رابطه با ایجاد‌ تمرکز کافی د‌ر‌هنگام آزمون‌د‌اد‌ن کرد‌ه‌اند‌، حتماً د‌ر‌موقع آزمون‌های آزمایشی خرد‌اد‌‌ماه رعایت کنید‌ تا د‌ر سر جلسه‌ی آزمون سراسری نیز با حد‌اکثر تمرکز شرکت کنید‌.

     

    3) سعی کنید‌ به همه‌ی سؤالات د‌فتر‌چه‌های آزمون‌های آزمایشی د‌ر‌طول آزمون بپرد‌ازید‌ و آن‌ها را به‌ترتیب اولویت از اولین سؤال، اولین د‌رس تا آخرین سؤال، آخرین د‌رس به‌جز سؤالاتی که نشان‌د‌ار می‌کنید‌ یعنی سؤالاتی که اصلاً حل نمی‌کنید‌ ویا د‌رصورت د‌اشتن وقت حل خواهید‌ کرد‌، پاسخ‌ د‌هید‌.
    این کار باعث می‌شود‌ که علاوه‌بر اتخاذ روش مناسب برای پاسخ‌گویی به سؤالات د‌ر کنکور سراسری، ذهن خود‌ را آماد‌ه‌ی انتقال به‌موقع از یک د‌رس به د‌رس د‌یگر و یا از یک مبحث به مبحث د‌یگر کنید‌.

     

    4) حتی‌المقد‌ور د‌ر آ‌زمون‌های آزمایشی، د‌فتر‌چه‌های سؤال را با آرامش برد‌ارید‌ و با آرامش پاسخ د‌هید‌ و این منافاتی با سرعت‌عمل ند‌ارد‌. سرعت خویش را د‌ر محاسبه‌ و حل مسائل به‌کار گیرید‌ ولی د‌ر‌هنگام وارد‌‌کرد‌ن جواب تست‌ها د‌ر پاسخ‌نامه یا انتقال از یک د‌رس به د‌رس د‌یگر، آرامش لازمی را که د‌ر سر جلسه‌ی کنکور سراسری احتیاج د‌ارید‌، به‌کار ببر‌ید‌.

     

    5) برای این‌که سر جلسه‌ی آزمون سراسری نیز از پاسخ‌گویی شانسی و توسل به احتمالات پرهیز کنید‌، د‌ر آزمون‌های آزمایشی نیز از پاسخ‌گویی به سؤالاتی که د‌ر جواب آن‌ها ترد‌ید‌ د‌ارید‌، بپرهیزند‌. انجام مد‌اوم این‌کار به ذهن شما این آماد‌گی را می‌د‌هد‌ که تنها سراغ سؤالاتی بروید‌ که پاسخ آن‌ها را می‌د‌انید‌.

     

    6) د‌ر طول پاسخ‌گویی به سؤالات، از مثبت‌اند‌یشی نسبت به نتیجه‌ی تلاش خود‌ د‌ر کنکور سراسری د‌ست بر‌ند‌ارید‌.


    منبع : اینترنت

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 14 فروردین 1393 زمان : 10:28 نظرات (0)
    بازدید : 2473

     

    سلام دوستان

     

    ای کاش هر روزمان نوروز باشد تا نو شویم خودمان

    اندیشه هایمان و عشقمان به همه زیبایی ها
    سال نو مبارک  

    آرزو می کنم که 

    همه سال خوبی رو بسازیم

    به خودمون قول بدیم تو سال جدید

    بیشتر دوست داشته باشیم

    بیشتر بخندیم

    و با تک تک سلول هامون

    بجنگیم ...

    راستی دعای دسته جمعی اثر و انرژی خیلی بالایی داره ...

    هنگام دعا

    من رو هم فراموش نکنید که خیلی به دعاتون و انرژی شما  محتاجم.....:))

    به خاطر تو مادر

    برای تو که شب ها چیزی نخوردی تا ما سیر باشیم

    و حسرت خوردن ماهی شب عید را بر دل نداشته باشیم


    انگیزشی کنکور دکتر افشار

    به خاطر تو که یک عمر برای رسیدن من به ارزوهایم با همه جنگیده ای

    و ارزوهای خودت

    ارزوهای خودت ،

    انگار که اصلا ارزویی نداشتی...

    به خاطر تو که دستانت مهربانت به خاطر ساختن دنیای زیبایی

    برای من پر از چین و چروک شده

     

    http://www.swissgenesisskincare.com/wp-content/uploads/2011/12/Hand_B-Tox_2.jpg

    به خاطر تو که از دنیایی که فقط یکبار به هر فرد اعطا میشود

    به خاطر من ،

    به خاطر من که

    انقدر ها هم خوب نیستم

    شاید اصلا خوب نیستم

    گذشتی

    به خاطر تو میجنگم

    http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/12/5/502536_753.jpg

     

    زمین را به اسمان میدوزم

    پاهایم خسته است

    ولی پاهای تو خسته تر بود وقتی که برای من دویدی

    جنگیدی

    دنیایت را فراموش کردی

    حالا من

    من نمی گذارم ...

    تا وقتی که نفس میکشم

    تا وقتیکه

    صدای ضربان قلبم را میشنوم

    فقط برای تو

    برای ارزوهایت

    که خیلی وقت است جایشان را با ارزوهای من عوض کردی

    حالا ارزوهای من همان ارزوهای تو است

     تنها ارزویم ساختن ارزوهای تو است

    من هم تنها دلیل نفس کشیدنم ....

    برای آرزوت چیکار کردی؟

    http://www.narenji.ir/sites/default/files/articleimage/62/12/space_2369561b.jpg

    فلیکس بومگارتنر اتریشی دو روز پیش رکورد بلندترین سقوط آزاد جهان را شکست

    و در این کار به سرعت ۱۳۴۱ کیلومتر در ساعت رسید.

    این نخستین بار بود که دیوار صوتی در سقوط آزاد توسط یک

    انسان شکسته شد.

    حالا در سمت چپ نقاشی فلیکس بومگارتنر را می بینید.

    تصویری که او در ۵ سالگی کشیده و به عنوان یک رویا به مادرش داده است.

    رویایی که حالا تبدیل به حقیقت شده است.

    برای رویایت چکار کردی؟

    فقط میشینی یه گوشه و میگی این ارزوهای منه و

    من اینو دوست دارم و

    من ...

    همه بلدن خوب ارزو تعیین کنن

    همه بلدن از ارزوها و رویاهای قشنگشون صحبت کنند!

    امروز 28 اسفند 92

    تا  امروز

    تا این ثانیه برای ارزوت چیکار کردی؟؟؟

    کسی برنده است که

    برای ارزوهاش یه کاری کنه!

    ارزوت رو بگو اما نشین که خودش براورده بشه!

    چون نمیشه!

    چون این تویی

    فقط تویی که میتونی

    بسازیش

    نشد  نداره

    هیچ ارزویی  غیر ممکن نیست

    چون غیر ممکن غیر ممکنه

    حالا

    میخوای برای آرزوت چیکار کنی؟!!!

    ناشنوا باش...

    وقتی همه از محال بودن ارزویت سخن می گویند...

    آپلود عکس

     

    باید به همه چیز ساده نگاه کنیم

    همه چیز ساده است فقط این ما هستیم که مسائل رو سخت و پیچیده نشون میدیم!

    یاد 3 تا داستان افتادم!

    وقتی ناسا شروع به فرستادن فضانوردان به فضا کرد،

    متوجه شد که خودکارهای آن‌ها در جاذبه‌ی صفر کار نمی‌کند.

    یک دهه طول کشید تا با هزینه‌ی ۱۲ میلیون دلاری این مشکل را حل کنند

    و خودکاری تولید کنند که در جاذبه‌ی صفر کار کند.

    اما روس‌ها چه کردند؟

    از مداد استفاده کردند!


    - یک تریلر با ۴۸ چرخ در یک تونل در نیویورک گیر کرده بود

    زیرا ارتفاع آن از حد مجاز بیشتر بود.

    آتش‌نشانان منطقه یک روز خود را صرف کردند تا راهی برای حل مشکل پیدا کنند.

    در همان حال یک پسربچه از پدر خود پرسید:

    چرا آن‌ها باد لاستیک‌های تریلر را خالی نمی‌کنند

    تا ارتفاع آن خودبه‌خود کاهش پیدا کند?


    - یکی از شرکت‌های بزرگ لوازم آرایشی در ژاپن با اعتراض یکی از مشتریان

    مواجه شد که گفته بود جعبه‌ی صابونی که خریداری کرده خالی بوده‌است.

    مدیریت از مهندسان خود خواست برای این مشکل راه‌حلی پیدا کنند.

    آن‌ها تلاش زیادی کردند از دستگاه‌های اشعه ایکس استفاده کردند

    تا مطمئن شوند همه‌ی بسته‌ها پر هستند.

    آن ها برای این کار پول و زمان زیادی صرف کردند.

    اما وقتی یکی از کارکنان در یک شرکت کوچک با این مساله مواجه شد

     یک پنکه‌ی قوی صنعتی در خط مونتاژ قرار داد

    تا هر جعبه‌ای که خالی و سبک است را از خط خارج کند!

     

    یکی از روش هایی که به پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه
     برای مسائل می‌انجامد ساده فکر کردن است.

    اگر سعی کنیم مسائل را پیچیده نگاه نکنیم و
    ساده نگاه کردن را در مسائل کوچک و بزرگ
    زندگی تعمیم دهیم،
    قطعا در بسیاری از موارد راه‌های خلاقانه‌ی زیادی
     به ذهنمان می‌رسد
    که می‌تواند کمک زیادی به ما بکند.

    انگیزشی کنکور دکتر افشار

    اگه بجنگی موفق میشی

    عادت نکن به شکست

    به نجنگیدن برای ارزوهات

    باور نکن  نشدن ها رو

    عادت نکن به

    عادی بودن...

    برای ارزوهات بجنگ...

    هر طور که شده

    نذار دیر بشه

    نذار....

    از هرجا میتونی یا علی بگو و شروع کن...

    اینو بدون هیچوقت دیر نیست...



    بعضی وقتا آدم خسته میشه .از خودش از زندگی از همه چیز .

    نمی دونم این نوشته رو از كجا شروع كنم .اما میدونم سر صحبتم با رفیقای عزیز كنكوری  هست كه مثل خودم باید 5 تیر 93 اولین كنكور  شون رو تجربه بكنن و 12 سال درس خوندنشون تو 4 ساعت خلاصه بشه ،واقعا چه آزمون مزخرفی هست این كنكور .هر سال به خاطر همین كنكور لعنتی دوستای كنكوری مون كه حالا به هر دلیلی نتیجه ی دلخواه شون رو نگرفتنه یا قبل از  كنكور به خاطر فرار از بار روانی دست به خود كشی میزنن.

    اما همینه كه هست. 

    بله نظام آموزشی كشور ما همینه .این قیف آموزشی برعكس شده كه معلوم نیست كی میخواد درست بشه   . البته چند روز پیش یه خبر تو یكی از سایتا خوندم كه نوشته بود تا 5 سال آِینده می خوان تاثیر سوابق تحصیلی رو به 85 درصد برسونن و یكی دو سال بعدش كلا كنكور رو بردارن .اما كیه كه ندونه گوش همه دانش آموزا و پدر و مادر ها از این حرفای مزخرف سازمان سنجش پره .

    پدر و مادر هایی كه با هزاران  امید و آرزو معلم خصوصی ، كتاب كمك درسی ،سی دی آموزشی و  همه جور امكاناتی در اختیار فرزندشون میزارن تا تو همین یه سال یه موفقیتی حاصل بشه هم برا بچه شون هم برا خودشون. اما این وسط خونواده هایی هستن كه به قول معرف هشت شون گرو  نه شونه . و با چه سختی باید این امكاناتو فراهم كنن اما این وسط بچه هایی هم هستن كه كم نامردی نمیكنن در حق پدر و مادرشون و البته خودشون . خودشون رو به هر كاری میزنن تا درس نخونن . از ف.ی.س بوك و وی چتو هزار زهر مار بگیر تا بیكاری دیگه  .  اگه ما نخوایم جواب زحمتای 18 سال پدر و مادرهامون رو  برای اولین بار تو این كنكور بدیم پس كی باید خودمون رو بهشون ثابت كنیم ها.

     

    پس بچه هایی كه تا حالا نخوندین بهتره بگم تا حالا یه متر خاك رو كتاباتون نشسته حالا هم دیر نشده .3ماه  مونده 3 ماه وقت كمی نیست اصلا چرا نمیگیم 340 روز چرا نمیگیم 3360ساعت چرا نمیگیم ... .

     

    پس خواهش میكنم بشینین و مردونه درسا رو بتركونین بخدا خیلیا بودن تو 3 ماه رتبه شون رو از این رو به اون رو كردن . خیلیا ماه های اول رو بكوب خوندن اما الان تو بهمن و اسفند دیگه نمیكشن و الانه كه شما باید خودتون رو نشون بدین . مخصوصا به همكلاسی های عزیزم میگم  كه تا حالا درس نخوندنه آرش عمران رضا  و چند تای دیگه كه می دونم هنوز نخوندنه  .بشینین درستون رو بخونین  ، هی ساز سال دیگه رو همین الان كوك نكنین . مطمئن باشین كسی كه الان میگه واسه سال   دیگه اما الانم نمیخونه سال دیگه هم نمیخونه .اما اگه تو همین 140 روز باقی مونده درسا رو بتركونین   و سر جلسه كنكور برین بعد از اعلام نتایج اگه خواستین بزارین واسه سال دیگه حداقل میدونین با خودتون چند چندین  . یعنی اگه الان بخونی اصلا همین امسال كنكور رو میتركونی ،میشه چرا كه نه ؟

     

    پس بچه هایی كه تا حالا نخوندین و خودم كه خیلی این هفته انگیزم كم شد و امروز این نوشته رو دارم مینویسم كه هم كمكی به خودم بكنم هم به بچه ها  كه بشینیم این ماه های باقی مونده رو مردونه بخونیم و حداقل جلوی پدر و مادرمون شرمنده نشیم  ،مطمئن باشین اگه پدر و مادر هامون ازمون راضی باشن دیگه چی میخوایم چه چیزی بهتر از این .

     

    ماشا الله تو این دور و زمونه همه عاشق هستن .  یه بار هم كه شده با عشق درس بخونیم ببینیم چی میشه .عاشق با خودش دو دو تا چهار تا نمیكنه نمیگه این فصل سخته این فصل رو ندیدمه تا حالا و ... .

     

    سرت رو بنداز پایین بخون و به حرف هیچكس اهمیت نده یعنی حرفی كه نا امید كننده باشه رو از این گوش بشنو از گوش دیگه ات بندازش بیرون .

     

    یه چیز دیگه : چرا از خدا كمك نخوایم  اونه كه به هر كی دلش بخواد یه نعمتی میده مطمئن باش اگه بخونی خدا زحمتتو بی جواب نمیذاره اونه كه میتونه یكی رو از فرش به عرش ببره و برعكسشم تو جیك ثانیه انجام میده .نمیدونم كی رو میپرستی ، از همون كه میپرستیش بخواه كه كمكمت بكنه مطمئن باش بی جواب نمی زاره این درخواستتو.

     

    امروز كه فكر كردم گفتم بزاریه  وبلاگ  بسازم برا رفیقای خودم هم انگیزه ای هست برا خودم هم واسه اونا و تصمیم گرفته كه آزمونای گزینه دو ، سنجش  رو كه همین امسال داره برگزار میشه و آزمونای سال های قبل رو رو وبلاگ بزارم تا همه استفاده كنن (البته من پیش ریاضی هستم با عرض معذرت از بچه ها تجربی)و متاسفانه آزمونای گاج رو هر چی سعی كردم پیدا نمیكنم تو اینترنت و فك كنم آزمون های گاج هم مثل كانون مالی نباشه یعنی سئوالاتش به درد نخور هست (البته من اینجور فكر میكنم حالا شاید یكی دیگه این آ‍زمونا رو قبول داشته باشه)و هر چی جزوه و مطلب درسی كه تو كامپیوتر م داشته باشم  و همچنین همایش های استاد افشار كه مشاور خیلی خیلی توانایی هستن رو واسه بچه ها میزارم تا بلكه حتی یه نفر موفق بشه و منو یه دعایی بكنه .

     

    و یه چیز دیگه اینكه کنکور آسان نیست

     

    بچه ها اگه خودتون تلاش نكنین باور كنین این سی دی ها و منابع دیگه همش اینجور که میگن نیست و فقط به تلاش خود آدم بستگی داره .

     

    و در آخر :

     

    نابرده رنج گنج میسر نمی شود

     

     مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد                                                      موفق باشین



    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 سه شنبه 05 فروردین 1393 زمان : 21:55 نظرات (5)
    بازدید : 6148

    محمدرضا مشاک یکی از با اخلاق ترین و سخت کوش ترین دانش آموزان سال گذشته من از اهواز بود .

    پسری که در کنار استفاده از امکانات مرسوم و با اتکا به اراده ، تلاش خودش کرد و در نهایت روزهای کنکور 92 رو بخوبی سپری کرد . چون در این چند خط خاطراتش اسم مشاوره اش رو گفته ، مایل نیستم که بیشتر از این ازش تعریف کنم یا رتبه و رشته اش بگم تا برای کنکوری ها بیشتر طرز فکر و عملکردش مد نظر باشه تا اینکه دنبال وسیله و عامل موفقیتش باشن

     این رو بدونین که عامل موفقیت خودت هستی و امثال محمدرضا نمونه های بارز و شاخصی از تلاش و پشتکارند

    حالا که به خیر و سلامت این پسر ما به موفقیت منحصر به فرد و قابل توجهی رسیده ، بذارین همین جا پیش شما و خودش (که میدونم منتظر بود حرفاش در سایت بذارم و خودش می خونه) اعتراف کنم که محمدرضا از اواخر زمستون بود که استارت فوق العاده اش زد و در عید بهتر از همه دانش آموزان کلاس های حضوری و اردوهای نوروزی که می شناختم درس خوند  این موقعیت و از همین الان ... وقت شکوفایی محمدرضا های بعدی میتونه باشه .

    حالا خود دانی .....


    11تیر ماه سال 1391 آغازی بود بر پرونده کنکور من، پرونده ای که من شروعی دلگرم کننده نداشتم.شاید به خاطر این دلگرم کننده نبود که معدل کتبی نهایی ام مرا بین دیگر دوستانم خیلی پایین تر قرار می داد..کتبی نهایی که 17 شد و در بین شاگردان مدرسه 10 یا 11 شدم.

    تصمیم گرفته بودم که 2 هفته بعد از امتحانات نهایی شروع کنم و قدم در راه کنکور بگذارم.

    با نوشتن برنامه ای ابتدایی برای تیر ماه که چندان هم کامل و جامع نبود درس خواندن را شروع کردم..روز یکشنبه (11/4/91)ماراتن کنکور را آغاز کردم.روز اول پنج ساعت مطالعه کردم.

    روز ها می گذشت و من تا پایان هفته اول بیشترین ساعت مطالعه ام 6 ساعت بود. هفته های بعد این ساعت مطالعه را کمی افزایش دادم که در نهایت جمع ساعات مطالعه هفته ام به 36 ساعت رسید. از مرداد ماه ساعت مطالعه ام به میانگین 7 ساعت افزایش پیدا کرد و جمع ساعات مطالعه ام 46 ساعت شد. فهمیدم که افزایش ساعت مطالعه سخت نیست،فقط اراده محکم میخواهد.

    هفته ها گذشت و هفته اول شهریور بود که ساعت مطالعه روزانه ام به میانگین نه و نیم ساعت رسید و جمع ساعات مطالعه هفته ام به 63 ساعت رسید.

    این شروعی بود برای اینکه به این خودباوری برسم کخ ساعت مطالعه دست را میتوانم افزایش دهم و باید کیفیت مطالعه ام را افزایش دهم.

    دو هفته پایانی شهریور را استراحت کردم و به سفری دو هفته ای رفتم. در این هفته ها بود که بعد از 3 ماه درس خواندن برای کنکور فهمیدم که چقدر بهتر میتوانستم از زمانم استفاده کنم و بازدهی ام را بالا ببرم اما بی تجربه بودم. واقعا راضی بودم، تابستان نقطه ی عطفی برای آینده ام شد. فرقی نمی کرد از تیر شروع می کردم یا شهریور و یا مهر، این تجربه برای من سکوی پرتاب برای افزایش کیفیت و افزایش ساعت مطالعه بود که به آن نیاز داشتم، نیازی که از تمام درس خواندن تابستانم برایم ارزشمندتر بود.

    در همین تابستان بود که دوستانم با معدل کتبی 19 و 80 صدم در کنار مشاور از اوایل تابستان با روزی 9 ساعت این راه را ادامه می دادند..اما من کار خودم را انجام می دادم و به خودم اعتماد داشتم.

    مهر و آغاز مدارس... تمام تلاشم این بود که بعد از تعطیل شدن مدرسه به خانه بیایم و درس بخوانم. روزهای زوج نیز می بایست کلاس های مکمل را تا ساعت 2:30 بعداز ظهر را تحمل می کردم. با سرعت خودم را به خانه می رساندم و بعد از غذا خوردن، ساعت 3:30 شروع به درس خواندن می کردم و تا ساعت 12 شب ادامه می دادم. در همین شرایط بود که ساعت مطالعه هفتگی ام 59 ساعت بود.

    چه روز هایی بود... روزهایی که تمام زندگی ام معنایش درس بود و هیچ چیز دیگری برایم معنا نداشت.

    در هفته چهارم آبان و اوایل آذر2 روز به خودم استراحت می دادم و هیچ درسی نمی خواندم و به کارهای مورد علاقه ام می پرداختم.در آذر بود که احساس خستگی از اشتیاقم برای درس خواندن کم کرد باعث ضعف در کیفیت و کمیت مطالعه ام شد.

    اما دی ماه همزمان که برای کنکور می خواندم امتحانات مدرسه ام را نیز می دادم. خیلی ها میگفتند کنکور و تشریحی باهم فرق دارند اما تجربه تابستانم به من آموخت که طوری درس را بیاموزم که بتوانم آنرا به خوبی به دیگران هم یاد بدهم...تجربه ای که باعث شد قضایای اثباتی گسسته و تحلیلی را سر جلسه امتحان خودم اثبات کنم در حالی که شاید حداکثر یکبار آنها را دیده بودم . نادیده گرفته بودم.

    اواسط بهمن ماه بود که تصمیم گرفتم مشاوری داشته باشم تا در ماه های باقیمانده بتواند مرا در این راه یاری دهد... بهترین کسی که به فکرم می رسید آقای افشار بود که مقالاتشان در تابستان مرا انگیزه می داد.

    همراه آقای افشار بود که توانستم ساعت مطالعه ام را به طور میانگین به 9:30 ساعت پر بازده برسانم و آنرا ثابت نگه دارم.

    هروقت انگیزه ام کم می شد آقای افشار مرا یاری میداد و من هم قول می دادم بهتر شوم و تمام سعی خودم را انجام می دادم تا در ساعت مطالعه رکورد بزنم. رکوردی که به 11 ساعت رسید. در این زمان بود که دوستانم می گفتند ساعت مطالعه عادی آنها 10 و 11 ساعت است. اما من به خودم اعتقاد داشتم و توجهی به این حرف ها نداشتم.

    تعطیلات عید فرا رسیده بود.تصمیمی برای افزایش ساعت مطالعه گرفته بودم. بعد از دو روز استراحت شروع به درس خواندن کردم.

    تا چند دقیقه قبل از سال تحوبل بود که درس میخواندم و خوشحال از اینکه می خواهم سالی را رقم بزنم که شروعش با درس است.

    در این روزها بود که به خودم می بالیدم که سال 91 کبیسه است و 30 روز داردو من یک روز بیشتر از کنکوری های سال قبل فرصت مطالعه دارم! کنکور مرا فرصت طلب کرده بود، از هر لحظه ام به راحتی نمی گذشتم.

    در این زمان ها کلاسهای فشرده جبرانی کنکور شروع شده بود. من فقط 2 درس را کلاس میرفتم اما همین 2 درس به خاطر این کلاسهای فشرده مرا اذیت می کرد. روازانه 5 ساعت کلاس بودم و چون وقت برای درس های دیگرم زیاد باقی نمی مانداسترس سراغم می آمد.

    همین فشردگی در کنار 11 تا 13ساعت مطالعه در روز که گاه به 14 ساعت می رسید مرا از لحاظ روحی روانی خسته می کرد. فکرم بر خلاف اهدافم عمل می کرد. همین فکر مرا 3 روز با استرس از مطالعه دور نگه داشت. روزهای بسیار سختی بود... فشار روانی از یک طرف و خانواده ام نیز که فکر می کردند بریده ام از طرف دیگر...

    ساعت 10 شب 12 فروردین 92 بود، با آقای افشار احساساتم را در میان گذاشتم... به آقای افشار قول دادم که فردا رکورد جدیدی در ساعت مطالعه ام ثبت کنم و روز 13 فروردین 92 را روزی تاریخی برای عمرم رقم خواهم زد.

    از 2 شب 13 فروردین شروع به خواندن کردم. 3 ساعت خواندم و بعد از خواب 5 یا 6 ساعته شروع به درس خواندن کردم.یک حسی مرا نمی گذاشت که دست بکشم. روزی کولاک سر راه من بود. ساعتها می گذشت و هنگامی که 6:30 صبح روز بعد فرا رسیده بود ساعت مطالعه ای شاهکار تر رقم زده بودم.خستگی چشمانم برایم مهم نبود. به خودم افتخار می کردم و با زدن رکورد 17 ساعت مطالعه در روز شادی عجیبی در آن خستگی به من دست داده بود...

    ماه های پایانی بود، تمام وعده ها، قرار ها، درس های نخوانده، مرور ها، آزمون ها.... همه و همه می بایست رقم می خورد.

    زمان می گذشت... گریه ها، استرس ها، شادمانی ها، غرور، رقابت و ... به معنای واقعی کلمه احساس می شد.

    خرداد بود... ذهنم خسته شده بود... چند روز دیگر نیز مرا از درس خواندن نگه داشت تا بتوانم استرس و عذاب وجدان را با تمام وجودم حس کنم. سخت گذشت....اما گذشت....لحظه به لحظه تجربه بود...شاید اگر آن روز ها درس میخواندم سرنوشتم طوری دیگر رقم می خورد...

    باورش سخت بود اما خودم را به خط پایان نزدیک میدیدم...

    بالاخره روز کنکور فرا رسید، همانطوری که انتظار داشتم ، همان وقت، همان تیپ سوال، همان آرامش شکننده و ...

    تمام شد و 12 سال سال زندگی من در 4 ساعت خلاصه شد.....

    سایه دراز لنگر ساعت...

    روی بیابان بی پایان در نوسان بود...

    می آمد-می رفت

    می آمد- می رفت

    و نگاه انسانی به دنبالش می دوید (( سهراب سپهری ))



    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار یکشنبه 13 بهمن 1392 زمان : 19:45 نظرات (19)
    بازدید : 2861

    یادمون نره متفاوت باشیم .....

     

    آپلود عکس

    سلاااااااااااااااااااااام  به همه ی دوستای خوبم

    حالتون چطوره ؟

    امتحاناتمون بلاخره تموم شد و

    راستی یه سوال

    چرا نظرات پست تغییر اینقدر کمه؟!

    بچه ها قرار بود که حتی تغییرات هفتگی یا ماهانه ای که انجام میدیم

    هم در اینجا ذکر کنیم کارایی که هر روز واسه رسیدن به ارزوهامون انجام میدیم ....

    تا تغیییراتی که واسه دنیامون وهدفمون  انجام دادیم

    مکتوب باشه و یادمون نره

    که امروزمون بایـــــــــــــــــــــــــــــد فرق کنه :))

    راستی یادتونه گفته بودم برای موفقیت باید خلاف جهت بقیه حرکت کنی

    باید با بقیه متفاوت باشی

    متفاوت فکر کنی و نگاه کنی

    اگه یه موقع دیدی که کارهای روزانه ات شبیه اطرافیانت هست

    پس بدون که هنوز در مسیر موفقیت نیستی!

    دقت کردین همه ی ادمای موفق در کارشون یه تفاوت نسبت به بقیه ایجاد کردن

    یه ایده نو...

    میخوام چند تا مثال براتون بزنم

    اقای مایکل جردن برای موفق شدن هزاران بار شکست خورد

    ولی باز هم بلند شد و جنگید

    ایشون به جای زمین بسکتبال در استخر و در اب و با شرایط بسیار سخت تمرین

    میکردن ! پس از بقیه رقباشون قوی تر بودن چون متفاوت بودن!

    علی واکسیما

    تنها واکسی که توانست با واکس زدن متفاوت درامد عاالی داشته باشه

    اقای عماد عامری که بدون هیچ ابزار الات موسیقی با دهانشان موزیک میسازند

    و تفاوت خلق میکنند!


    http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2012/05/morghesahar.jpg

    اقای حسن کسایی

    که با دقت به صحبت های روزمره و عادی مردم اهنگ میساختن و جملات ساده ای که

    میشنیدند رو به اهنگ هایی فوق العاده تبدیل میکردند!

    اقای هیلتون که یه روزی مستخدم هتل بودن و هیچی نداشتن

    ولی حالا مشهور ترین هتل های زنجیره ای دنیا رو دارن

    بتهوون ،بیل گیتس، والت دیزنی، نیک وویچ ،

    اقای رابینز ، خانم رولینگ ، اقای شوماخر ....

    اینقدر زیادن که اگه بخوام داستان هرکدوم رو بگم باید تا صبح براتون بنویسم

    اگه یه کم چشمامون رو باز کنیم محاله رشته و کاری  باشه که

    در اون یه انسان موفق و بی نظیر نباشه

    هیچ کاری

    یه لحظه به انگشتانت نگاه کن!

    روشون خطوطی هست

    به نظر تو چرا هست؟

    چون خدا خواسته بهمون بگه که

    از تو فقط یکی هست و

    تو باید به بی نظیرترین روی قله ی خودت و

    با اثر انگشت خودت تبدیل بشی

    اما خیلی هامون فراموش میکنیم که قله ای هست و ما اومدیم که به اوجش برسیم

    و سرگرم پایین قله  میشیم

    نذار اثر انگشتت یه روز فراموش بشه

    نذار

    بی نظیر خودت شو

    با دیروزت رقابت کن ، تا به اوج قله ات برسی و

    اینو بدون که هروقت جواب این سوال رو پیدا کردی و

    با تک تک سلول هایت واسش جنگیدی 

    یعنی روی قله ات هستی...

    برای چی نفس

    میکشی؟!!!

     


    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 جمعه 04 بهمن 1392 زمان : 21:01 نظرات (3)
    بازدید : 11128

    سلام

    شاید تا موضوع رو دیدین خیلی هاتون مشتاق شدین تا این داستان رو بخونین وشاید خیلی هاتون هم گفتین چه داستان مسخره ای!ولی بهتره زود قضاوت نکنین و صبر کنین تا آخر داستان تموم بشه بعد قضاوت کنین

    این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم یک داستان واقعی هست که بخشی از خاطرات کنکوری من رو تشکیل داد و شد بهترین خاطرات دوران کنکورم!

    پارسال 3 بهمن ساعت 4 عصر بود که به آقای دکتر زنگ زدم.آقای دکتر گفتن اول تو حرف میزنی یا من؟سوالمنم چون خجالت میکشیدم خجالتگفتم اول شما حرف بزنینبه من زنگ بزن!تا اینکه صحبت های آقای دکتر تمام شد و گفتن حالا نوبت تو هست که سوالاتت از من بپرسی من چند لحظه ای سکوت کردم و هر چی فکر کردم یادم نیومد که چه سوالی داشتم بپرسمآخ.آقای دکتر وقتی سکوت من رو دیدن فکر کردن که میخوام دوباره غر بزنم و خودشون شروع کردن به روحیه دادن.منم حرفی نزدم که قضیه اصلا این نیست و من سوالام یادم نمیادقهر.بعد از کلی حرف زدن ،آقای دکتر گفتن "بیا تو تا آخر اسفند درس بخون و هیچی غرنزن اگر پیشرفت نکردی بعد از عید هرچی دلت میخواد غر بزن و منم همه ی غر زدن هات تحمل میکنم"بعد خندیدنخنده و گفتن"ایا بنده وکیلم"اون موقع بود که من خندیدمخنده و گفتم من فعلا میخوام ادامه تحصیل بدماز خود راضیبعد آقای دکتر گفتن تا شب وقت داری جواب رو به من بدیبه من زنگ بزن.منم هر چی زور زدم که بکنمش فردا نشد و گفتن الا و باللا فقط تا آخر شب وقت داری فکر کنی و جواب بدیوقت تمام.بعد از اتمام تماسم نمیدونستم بخندم خندهیا تعجب کنمتعجب.همون حرف آیا بنده وکیلم باعث شد که شب چنین اسمسی به آقای دکتر بدم"سلام ،با اجازه پدر و مادرم بله!از فردا من و همسرم میریم ماه عسل و قراره کلی خوش بگذرنیم و ..."آقای دکتر جواب دادن "خیلی خوبه،قبول میکنم.پس دل بده و بخون"به این ترتیب شخصیت های داستان ما شکل گرفت

    عروس:فاطمه شیرازینیشخند

    داماد:درسنیشخند

    حاج آقا:آقای دکتر افشارقهقههقهقههقهقهه

    خواهر شوهر:قلم نیشخندنیشخند

    مادرشوهر:کنکورنیشخندنیشخند

    مهریه:رتبه 1 کنکور92،تراز 8000 قلم چی و 1374 سکه تمام نیشخنداز خود راضی

    اون شب بعد از چند تا اسمس دادن به آقای دکتر گفتم همسرم داره صدام میکنه و من باید برم .آقای دکتر هم جواب دادن "عجب خانم خوبی هستیااااا ،آفرینتشویق"از فردا صبح زندگی جدید من آغاز شد.من و درس رفتیم ماه عسل عینک!دیگه درس واسم درس نبود واسم همسر بودلبخند.دیگه به کتاب هام به شکل کتاب نگاه نمیکردم چون دیگه شده بود بخشی از زندگی من.صبح که از خواب بیدار میشدم به خودم میگفتم آدم وقتی بیدار میشه به همسرش صبح بخیر میگه پس منم باید به همسرم صبح بخیر بگم و میرفتم چند تا لغت زبان حفظ میکردم به معنای صبح بخیر گفتن به همسرم.هر وقت میخواستم برم بیرون به خودم میگفتم آدم متاهل با همسرش میره بیرون .برای همین حتی داخل خیابون و تاکسی هم کتاب دست میگرفتم و میخوندم.وقتی میخواستم غذا بخورم میگفتم آدم بدون همسرش غذا نمیخوره و سر غذا خوردن هم با همسرم بودم.کل زندگی من شده بود همسرم چون عاشقش بودم.قلباوایل از کارم خجالت میکشیدم خجالتحتی از آقای دکتر.فکر میکردم تو دل خودشون میگن فاطمه چه افکار بچگانه ای داره تا اینکه وقتی یکی از پست های انگیزشیشون در سایت کنکور دیدم آخرش نوشته بودن"اگر میخواهی مثل آهو و خرگوش تر و فرز و زرنگ بشی ، باید پشت سر خودت ترس شیر و روباه رو حس کنی ؛ از شرایط پیش اومده دیگه ناراحت نباش ، چون این شرایط موقعیتی رو برات به وجود آورده که از الان در همین 5 ماه خودت رو نشون بدی . با درست ازدواج کن و تا به اون حس قشنگ رضایت از خودت نرسیدی ، شب نخواب".اون موقع بود که فهمیدم نه تنها نباید خجالت بکشم بلکه باید به وجود چنین همسری افتخار کنم.از خود راضیچون همسرم از همه مشهورتر بود.همسرم تنها کسی بود که تا هزاران سال پیش و هزاران سال بعد حضورش در جامعه لازمه.آدم باید به وجود چنین همسری افتخار کنه.من بهترین همسر دنیا داشتم.داخل مدرسه همیشه معلم ها از همسرم تعریف میکردن و منم با دقت گوش میکردم چون تعریف کردن از همسرم به آدم حس خیلی خوبی میده.دیگه از خراب کردن آزمون های قلم چی ترسی نداشتم چون به خودم میگفتم خواهرشوهر اگر خواهرشوهرگری درنیاره که خواهرشوهر نیستنیشخند.همیشه تلاش میکردم خودم رو برای دیدن خواهرشوهرم آماده کنم .ما هر از دوهفته میرفتیم خونه ی خواهر شوهرم مهمونی.برای همین مجبور بودم در طول هفته همه ی تلاشم بکنم تا دل خواهر شوهرم به دست بیارم چون بالاخره خواهرشوهره و اگه جوابش منفی باشه زیر دل مادرشوهر میره و نمیذاره مادرشوهر رضایت بده.فردای اون روز که به آقای دکتر زنگ زدم به من زنگ بزنبهم گفتن چه خبر از همسرت منم گفتم خیلی خوب هست.آقای دکتر هم گفتن چه خوب!یک روز به آقای دکتر اسمس دادم من از دست همسرم چیکار کنم میترسم از بس تست میخوره چاق بشه!نیشخندخیلی شکمو هست!میترسم از بس چاق بشه از درخونه دیگه نتونه رد بشه!نیشخند

    ما هر روز یه جای دیدنی میرفتیم یک روز میرفتیم دریا یک روز جنگل و یه روز دیگه ...

    حتی یادمه هر شب به اقای دکتر اسمس میدادم میگفتم کجا رفتیم.

    یک شب حدود ساعت 8 بود که بهشون گفتم من و همسرم اومدیم پارک.آقای دکتر فکر کردن پارک واقعی.بهم گفتن باشه ولی زود برگرد.منم گفتم چرا؟؟؟سوالآقای دکتر هم که تازه متوجه شدن پارک خیالی گفتن آهان!از اون پارک ها!پس بمونچشمک!منم گفتم اگر پلیس نگرفتمون 1 شب برمیگردیمنگران.دیگه با دوستام کمتر حرف میزدم چون به خودم میگفتم همسرم راضی نیست این قدر با دوستام رفت و آمد کنم و سعی میکردم بیشتر پیش همسرم باشم.خلاصه سرتون درنیارم اینجوری بود که کل زندگی ما شد همسرم!اولین دیدارمن با خواهر شوهر بود که با کلی استرس رفتم .طبق عادتی که داشتم نتیجه آزمونم رو خودم نگاه نمیکردم و آقای دکتر میدیدن و اشکالاتم میگرفتن چون وقتی نتیجه ایده آلم نبود خیلی ناراحت میشدم و درس نمیخوندم!عصر اون روز بود که به آقای دکتر اسمس دادم میدونم خواهر شوهرم من رو نپسندیده دل شکستهولی من به عشق همسرم بازم تلاش میکنم.تو دلم هزارتا فحش به خواهر شوهرم میدادمعصبانی .دلم از دستش پر بود و هی بهش توهین میکردمعصبانی.داخل مدرسه با بچه ها زیاد شوخی میکردیم یکی از اون شوخی ها همسر خیالی بود ولی هسر خیالی من واقعی تر بود .فردای اون روز که رفتم مدرسه بچه ها گفتن چه خبر از همسرت؟(اون ها قضیه رو نمیدونستن و برای شوخی میگفتن)منم گفتم دیروز با خواهر شوهرم دعوام شدقهر و همش سر همسرم خالی کردم و بعدشم خندیدمخنده.اون موقع بود که یکی از دوستام بهم چیزی گفت که تا همین الان فراموشش نکردم گفت همسرت چه تقصیری داشته سر اون خالی کردی!!!!اون به شوخی گفت ولی من جدی گرفتمش و از حرفش خیلی خوشم اومد.همسرم من رو دوست داشتقلب و نباید به همسرم چیزی میگفتم.ظهر که برگشتم از مدرسه دیدم آقای دکتر اسمس دادن که آفرینتشویق و ترازت این شده.با کلی استرس استرسجواب دادم بدون غلط؟گفتن نه با غلط که بدون غلط مسلما خیلی بیشترم میشه!از شدت تعجب تعجبرفتم پای اینترنت و تا خودم کارنامم ندیدم باور نکردم.وقتی ترازم رو دیدم کلی دعا جون خواهر شوهرم کردم بغلو به خودم میگفتم چه خواهرشوهر خوبی داشتم و خودم خبر نداشتم.متفکر

    یادم رفت از مادرشوهرم براتون بگم.مادرشوهرم خارج از کشور زندگی میکرد و قرار بود تیر بیاد ایران.6 تیر اومد خونمون برای خواستگاری و بعد از 1 ماه تحقیقنیشخند درمورد من 12 مرداد خبر رضایتش رو بهم داد.من و همسرم ازدواج کردیم و 21 شهریور بچه دار شدیم .اسم بچمون رو گذاشتیم آی تی.حالا ما شیراز زندگی میکنیم و ی زندگی ایده آل داریم.یک زندگی بدون دغدغه!از ازدواجمون خیلی راضی هستیم و به خودمون میبالیم که چنین خانواده ای داریملبخند

    داستان زندگی ما این بود.شاید از نظر خیلی هاتون مسخره بیادسبز ولی خواهش میکنم زود قضاوت نکنین و تا آخر بخونین.شاید این طرز تفکر خیلی مسخره بیاد سبزولی همین طرز تفکر باعث شد که روزی 14 ساعت بخونم،از درس خوندن خسته نشم وبا لذت بخونم،همه جا  درس بخونم و هیچ وقت اتلافی نداشته باشم واز همه مهم تر بعد از 5 ماه به تراز دلخواهم برسم!شاید اگر اون طرز تفکر نداشتم به چنین خوشبختی نمیرسیدم!من حاضرم همسرم رو به همتون ببخشمبغل.نه به این خاطر که دوسش نداشته باشم!نه!!!!!من عاشق همسرم هستمقلب .ولی دلم میخواد شما هم از این همسر خوب استفاده کنین.به قول خیلی ها همسر خوب نعمته!حتی اگر بخواین میتونم آقای دکتر رو راضی کنم دفتر مشاورشون رو به دفتر اسناد رسمی تبدیل کنن و برای تک تک شما صیغه ی عقد بخونننیشخندنیشخندنیشخندمن حتی حاضرم هزار تا هوو داشته باشم!این انتخاب با شماست.دوست دارم بیاین همین جا داخل نظرات با خودتون عهد ببندین و فقط جواب بدین بله و زندگی جدیدتون رو آغاز کنین.بیاین یک بار هم که شده درس رو نه به خاطر کنکور بلکه به خاطر دوست داشتن بخونیم

    روش های انگیزه گرفتن هر کسی با کس دیگه ای فرق داره.چرا همیشه منتظرین تا کسی بیاد بهتون انگیزه بدهناراحت.چرا خودتون برای خودتون انگیزه ایجاد نمیکنین؟فکر نمیکنم کسی روش من اجرا کرده باشه؟من همیشه با چیزهایی انگیزه میگرفتم که مسخره بود ولی حسابی بهم انگیزه میداد.یکی با تشویق مامان و یکی با ترس بابا و یکی مثل من هم با ازدواج یا جشن تولد و...

    به حرفام فکر کنین

    منتظر نظراتتون هستم(دوست دارم هزار تا عروس یا هزار تا داماد  داخل این پست داشته باشیم)

     

    سه بهمن سالروز ازدواج من و درس مبارک باد

     

    دوست دارم نظراتتون رو یا اینجا یا وبلاگ خودم بگین

    منتظر نظرات خوشکلتون هستم

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    fshirazi پنجشنبه 03 بهمن 1392 زمان : 11:51 نظرات (116)
    بازدید : 5037

    منت خدای را عزوجل،که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت.

     

    هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات.

     
    پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب

    سلام به همه

    همه ی کسایی که برای زندگی دنبال بهونه میگردن...

    اگه می خوای رو اوج باشی باید تند تند بال بزنی

     این روزا  هوای بارونی و برفی فوق العاده و بی نظیره...

    و انرژی مضاعفی رو بهمون منتقل میکنه...

     از پنجره به بیرون نگاه می کردم، به بارونی که تند و تند می بارید و

    که یکدفعه چشمم افتاد به پرنده هایی که در حال پرواز کردن تو اسمون بودن ،

    یه پرنده رو دیدم که با وجود اینکه قطره های بارون

     

    تند و تند بهش می خوردند بازم بال میزد اینقدر تند، تند بال میزد که فکر کردم

    حتی برخورد ضربه های بارون رو  روی بالهایش حس نمیکنه!

    و خیلی سریع اوج گرفت و بالا رفت و کوچیک شد...

    چشمم بهپرنده ی دیگه ای افتاد که کمی بال زد و بعد پایین اومد و

    رویسقف خونه ای نشست .

     

    چند دقیقه اونجا نشست و هیچ حرکتی نکرد ...

    بارون دیگه بند اومده بود ولی اون پرنده هنوز نشستهبود.

    بعد هم رفت و روی زمین پشت بام یه خونه دیگه نشست..

    اما اون پرنده اولی با وجود اون بارونشدید بال زد و بالا و بالا تر رفت...

    خدا با پدیده های اطرافمون با ما حرف میزنه ...

    همه اینا نشانه ها هستند...

    با دیدن اون پرنده ها یادم اومد که:

     اگه می خوای رو اوج باشی  باید تند تند بال بزنی...

     

    زندگی جای توقف نیست . اگه وایسی می افتی!

     

    می افتی و به عقب میری یا همون جایی که هستی باقی میمونی...

     

    یاد جمله ی اقای گابریل گارسیا مارکز افتادم که میگن:

    همه دوست دارند که در اوج باشن و در اوج زندگی کنن

     

    اما چه زود راه رسیدن به اوج را فراموش میکنند...

     

    ادما چه زود یادشون میره هدفشون رو ...

    مسیری رو که میدونن چیه و اونا رو به هدفشون میرسونه

     

    اما واردش نمیشن!...

    نمی خوام نمی خوام که تو مثل اون کبوتر دومی که فقط تماشاگر بالا رفتن و اوج

     

    گرفتن بقیه کبوترا بود تماشاگر اوج گرفتن دیگران باشی...

    بشینی و برای دیگران دست بزنی ...

     

    تو به این دنیا نیومدی که تماشاگر باشی! ،

    اومدی که مثال بشی ،

    بزرگ بشی و به اوج برسی.

     

    خودت میدونی باید چیکار کنی ...

    اما قبل از هر چیز اول باید خودت خودتو باور کنی

    اگه خودت به اهداف خودت بخندی ، که چه طور ممکنه من به هدفم برسم

    انتظار داری کائنات چه جوابی بهت بده ! تو حتی خودتو باور نداری!

    اما همش میگی من باید اول بشم و ...

    پس قبل از هرچیز به خودت اعتماد کن مطمئن باش که اگه بخوای میتونی

    چون غیر ممکن وجود نداره !

    اینو خیلیییییییییییی از انسانهای موفق اثبات کردن...

    صحنه های پیروزیتو توی ذهنت مرور کن ،

    اگه فکر میکنی خودت رو باور نداری از خودت بپرس چرااا؟

    چرا من نتونم اول باشم ؟؟!!

     بعد ایراد کارت رو پیدا کن و حذفش کن

    اون وقت به خودت ایمان میاری که میتونی اول بشی

    چون ایراد کارت رو پیدا کردی...

    این جمله ی اقای بیل گیتس رو خیلیییی دوست دارم:

    بارها به خود گفته ام وقتی همیشه قرار است یک نفر اول شود

    چرا ان نفر مننباشم؟

    هیچ وقت برای این سوال جوابی پیدا نکرده ام که مرا وادار به عقب نشینی کند.

    اگرقرار باشد کسی اولین باشد ان فرد باید بیل گیتس باشد .

    به من بگویید چرا نه؟تا از حرف خودبازگردم...!!

    پس با تماااااااااااااام قدرت   بجنگ ،

    حتی اگه همه ی اطرافیانت تماشاچی هستن تو بلند شو و

     

                                             پرواز کن...

    واسه رسیدن به هدفت نباید ساکن باشی ،

    باید تند تند بال بزنی تا نیفتی...

     

    و یادت باشه که:

     

     "انسان های موفق کارهای متفاوتی انجام نمیدهند

    بلکه کارها را به شیوه ای متفاوت انجام میدهند..."


    میخوام یه بار دیگه این سوال رو از خودت بپرسی :

    ایا هرچی داشتی واسه رسیدن به هدفت گذاشتی؟!!!( چیز کمی نیست همه ی زندگیشون !

    خیلی حرفه ...زندگی ای که فقط  یکبار به هر انسانی عطا میشه ، )

    ایا برای دیدن یه لبخند کوچیک

    فقط یه لبخند کوچیک کسایی که تمااام زندگیشون رو برای من گذاشتن به اندازه

    کافی تلاش کردم؟

                                      فقط یه لبخند کوچیک!


     این پست با پستهای قبلی ام یه کم متفاوته ،

    -وقتی که به دنیا اومدم نمیدونم چه شکلی بوم مامانم میگه

    خیلیییییییییییییییییییی بامزه و دوست داشتنی بودم!

     

    مامانم ایــــــــــــــــــــنقدر دوستم داشت که از همه ی همه ی

    ارزوهاش به خاطر من گذشت!


    مامان میگفت یه ارزوی خیلی بزرگ داشته ولی

    هیچ وقت نتونست بهش برسه...

    میگفت

    کوهی هست که بالای قله اش گلی هایی هستن که

    هرکی بچیندشون همه ی ارزوهاش بر اورده میشه...

    اما حیف که من دیگه پیرم و...

    یه کم فکر کردم

    اره من باید میرفتم و ارزوی مادرم رو براورده میکردم

    اخه اگه اون نبود من به هیچ کدوم از ارزوهام نمیرسیدم ...

    اگه اون نبود شاید منم هیچ وقت نبودم ...


    این بود که تصمیم گرفتم

    این تصمیمم رو به  دوستام گفتم اونا بهم خندیدن



    چپ چپ نگام کردن!!


    گفتن تو ! تو میخوای بری بالا عمرا نمیتونی!

    تو هیچ وقت نمیتونی به ان هدفت برسی ، تو کوچکتر از این حرفایی...

    تو...

    اولش ناراحت شدم اما ...


    اما من همون لحظه یاده مادرم افتادم که  برای اینکه

    من به ارزوهام برسم

    از همه ی زندگیش گذشت...


    دیگه صدای اونا رو نمیشنیدم...

    انگار نا شنوا شده بودم

    از اونا جدا شدم و با خودم عهد بستم

     

     باید ارزوشو بر اورده کنم

    حتی اگه بمیرم...!!!

    به بهترین دوستم گفتم


    اون بهم هیچی نگفت و رفت...

    چند روز بعد دیدم که اون خودش عزم سفر کرده و رفته  تا گل ارزو بچینه!

    خیلییییییییییییییییییی عصبانی و ناراحت شدم یه حس عجیبی داشتم ،


    رفتم خونه وشروع کردم به گریه

    مادرم که تعجب کرده بود منو دید و گفت چی شده؟

    من همه چیزو براش گفتم و او گفت:

    حالا میخوای چیکار کنی پسرم؟

    گفتم :من تصمیمم رو گرفتم مادر میخوام برم و هر طور که شده اون

    رو از قله میارم پایین

    تمااااااااااام تلاشم رو میکنم و اونو به پایین میکشم ، تمام هدفم اینه ...

    مادرم دستم رو گرفت و من رو نزدیک رشته کوهای متعدد اون ناحیه برد


    نگاه کن پسرم چی می بینی؟

    نگاه کردم ، روی هر قله ای افراد مختلف و زیادی بودن که

    هر کدوم مسیر خودشون رو میرفتن...


    یکی با چوب

    یکی با طناب

    یکی با دستاش

    یکی....

    گفتم اوه مامان چقدر زیادن...

    مادر گفت : ببین پسرم هیچ کس نمیتونه جلوی تو رو برای رسیدن

    به هدفت بگیره

    تو مسیره خودت رو داری و دوستت هم مسیر خودش

    قله ی تو برای تو ائه

    حالا این تویی که تصمیم میگیری که برسی به اوج قله ات یا 

    پشت کنی به قله ات و

    بالا رفتن دیگران رو ببینی همه ی زندگی و هدفت رو بذاری

    برای پایین کشیدن دیگران که

    در این صورت اونا مسیر خودشون رو میرن بالا اما تو همونطور

    پایین ایستادی تا بتونی

    دیگران رو هم بیاری پایین...

    برای چی؟

    ایا اینطوری تو میری بالا و به هدفت میرسی؟؟

    ایا بالا رفتن یا پایین رفتن دیگران تاثیری در رسیدن تو به هدفت داره؟؟

    یا میتونی بایستی پایین و برای بالا رفتن انها دست بزنی و بگی ،

    اون طناب داشت و...

    من نداشتم

    اون ...

    هیچ چیزی جز تلاش و پشتکار تو نمیتونه تو رو به اوج قله ات برسونه... 

    کافیه خودت رو + توانایی هایت ( که فقط مخصوص توائه)

    باور داشته باشی...

    حسادت فقط تو رو پایین قله ات نگه میداره...

    اینم یادت باشه هیچ وقت هیچ کس نمیاد و بگه

    بفرمایید این موفقیت شماست تقدیم به شما و

    تو رو بالا ببره!!


    خودت باید به دستش بیاری!!!

    یه کم فکر کردم ، حق با مادر بود ...

    تصمیمم رو گرفتم

    متشکرم مادر من اون گل رو به دست میارم

    مادرم گفت برو پسرم ولی یادت باشه

    وقتی خسته شدی واینسا بدو!!!!!


    از کوه بالا رفتم با قدرت و پر انرژی خیلی از مسیر رو بالا رفتم

    به نیمه های راه رسیده بودم

    خسته بودم ...

    توی راه یکی از دوستای قدیمیم رو دیدم

    کمی باهاش صحبت کردم که یکدفعه 

    شروع کردم به قضاوت کردن راجع به یکی از دوستام

    داشتم ادامه میدادم که دوستم گفت وایسا !

    چرا قضاوت میکنی؟

    تو چه میدونی چرا ؟! و دلیلش چیه؟!

    اصلا به ما چه ربطی داره!

    مهم نیست دیگران چیکار میکنن

    یادت باشه وقتی که میذاری واسه انالیز دیگران

    فقط تو رو ازهدفت دور میکنه چه سودی داره

    قضاوت کسی که جاش نبودی

    دوستم راست میگفت اشتباه کردم

    من باید فقط به فکر هدفم باشم...


    توی این مسیر درسای زیادی گرفتم

    هیچ وقت از حقم نگذرم...


    یاد گرفتم اگه از یه مسیر رفتم و نشد از یه مسیر دیگه برم

    اما نایستم و ناامید نشم...

      نباید تحت هیچ شرایطی کم می اوردم ...

    آخرای مسیر پاهام خیلی درد میکرد خیلییییییییی

    کفش هام رو در اوردم ...

    فقط چشمام رو بستم و چهره ی مادرم و تلاشهایش 

    برای من رو یادم میومد ...

    یادم اومد به خاطر من پا گذاشت رو ارزوهاش

    حالا من چطور میتونم از زندگیم براش نگذرم

    چطور میتونم برگردم توی و چشمای پر از امید و مهربونش

    نگاه کنم و بگم

    نتونستم!!!!

    نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

    هرگز نمیذارم

    تا وقتی که نفس میکشم نمیذارم

    پاهام زخم شده بود

    و خون میومد اما با وجود درد بالا رفتم

    رفتم

    رفتم

    و بالاخره به اوج قله رسیدم و ...


    دستام کوچیک بود

    ولی تونستم

    و لبخند واقعی شو دیدم


     

     برای همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ی

    دنیام جنگیدم

    و میجنگم...

    تو برای همه ی دنیات آنطور که باید میجنگی؟؟؟؟



    به هدفت و اینکه بهش میرسی باور داشته باش.
    حس پیروزی رو تو چهره ات نشون بده.بگذار بقیه هم با دیدن تو قانع شوند که

    تو میتوانی..

    چشم رو هم بزاری تیر93 اومده و باید نتیجه ی 1 سال زحمتتو ببینی...

    بیا ماشین زمان رو بگیر دستتو خودتو ببر به تیر93...

    ببین از خودت راضی هستی؟!ببین این 1سال واقعا بهش می ارزید؟!

    بخدا اگه بدونی چه لذتی داره پیروزی....

    چه لذتی داره وقتی 1سالتو نگاه کنی و پشیمون نشی.

    تا حالا شده از 1 اتفاقی پشیمون شی اما بهت فرصت بدن که جبرانش کنی؟

    بیا این فرصتو به خودت بده.

    بزار تیر93 خوشحال باشی.هی افسوس نخوری .اگه اینکارو میکردم!!!اگه کمتر smsبازی میکردم!!!!!اگه یه خورده مهمونیو tvرو کمتر میکردم!!!!حتی اگه اینترنت انقدر نمیومدم!!!!و هزارتا اگر دیگه که وقتی ده هزاربارم تکرار کنی چیزی عوض نمیشه.


    پس فرمون زندگیتو دست بگیر.

    بلند شو ...استارت بزن...

    زاویه ی دیدتو عوض کن.


    بزار متفاوت باشیو البته قابل تحسین.

    و این همیشه یادت باشه که

    پنیر مجانی فقط تو تله موش پیدا میشه.

    پس بیا تصمیم بگیرو به خودت قول بده زندگیتو خودت بسازی نه تقدیر.

    و تو این راه کسی بیشتر از خدا همراهت نیست.

    بهترینها مال شماست اگر فعل خواستن رو صرف کنید.


    اگه تو بخوای مطمئن باش که میتونی

    کافیه که بخوای چون

    impossible is impossible


    - از شکستت درس بگیر و فکر نکن که با دست روی  دست گذاشتن و نا امید شدن

    چیزی عوض میشه. نه دنیا داره میره و منتظره تو نمیمونه پس نذار که این ثانیه هات

    هم از دست برن.

    یه جمله است که شاید خیلی شنیده باشید ولی دوست دارم دوباره بگم تا یادتون

    بیاد :انسان ها هیچ وقت شکست نمیخورند بلکه تلاش کردنشون رو متوقف می کنن.

    پس تلاشتو متوقف نکن چون توام به سهم خودت میتونی خیلی چیزا رو تو این دنیا

    عوض کنی...

    چون تو منحصر به فردی پس باید و باید منحصر به فرد حرکت کنی.

    با توکل به خدا شروع کن چون خدا تنها کسیه که تا ته ته دنیا

    باهاته و دستت رو میگیره تا تو رو به هدفت برسونه. پس توام دستشو محکم بگیر و

    رها نکن...

    و نهاااااااااااااااااااااایت تلاشت رو انجام بده تا به اهدافت برسی.

    شخصی از اقای ساکریت اسرار موفقیت او را پرسید ...

    ساکریت به او گفت که با او به رودخانه برود تا به او بگوید.ساکریت داخل اب راه رفت

    و از مرد خواست که با او برود... وقتی اب رودخانه بالا امد تا به شانه ی ان ها رسید

    ساکریت گردن ان مرد را گرفت و او را به داخل اب غوطه ور کرد! مرد دست و پا زد...

    اما ساکریت قوی بود . بعد از چند ثانیه ساکریت به او کمک کرد و او را بالا کشید.

    مرد نفس عمیقی کشید . در ان لحظه ساکریت از او پرسید :

    در هنگامی که داخل اب بودی چه می خواستی؟

    مرد جواب داد :هوا 

    ساکریت سری تکان داد و گفت این کلید موفقیت است.

    وقتی موفقیت ان قدر برایت مهم است که مثل هوا به ان نیاز داری انگاه به تنهایی

    ان را به دست می اوری. راه دیگری وجود ندارد.

    - پس باید هدفمون اینقدررررر برامون مهم باشه که واسه ی رسیدن بهش تمام

     

    تلاشمونو را بکنیم و هر چی داریم بذاریم ...

    اگر تو بخوای میتونی همه ی داستانو عوض کنی یه جمله ی خیلی زیبا از

    اقای بیل گیتس هست که میگه :

    مهم نیست که فقیر به دنیا میاید ،ولی خیلی مهمه که فقیر زندگی می کنید یا نه ...

    دوست داری در اینده چه جوری باشی ، چه جوری زندگی کنی؟؟؟

    پس همون کارهایی رو انجام بده که تو رو تبدیل می کنه به چیزی که دوست داری

    باشی ...

    گذشته ها رو فراموش کن ، هرکی در گذشته است ، در گذشت است...

    از همین الان نه از فردا ، همین الان شروع کن و واسه هدفت تمام تلاشت رو

    انجام بده ...

    از همین الان...

    هرگز داشته هايت را دست كم نگير...

     

    قبل از اینکه در مورد کسی قضاوت کنید
    لطفا چند قدم با کفش هایش راه بروید

    به امید موفقیت شما عزیزان و دوستان از طرف سعید از مناطق (دوستان گفتن دیگه نگیم این قسمت رو )استان ایلام .....


    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 جمعه 13 دی 1392 زمان : 1:02 نظرات (32)
    بازدید : 5365

     

     

     

     

     

    سلام یه سلام پر از انرژی ........

    امیدوارم امروزتو عالی گذرانده باشی و وقتی سر تو رو بالش میذاری بگی خدایا

    شکرت، امروزم عالی بود امروز خیلییییییییی از خودم راضی بودم .....

    اگه از خودت راضی نیستی چرا یه کاری نمیکنی که این رضایت به دست بیاد؟؟؟!

    چرااا؟ مگه چقدر فرصت داریم که این همه هم یه جوری بگذرونیم که اخرشم از

    خودمون راضی نباشیم ...

    مگه یادت رفته که چه هدف های بزرگی داشتی و داری؟

    مگه یادت رفته که واسه رسیدن به هدفت باید بجنگی؟؟؟

     چرا نشستی و به حرفای اطرافیانت توجه میکنی ..

    به انرژی های منفی شون ...  

    فرصتتو از دست نده و برای رسیدن به آرزوهات بجنگ..

    و یادتون باشه که: غیر ممکن غیر ممکنه...

     

    - یک سوال ازتون دارم:

    1. آیا الان و توی این لحظه از خودتون راضی هستید یا نه؟

     و اگه نه چرا؟


    این داستان بی نظیر داستان

     

    زندگیما ادماست  که 3 دسته شدیم،

    یه دسته محکم و استوار

    یه دسته تا یه جاهایی از مسیر رو              

          

    میرن ولیبعد...

    یه دسته هم که بازنده شدن براشون

    مهمنیست و  ...

    شما جز کدوم دسته هستید؟

    هر وقت خسته شدی و ناامید ، یاد

    چهره یکساییبیافت که تماام

    زندگیشون روبرایتو گذاشتن...

    یاد لبخند مادرت که وقتی موفقیتت

    رومیبینهانگار  تمام دنیارو بهش دادن ،

    و همه ی زندگیشو برات  گذاشته که تو ....

    یاد دستای پدرت که با تمام وجودش

    زحمت میکشهبه امید اینکه تو به ارزوهات برسی...

    یاد ستاره دریاییت که باید نجاتش بدی حتی اگه یه دونه است...

    یاد کسایی که با تلاش تو بشه که دنیاشون عوض بشه ...

    یاد...

    یاد خیلیا که دیدن لبخند و خوشحالیشون به اندازه ی تمام دنیا می ارزه ...

    یاد خودت که به خودت قول دادی که ...

    یاد خدای بزرگی  که بهت فرصت داده که ارزوهاتو بسازی...

    یادت باشه که:

    هر وقت هرچی داشتی گذاشتی

    خدا اولت میکنه ،

    شک نکن ...

    وقتی پاهات خسته شدن

    با قلبت بدو...



    با قلبت بدو

    نه با پاهات ...

     

     

    باور کن میتونی هر ناممکنی رو ممکن کنی ،

    وگرنه هیچ وقت بهت فرصت داده نمیشد!!

    "شما نمیتوانید زمانیکه لباس شکست پوشیده اید

    از نردبان موفقیت بالا روید"

    هیچ مانعی را باور نکن

    the dream isnt what you see in  sleep

    dream is the thing which dosent let you sleep

     

    هر جا هستی و توی هر رشته ای که فعالیت میکنی بهترین باش ... بهترین

    سعی کن تمام تلاشتو انجام بدی که بهترین در کاری که در حال حاضر در حال

    انجام اون هستی تبدیل بشی...

    "اگر کسی رفتگر خیابان است باید طوری خیابان را جارو کند که میکل انژ

    مجسمه سازی میکرد و بتهوون سمفونی می ساخت ... شکسپیر شعر

    می سرود ... و ....او باید طوری خیابان را جارو کند که رهگذران اسمانی و

    زمینی توقف کنند و بگویند اینجا یک رفتگر بزرگ زندگی می کند که کارش را

    فوق العاده انجام میدهد".                                    

                                                                                  "Martin Luther king"


    نبرد های زندگی همیشه به نفع قویترها پایان نمی پـذیرد، دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد ...
    بردن را باور داشته باش!


                                                                                                                     (ناپلئون بناپارت)

     

    از دفتر روزنامه ای که در آن مشغول به کار بود اخراج شد
     
    چرا که رئیسش فکر میکرد تخیل خلاقیت و ایده های خوب ندارد.
     
    والت دیزنی: موسس شهر بازی دیزنی لند و شرکت والت دیزنی 
     
    (آفریننده میکی موس سفید برفی و..) برنده ۲۲ جایزه اسکار .

     

     

    پس از جدایی از همسر از دست دادن شغل و مرگ مادرش کتابی نوشت

    که دوازده بار توسط انتشارات مختلف رد شد

     
    جی کی رولینگ نویسنده سری کتابهای هری پاتر : پردرآمد ترین 
     
    نویسنده تاریخ و برنده عنوان “تاثیر گذار ترین زن بریتانیا”.


     
     
    معلم مدرسه اش به او گفته بود که زیادی احمق است و هیچ چیز یاد نخواهد گرفت.
    توماس ادیسون دارنده امتیاز ۲۵۰۰ اختراع که مهم ترین آنها لامپ الکتریکی است.

     

     

    توسط کمپانی سازنده موسیقی رد شدند چرا که کمپانی از صدا و

    موسیقی با گیتار آنها خوشش نیامد

    گروه بیتلز: تاثیر گذار ترین گروه موسیقی قرن بیستم با فروش جهانی

    تا ۱ میلیارد نسخه از آثار.


     
     
    تا سن چهار سالگی قادر به حرف زدن نبود.اطرافیان او را “فردی غیر اجتماعی با
     
    رویاهای احمقانه” میشناختندآلبرت انیشتن نظریه پرداز نسبیت و برنده جایزه نوبل فیزیک. 

     

     از تیم بسکتبال دبیرستانش اخراج شد و به قول خودش بارها و پشت سر هم

     
    شکست خورد
    مایکل جردن بسکتبالیست حرفه ای سابق و معروف با عنوان بهترین
     
    بسکتبالیستی که تا به حال بوده است.

    نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت

    بگیرد……

    تعدادی موش آزمایشگاهی رو به استخر آبی انداختند و زمان گرفتند تا ببینند

    چند ساعت دوام میاورند،حداکثر زمانی که موشها توانستند دوام بیاورند

    17 دقیقه بود.

    سری دوم موشها را با توجه به اینکه حداکثر 17 دقیقه می توانند زنده بمانند

    به همان استخر انداختند،اما این بار قبل از 17 دقیقه نجاتشان دادند.

    بعد از اینکه زمانی را نفس تازه کردند دوباره انها را به استخر انداختند.

    حدس بزنید چقدر دوام آوردند؟

    26ساعت !!!!!!!!!!!!

    پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که علت زنده بودن موش ها این بوده است که

    انها امیدوار بودند تا دستی باز هم انها را نجات بدهد و توانستند این همه دوام بیاورند!


    امید، قوه محرک زندگی است.

    ساموئل اسمایلزو

     


    هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون
    اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید !

    همیشه به
    قدرت کلمات فکر کنید .
    چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره...


    پس :

    همیشه ....

    مثبت فکر کنید !

    و بالاتر از اون

    کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید !

    و همیشه باور داشته باشید :
     
    من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم...


    به امید لذت هدف و موفقیت شما عزیزان و دوستان از طرف سعید از مناطق فوق محروم استان ایلام .....



     

     

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 سه شنبه 10 دی 1392 زمان : 11:18 نظرات (37)
    بازدید : 4837

    سلام مجدد .........

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ادیسون قبل از رسیدن به موفقیت 1000 بار شکست خورد

    شما بعد از چند بار شکست تسلیم شدید؟!!!!

    فقط بعد از یکبار؟!

    روزی خبرنگار جوانی از ادیسون پرسید اقای ادیسون شنیده ام برای

    اختراع لامپ تلاش های زیادی کرده اید اما موفق نشدید .

    چرا پس از ۹۹۹ بار شکست همچنان به فعالیت خود ادامه می دهید؟

    ادیسون با لحن خونسردی جواب میدهد "

    ببخشید اقا  من ۹۹۹ بار شکست نخورده ام بلکه ۹۹۹ روش یاد گرفته ام

    که لامپ چگونه ساخته نمیشود.

    "اشخاص عادی با تجربه اولین شکست دست از

    تلاش بر میدارند و به همین دلیل است

    که در زندگی با انبوه اشخاص عادی و

    تنها با یک ادیسون رو به رو هستیم.

                                                                                                          "ناپلئون هیل"

    تنها راز

    موفقیت

    تویی!

    خودت رو باور کن

    فقط اگه خودت رو باور کنی

    میتونی دنیات رو عوض کنی...

    یه وقتایی خسته و ناراحت میشی و شاید نا امید !

    اما بلند شو و

    چشمات رو ببند چهره ی کسی رو تصور کن که

    تو مسئولی

    لبخند رو رو لباش بنشونی ،

    شادی رو چشماش بیاری و

    ارزوهاییش رو که به خاطر تو فراموش کرده برایش بسازی

    تو رو خدا برای ارزوهات ، برای ارزوهاش

    بجنگ....

    خودت باش اونطور که دوست داری

     

    اونطور که ارزوته

     

    اونطورکه خوشحال هستی

     

     

    بزرگ فکر کنیم و یه جوری به اطرافمون نگاه کنیم که :


    "کاش عظمت در نگاه تو باشد


     نه در ان چیزی که به ان مینگری"

    "من اگر در پوست گردو اسیر و محدود باشم باز می توانم خود را

    پادشاه فضای
    بیکران بدانم"
                                              

     

                                                  "شکسپیر کتاب هملت نمایش ۲"

    همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، مشروطبر

    اینکه ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم.

                                                                                                           "والت دیسنی"

    وقتی یه کاری رو شروع کردی حق نداری نیمه کاره رهایش کنی ...

    تا اخرش باید بری

    برنده ها کسایی نیستن که خوب شروع میکنن بلکه

    کسانی هستن که خوب تموم میکنند..





    "قدرت قلبی ایمان داشتن به موفقیت ،

    اگر باور نداشته باشی

    مهارتت هم به چشم نمیاد!!!

    زمان برای تو به عقب برگشته

    از همین حالا شروع کن

    و اونی شو که باید بشی..."

    به امید موفقیت شما عزیزان و دوستان از طرف سعید از مناطق فوق محروم استان ایلام .....


    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 یکشنبه 08 دی 1392 زمان : 15:14 نظرات (25)
    بازدید : 4099

     

     

     

     

     

     

     

    تغییر واسه ی ارزوهامون!

    سلام .......

     

    یه کاری واسه ارزوهامون!

    و از شما دوستای خوبم

     

    میخوام هر تغییری که واسه رسیدن به

    هدفتون و برای متفاوت شدن با دیروزتون انجام میدین اینجا بگید 

    تغییراتی که برای هدفمون

    هر روز ، هرهفته و ... انجام میدیم

    که یادمون نره

    که:

    بایــــــــــــــــــــــد

    دیروزمون با امروزمون فرق کنه...

    باید خودمون یه کاری کنیم که ارزومون اتفاق بیفته:)))

     

     

     


    چرا نشستی برای موفقیت دیگران کف میزنی؟!

    یه کاری کن!

    تو که تماشاگر نیستی!

    اگر خسته شدی

    بدو!

    غیر ممکن وجود نداره اگه تو بخوای میشه


    گوشات رو روی حرفای منفی اطرافیانت ببند روی هدفت متمرکز شو

    تو فرصت مسخره کردن ، قضاوت کردن و توجیه کردن دیگران رو نداری ، 

    انرژی که برای این کارای بیهوده میذاری برای رسیدن به هدفت صرف کن 

    سعی نکن به بقیه اثبات کنی که بهترینی ،

    اصلا مهم نیست که اونا چی فکر میکنند

     

    "بعضی از مردم میخوان که ( ارزوشون)اتفاق بیفته

    بعضی ارزو میکنند که اتفاق بیفته

    و بعضی یه کاری میکنند که اتفاق بیفته..."

                                                مایکل جردن

    واسه آرزوت یه کاری کن!!

     


    چرا من بیل گیتس نشدم ...!

    راستش یه مدت بود که خیلی دنبال این میگشتم که راه موفقیت چیه

    ادمای موفق چه جوری موفق شدن

    خیلی گشتم از خیلیا پرسیدم خیلی کتاب ها رو خوندم

    ولی اخر سر متوجه شدم تنها راه موفقیت

    خودم هستم

     کارتون پاندای کنگ فو کار دیدین؟

    در نهایت پاندا فهمید که تنها راز و راه موفقیت خودشه!!!!

     

    باور خودش و انجام کاری که فکر میکنه غیر ممکنه ولی ممکنه!

    یه جمله ی بی نظیر که همیشه توی ذهنم هست

    اینه که :

    ادما نون فکرشون رو میخورن نه نون بازوشون رو!

     

    چرا منتظری یکی بیاد و بگه بفرمایید ارزوتون چیه بگید

    من براورده کنم!!!

    نذار دیر بشه ،

    یه فکری کن

    خودت

    آرزوت رو بساز

    اگر همواره مثل گذشته بیندیشید

    همیشه

    همان چیزهایی را به دست می اورید که

    کسب کرده اید...

    علی واکسیما را اکثر مردم تهران می شناسند، مردی که با واکس زدن

    کفش شهروندان تهرانی امرار معاش می کند،

    اما به تازگی موتور سه چرخه خود را تبدیل به خودرو کفشی کرده و با

    آن در خیابان های تهران کار می‌کند.


    علی به شوخی می گوید:

    به تازگی ورژن جدید ماشینش را رو کرده و تصمیم دارد برای تولید انبود

    آن با ایران خودرو بر سر میز مذاکره برود ...

    این ادم موفقه

    چون با همه ی واکسی های این شهر فرق داره!

    سایت داره ، وقت تعیین میکنه ...

    عاشق کارشه...

    پس کیه که بتونه تعیین کنه که چه کسی در چه رشته ای موفق و پولدار میشه؟!

    هیچ کس ،

    جز خودمون...


    به این میگن تفاوت

    اگه میخوای بی نظیر و موفق باشی

    متفاوت فکر کن


     ایده ها منتظر نمی مانند

     

    همیشه اون تغییری باش

    که میخوای تو دنیا ببینی...

    بهتون قول میدم هرگز نمیتوانید انسان موفقی رو ببینید

    که شبیه دیگران فکر میکنه!!



    یادت نرفته که اگه جایی که الان هستی رو دوست نداری خب عوضش کن

    باور کن که درخت نیستی!!!

    خلاف جهت همه حرکت کن و به مسائل ساده ای که هیچ کس

    بهشون توجه نمی کنه دقت کن 

    به امید موفقیت شما عزیزان و دوستان از طرف سعید از مناطق فوق محروم استان ایلام .....


     

     

     

     

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 جمعه 06 دی 1392 زمان : 18:30 نظرات (27)
    بازدید : 6728
    فقط اعضای سایت
    پیامک "تک جلسه تلفنی" با دکتر افشار : 09358960503


    من : سلام…

    تو : ( چشمات رو آروم به نشونه ی جواب سلامم می بندی و به دنبالش ، یه قطره اشک… )

    من : خوبی ؟!

    تو : ( سرتو به چپ و راست حرکت میدی که نه ، خوب نیستم…و یه قطره ی دیگه … )

    من : آخه چرا ؟! فقط به خاطره یه امتحان اینجوری ریختی بهم ؟! اونم با این همه فرصت ؟!

    تو : ( سرتو میندازی پایین و دستاتو میگیری جلوی صورتت و یهو بغضت میشکنه و هق هق گریه هات ، هوای دلتو بارونی میکنه… )

    من : آروم دستاتو از صورتت کنار میزنم …سرتو بگیر بالا رفیق… چرا زمین رو نگاه میکنی؟! تو وجودت آسمونیه …حیفه ، گریه نکن… کنکور که ارزش این قطره های با ارزش رو نداره ! چرا اشک میریزی؟! چرا بی تابی میکنی؟! اصلا چرا وقتی میخوای گریه کنی ، زمین رو نگاه میکنی ؟! میخوای شرمنده ش کنی؟! میخوای بگی پاهاتو بسته به خاک و نمیذاره قدم برداری ؟! میخوای بگی نمیذاره پرواز کنی و اوج بگیری؟! یا نه…خودتم شرمنده ای !!؟ که تنها چیزی که نصیبش میکنی غبار کفش ها و سنگینیه قدم ها و اشک های وقت و بی وقتته !!…سرتو بگیر بالا…یالا جواب منو بده…

    تو : ( فقط نگاه… )

    من : بگو…منتظرم…

    تو : ( دوباره نگاه… )

    من : نترس…راحت باش…اینجا کسی بابت حرف هات مجازاتت نمیکنه…ما با هم رفیقیم…مگه نه؟!

    تو : ( سرتو به نشونه ی تاکیید تکون میدی … )

    من : پس حالا که موافقی ، یه کلمه حرف بزن تا صداتو بشنوم…حس نمیکنی داری به قلبت ظلم میکنی؟! داری سنگینش میکنی ؟! مگه چقدر طاقت داره ؟! چقدر جا داره ؟! بخدا قلبت خیلی کوچیکه… بعد آروم دستاتو میگیرم تو دستم و به حالت مشت ، می بندمش…ببین… میگن قلبه آدما به اندازه ی مشتشونه…ببین قلبت چه کوچیکه !…چطور دلت میاد اذیتش کنی و این همه غم و غصه رو بریزی توش؟!…فکر نمیکنی ، بی انصافی ؟!…قلبت رو آزاد کن…بذار نفس بکشه…غم هاتو بریز تو صدات و بعد فریادشون بزن…بریزشون بیرون…از قلبت به محیط…یه جورایی میشه گفت انتقال انرژی منفی از سامانه به محیط پیرامون !…موافقی ؟!

    تو : ( شونه هاتو به نشونه ی بی تفاوتی میندازی بالا… )

    من : نمیخوای یه چیزی بگی و به دلت یه رحمی بکنی ؟! گناه داره…داری عذابش میدی…تو با این همه بزرگیت ، طاقت غم و غصه هاتو نداری و سنگینیه بارشونو به دوش قلب پاک و بی گناهت میندازی…حالا چه برسه به اون قلب کوچیکت !…

    تو : ( فقط نگاه … )

    من : با نگاه میتونی حرفاتو بریزی بیرون ؟!

    تو : ( سرتو به نشونه ی نه ، به چپ و راست حرکت میدی …)

    من : اما تو نگاهت هم یه دنیا حرف نشسته…

    تو : ( چشمات رو بازتر میکنی…یه کوچولو تعجب کردی… )

    من : چیه ؟! چرا اینجوری نگام میکنی ؟!درسته که نگاهت پر از حرفه…اما تا صداتو نشنوم که نمیتونم معنیشونو دقیق بفهمم…صدای تو ، کمکم میکنه درکت کنم…

    تو : (نگاه… )

    من : ( نگاه… )

    تو : ( چشاتو تنگ میکنی که بهم بفهمونی منتظری یه چیزی بگم !… )

    من : ( نگاه … )

    تو : ( یه نفس خیلی عمیق میکشی و با یه اندوه خاصی ، آه میکشی…و دوباره نگاه… میدونم میخوای بهم بگی حرف بزنم… )

    من : ( نگاه… )

    تو : ( یه آهه دیگه…انگار فهمیدی با هر آهی که میکشی ، قلبت یه نفس راحت میکشه… )

    من : ( نگاه … )

    تو : چند دقیقه مکث…روتو برمیگردونی سمت دریا…چشماتو میبندی و بعد از چند ثانیه بازشون میکنی…یه نفس عمیق میکشی و بعدش آهسته نجوا میکنی… ” خسته ام…”

    من : ( کنار تو…نگاهم به دریا…سکوت…)

    تو : چشماتو دوباره میبندی…یه نفس عمیق دیگه…انگار تازه ریه هات پر از اکسیژن شده…انگار با این نفسای عمیقت داری به قلبت میگی اینا مال تو إ …تویی که این همه مدت بار سنگین غم های من رو به دوش کشیدی … نفس بکش قلب من…از این اکسیژن زندگی تنفس کن… رها از هر غم و غصه ای…دوباره چشماتو باز میکنی و نفست رو میدی بیرون…آهسه میگی…” میدونی؟!…دلم هوای خوشی کرده…دیگه کم آوردم…خیلی وقته اینجا گیر افتادم…این جا ، جای من نیست رفیق…” وبعد سرتو میچرخونی سمت من که نظر من رو هم بدونی…

    من : ( نگاهم هنوز سمت دریاست و وانمود میکنم نظری ندارم… )

    تو : نگاهت دوباره به دریا…آهسته میگی…” داری تلافی میکنی…آره ؟! ”

    من : ( دوباره نگاه… )

    تو : حالا میفهممت…وقتی با کسی حرف میزنی و جوابی نمیشنوی ، خیلی حسّه بدیه…نه ؟!

    من : ( فقط نگاه… )

    تو : کفشاتو در میاری و چند قدم از من دور میشی و به دریا نزدیک…انگار میخوای بذاری پاهاتم نفس بکشن و راحت باشن…چند قدم دیگه…حالا داری نوازش آب رو روی پاهات احساس میکنی…میبینی ؟! دریا با این همه عظمتش داره موجود کوچیکی مثله تورو نوازش میکنه…داره بهت توجه میکنه…یعنی هیچ غروری نداره ؟! نمیترسه شاید با این کار از عظمت دریا بودنش ، کم شه ؟! چقدر متواضع و فروتنه…اما ما آدما چی؟!…چند قدم دیگه میری جلوتر…چند لحظه مکث…انگار دلت واسه دستات هم سوخته…دست هایی که تو مدرسه یا کلاس کنکور ، تند و تند حرف های دبیر هارو یادداشت میکنن و حواسشون هست که مبادا چیزی از قلم بیفته و تو دچار مشکل بشی و اونا شرمنده !…دو زانو میشینی و آروم دستاتو میکشی روی آب…حالا اینبار تو میخوای دریا رو نوازش کنی…میخوای محبتش رو جبران کنی…چه لذتی داره…نه ؟! انگار دستات که آب دریا رو لمس میکنن ، روحت نفس میکشه…حسّ پرواز داری…صداتو یه کمی بالاتر میبری که مثلا منم حرفاتو بشنوم…آخه الان از من دور شدی…تو ، تو دریا و من تو ساحل… ” میدونی…دلم خیلی گرفته…” سرتو میندازی پایین…انگار دیگه حتی منتظر جواب منم نیستی…دیگه اینجا نیستی…رفتی تو یه فاز دیگه…

    من : ( دارم نگاهت میکنم…تو دلم تحسینت میکنم که داری غم هات رو میریزی بیرون…خیلی دلم میخواست داد بزنم و بهت بگم ، هرچقدر دلت میخواد اینجا داد بکش و حرف بزن…خودتو خالی کن…اینجا کسی جلوتو نمیگیره…کسی نمیگه ، هیس ! ساکت باش ! چرا داد و بیداد راه انداختی ؟! آبرومون رفت !… صدات اینجا مزاحم هیچ کس نیست…فقط تویی و دریا و خدا…خدا ، صدای فریادت رو هم دوست داره…داد بزن…فریاد بکش…بگو هرچی تو دلت ریختی و سنگینش کردی…بریزشون بیرون…سبک کن قلبت رو…اما حیف که اگه حرف بزنم اونوقت دوباره ساکت میشی…الان تو یه حالو هوایه دیگه ای هستی و دوس داری حس کنی تنها و تنها کسی که صداتو میشنوه خداست…پس مزاحم خلوتت نمیشم…)

    تو : سرت هنوز پایینه…چند دقیقه مکث میکنی…بعد آروم سرتو میگیری بالا…همونجور که داری آسمونو نگاه میکنی ، چند لحظه چشاتو میبندی و یه نفس عمیق…با صدای کمی بلندتر میگی… ” اما من دلم میخواد زندگی کنم…” چشمات هنوز بسته ست…انگار نور آسمون چشماتو میزنه…نمیخوای اذیت بشی و بخاطر نور ، حال و هوای آسونی رو از روحت دریغ کنی…دیگه نمیخوای کوتاه بیای…تازه رفتی تو فاز حرف زدن و سبک شدن…میخوای بازم حرف بزنی…ونگاهت همون جور به آسمون…انگار روی صحبتت با خداست…

    من : ( همونجور نگات میکنم…تو داری به هدفی که من میخواستم ، نزدی و نزدیک تر میشی…آره…داری فریاد میزنی…هرچند هدفه من بود…اما حواست نیست…رفیق این هدف تو هم بود…تو هم دلت میخواست آزاد باشی…راحت و سبکبال…

    تو : چشمات بسته ست و نگاهت به آ سمون…یه لحظه مکث…و بعدش فریاد…” خدایا…من حس زندگی کردن دارم…”

    من : ( با نگاهم دارم فریاد هاتو تحسین میکنم…آفرین…بگو رفیق…یالا…)

    تو : بازم بلندتر… “من میخوام نفس بکشم…میخوام قلبمو از اندوه خالی کنم…من… ( و باز هم بلندتر )…خدایا…( و بلندتر )…میخوام امیدوار زندگی کنم…”

    حالا به هق هق افتادی…داری تند تند نفس میزنی…من حرکت شونه هاتو میبینم…اگه صدای امواج آب نبود ، صدای نفس هات رو هم میشنیدم…اما صدای گریه ت…یه صدای عجیبیه…انگار هیچ غم و غصه ای توش نیست…چون چند ثانیه قبل همشو با فریاد های پرقدرتت به محیط فرستادی…

    من : ( همونطور که دارم نگات میکنم تو دلم میگم خدایا ، چه عظمتی داری !…چجوری ما آدم ها این همه انرژیه منفی خودمون رو خیلی راحت ، با حرف زدن ، نگاه کردن و یا حتی فکر کردن ، به محیط اطرافمون میدیم و اونوقت کوه و دریا و آسمون و … به جای اون همه غم و ناراحتی ، بهمون طراوت و تازگی و انرژی مثبت میدن ! … خدایا…چقدر با سخاوتی…شکرت…)

    تو : هنوز داری هق هق میزنی و هنوز هم نفس های بلند…انگار روحت یه بار دیگه زنده شده…انگار تنها چیزی که الان داری ، یه روح آزاد و یه قلب پاکه…و دیگه جسمی در کار نیست…انگار زمینی بودن از یادت رفته…هنوز دوست داری داد بزنی…بازم مونده…از صدای گریه هات معلومه…فریاد میکشی…” من میخوام که بتونم…” و دوباره فریاد… ” من عاشق لحظه لحظه های زندگیم هستم…خدایا…( با تمام وجودت و بلندتر ) کمکم کن که دوباره بلند شم…”

    .

    .

    .

    فرمان ۱ دقیقه سکوت…دیگه نه صدای امواج هست…نه صدای باد…ونه صدای هق هق و نفس های بلند تو…با چشم های بسته…نگاهت هنوز به آسمون…انگار واسه چند ثانیه همه ی کاینات سکوت کردن…انگار به تو ۱ دقیقه و فقط ۱ دقیقه زمان داده شده تا تو این خاموشیه محض ، آخرین حرفتو بزنی…۱ دقیقه ی تو از همین حالا شروع شده…۶۰…۵۹…۵۸…زمان داره میگذره و تو هنوز ساکتی و کاینات هم…۵۷…۵۶…۵۵…انگار بدجوری تو فکری…۵۴…۵۳…داری تو ذهنت دنبال بهترین جمله میگردی…۵۲…۵۱…۵۰…۴۹…جمله ای که بتونه تورو خالیه خالی کنه…۴۸…۴۷…آخه ین آخرین فرصت تو ست…۴۶…۴۵…۴۴…۴۳…کاینات واسه هرکسی ، زندانیه سکوت نمیشن…پس لابد تو یه فرده خاصی…هی…زود باش…عجله کن…فرصت داره از دست میره…۴۲…۴۱…۴۰…یالا رفیق ، بگو تا دیر نشده و همه بیدار نشدن…۳۹…۳۸…۳۷…به احترام تو ، همه خاموش و بی حرکتن…درگیر یه سکوت مطلق…۳۶…۳۵…۳۴…سر تا پا گوش شدن و منتظر فرمان تو هستن…۳۳…۳۲…هنوز چشمات بسته ست و داری فکر میکنی…حتی دیگه نفس هم نمیکشی…۳۱…۳۰…۲۹…۲۸…زمانت از نصف کم تر شده و هنوز هم سکوت پابر جاست…تو ۲۸ ثانیه ی دیگه فرصت داری…شاید الان خیلی خوب ارزش زمان رو درک میکنی…شاید داری افسوس میخوری که چه ثانیه های خاموشی رو برای شاد بودن و با امید زندگی کردن ، از دست دادی…۲۷…۲۶…اما نه…حالا وقت این حرفا نیست…یه چیزی هنوز تو ذهنته…اگه اونم بگی ، دوباره میشه یه نوار خالی که پذیرای ضبط هر اتفاق تازه ایه…و این یعنی یه شروع خوب برای تو…۲۵…۲۴…۲۳…و همینطور گذر ثانیه ها…۲۲…۲۱…و هنوز هم خاموشی…حتی ابر ها هم حرکت نمیکنن…عجیبه که من هم صدای نفس هامو نمیشنوم…انگار تو یه اتاق عایق صدا گیر افتادیم…۲۰…۱۹…۱۸…۱۷…هنوز تو همون حالتی…داری به چی فکر میکنی ؟!…آره میدونم…این که چه حرفی میتونه پایان پشیمونی های گذشته و شروع امید به آینده باشه !…یعنی هم شروع و هم پایان…چه پارادکس قشنگیه…نه ؟!…۱۶…۱۵…الان خیلی دلت میخواست زمان وایسه…نه؟!… اما نمیشه رفیق ، بجنب…این دیگه دست من و تو نیست…همه منتظرتن…تو رو خدا زود باش…۱۴…۱۳…یه صدایی میاد…صدای من که نیست…فکر میکنم صدای نفس های تو باشه…چت شده ؟!…چرا دوباره به نفس افتادی ؟!…پس چرا فقط صدای نفس تو میاد؟!…۱۲…۱۱…یه لحظه سرتو میگیری پایین و بعدش از رو زانوهات بلند میشی…شمارش معکوس شروع شده…۱۰…۹…۸…اما انگار زیاد توان نداری…انگار یه جورایی اصلا این جا نیستی…انگاری از حال رفتی…با تمام وجودت تلاش میکنی و به زحمت بلند میشی…۷…۶…نگاهت دوباره به آسمون…یه دم عمیق…و فریاد بی نظیرت…کلمات رو شمرده شمرده و با تمام نیرو و توانت ، با مکث فریاد میزنی : ” من…(…۵…) میخوام (…۴…) دوباره (…۳…) شروع (…۲…) کنم( و …۱… )…وای…خدای من…چقدر دقیق !…درست ، ۱ دقیقه…دوباره صدای امواج میاد…صدای باد رو میشنوم و صدای نفس های خودم رو…انگار همه صداتو شنیدن و حالا بعد از گرفتن فرمان از تو ، همه دست به کار شدن…هی ، رفیق…خوش به حالت…چه ارج و قربی پیش خدا داری !…حالا بهت حسودیم میشه…کاش این ۱ دقیقه رو من جای تو بودم…من هنوز ساکتم و دارم نگات میکنم و تو بی حرکت میون امواج دریا ایستادی…به رو به رو خیره شدی و نفس های عمیق و طولانی میکشی…انگار داری دوباره قوای تحلیل رفته ت رو به دست میاری…چند دقیقه تو همون حالت…خیره به رو به رو …نفس های عمیق و طولانی…حالا دیگه ذهنت از گذشته ها خالی خالیه…دیگه یاد آوری اتلاف وقت ها و از دست دادن حداقل ۱ ماهه تابستون برای درس خوندن، عذابت نمیده…یعنی اصلا دیگه یاد آوری ای در کار نیست…تو از گذشته هیچ چیز رو بخاطر نمیاری…حالا پر از حس زندگی و شور ادامه دادنی…حالا انگار اصلا فرصت تو از همین مهر ماه شروع شده وبه تو ۹ ماه زمان داده شده تا آماده بشی…دیگه نگران هیچی نیستی…روحت پاک تر و مشتاق تر از قبل به جسمت برگشته…

    من ازت چند قدم دورتر میشم…میخوام تنهات بذارم تا خودتو پیدا کنی…اما نه…یه صدایی بهم میگه آخرین حرفتو ، تو این روزای آخر تابستون بهش بزن…با خودم و اون صدا میجنگم…خدایا…بگم یا نه ؟!…خودش میدونه…پس چرا دوباره تکرارش کنم ؟!! نکنه ناراحت شه ؟!! وای خدا ، چیکار کنم ؟!…صدا دوباره میگه ، تو رفیق تنها یی هاشی…شاید دلش بخواد از زبون تو هم بشنوه…صداش کن…فقط چند جمله ی کوتاه…یه توجه کوچیک به رفاقتتون…

    شاید حق با اون باشه…بر میگردم سمتت… با صدای بلندی که بتوی بشنوی…” آهای رفیق…” تو هم انگار منتظر حرف من بودی…یه لحظه از اون حال و هوا میای بیرون و بر میگردی سمت من…حق داشت…پس ما واقعا رفیقیم…با صدای بلندتر…

    من : ” یادت نره…همه به فرمان تو…از دی ماه…یه شروع دوباره…”

    تو : بعد از چند ثانیه ، یه لبخند رضایت رو صورتت میشینه و واسم دست تکون میدی…

    با خودم میگم…آخیش…خیالم راحت شد…خیلی با معرفتی…

    من : ( بر میگردم و ازت دور میشم… )

    تو : ( بر میگردی و صورتت دوباره به آسمون…اینجا…تو ، دریا ، حس زندگی و… خدا…

    دیگه نه “من” و نه “تو”…و این بار ” ما ” :راه همیشه باز است…و پیروزی در دو قدمی…زندگی هم چنان ادامه دارد...

    مخاطبِ من تویی...تویی که ضربان قلبت یه چیز میگه و گامهای سستت یه چیز  دیگه...

    تویی که تو نفسهات یه عشق بزرگ  احساس میشه اما هنوز براش قدمی برنداشتی

    مث پرنده ی تو قفس میمونی که تشنه پروازه ...که بیقراره رسیدن به آسمانِ هدفشه

    تا وقتی اسیر قفس ذهنت باشی به آسمون نمیرسی..آزاد کن خودتو ..از قفس نترس قفس ذهن توئه یه مشت خیال و توهمه ...هیچ سدی پیش روت نیست ...راه پرواز تو بازه .

    آسمان مال توئه برای رسیدن بهش ،، فقط قفس نفس ات بشکن


    تو محکوم به هیچ سرنوشت تعیین شده و اجباری نیستی...تو محکوم به آینده ای نیستی که دوسش نداشته باشی...هیچ تخته سیاهی تو آسمون نیست که آینده تو روش نوشته باشه ...آینده ی تو با دستای خودت ساخته میشه ...حق نداری آرزوهاتو زمین بزاری ...حق نداری که از کنارشون بگذری

    تو هیچ سرنوشت مشخصی نداری... خدا به تو اراده داده و راه تلاشو باز گذاشته و این یعنی تو به هرچیزی که بخوای میرسی

    اگه به هدفت نرسی...اگه رویاتو خاک کنی و ازشون بگذری مقصر تویی ..خود ِخود ِ تو ...هیچکسی و هیچ نیرویی تو دنیا حق جنگیدن و تلاشو ازت نگرفته

    همه کائنات و هستی منتظر توئه ...بهشون فرمان خوشبختی بده ...فرمان رسیدن به هدف


    تو یه نیروی عظیم داری ..اون نیروی ذهن توئه....و قدرت خواستن تو


    وقتی بند بند وجودت خواستن هدفتو فریاد بزنه اونوقته که همه هستی دست به دست هم میدن تا تو رو به ارمانت برسونن اونوقته که دیگه سختی های مسیر و موانع راهتو نمیبینی اونقدر نگاهت معطوف قله هدفت میشه که پا میزاری رو همه سختیا تا به اون برسی به هرقیمتی که شده
    خیلی داغ کردیم ، حالا کم کم سرد کنیم ....

    اهــدافـم را که مــرور میکـنم...

    درونـم انگیـــــزه ای به وسعـت هزاران  ریشتــر

    کوهی از  غــم و نـاامــیـدی را نابــود میکنــد

    رضا صادقی :

    دیگه نوبت توئه خسته شی دنیا بشکنی ...اینبار ایستادیم تا آخرش با کفش اهنی ...بات میجنگیم تا نگی ترسیده بود پیاده شد..بس که پشت پا زدی گذشتن از تو ساده شد

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار چهارشنبه 04 دی 1392 زمان : 17:03 نظرات (47)
    بازدید : 4377

    پسر کوچکی با مادربزرگش درباره مشکلات مدرسه ، خانواده ، مریضی ها و.. گفتگو کرد و می گفت چگونه این فراز و نشیب ها برایش غیرقابل تحمل هستند ؛ در ضمن گفتگو مادربزرگ کیکی درست می کرد. او از نوه اش پرسید آیا کیک دوست داری ؟ پسر جواب داد : صد البته که دوست دارم .

    مادربزرگ گفت : بیا کمی از این روغن بخور .

    پسر خورد و گفت : " عق "

    مادربزرگ : دوس داری چند تا تخم مرغ نپخته یا آرد و جوش شیرین بخوری ؟

    پسر گفت : ای بابا مادر بزرگ !! دست بردار .... مزه شون غیرقابل تحمله ه ه ه

    مادربزرگ در ادامه گفت همه آنها تک به تک بدمزه اند ولی اگر باهم به درستی مخلوط شوند ، کیک خوشمزه ای می شود . خدا هم به همین گونه عمل می کند ، گاهی تعجب می کنیم که چرا می گذارد لحظات بدی داشته باشیم . ولی خداوند می داند اگر همه اینها را طبق دستور خودش اجرا کنیم ، چیز فوق العاده ای از آب درخوهد آمد ! ما باید به او اعتماد داشته باشیم ، آنگاه اگر خوب همه چیز را کنترل کنیم ، همه چیز فوق العاده خواهد شد . بی نظمی ها و ناراحتی ها و هیجان های فراوانی در افکار ما موج می زنند . خیلی از ما راحت خودمون رو گول میزنیم و میگیم وقتی شرایط بحرانی را پست سر گذاشتیم ، وقتی به هدف مون رسیدیم ، وقتی این مشکل رو حل کردیم ، ان وقت در آرامش خواهیم بود ، ولی این فکر اشتباه محض است . این جمله از همیشه از من آویزه گوشت کن : " هنگامی خوشحال هستم که به خواسته ام برسم ، فقط و فقط برای چند دقیقه است . "

    رسیدن به خواسته هایمان فقط چند لحظه ما را شاد می کند ، آن هم برای زمانی محدود و زودگذر ، چون مشکل و نگرانی دیگری در انتظار ماست و وقتی شادی مدنظر ما برآورده نشود ، از اون چیز ناراحت می شویم .

    شادی به راحتی به دست نمی آید و به دست آوردن آن مانند سرابی در دور دست هاست .

    کنکوری عزیز هم اکنون در آرامش به سر ببر و شاد باش ، شادیت را جاودانه کن .

    خدایا شکرت اول بابت شنیدن صدای تیک تاک ثانیه شمار ساعت ، که به همگی مون فرصت زندگی دادی ، کمک مون کن تا اول در هر شرایطی آرامش داشته باشیم .

    فکرهایی کن که خوشحالت کنن، کارهایی کن که احساس خوب بهت بدن ، با افرادی نشست و برخاست کن که باهاشون راحتی (این نکته خیلی مهمی هست ها ..!!!) و در نهایت گامی بردار که ارزش گذر عمرت رو داشته باشه و در نهایت بهت احساس رضایت و سرزندگی بده

     



    ساعت مطالعه و آمار درس خوندن هاتون بگین در نظرات تا ی همنشینی خوب به وجود بیاد و همه از جهت مثبت انشا... جو گیره بشین
    در آستانه بازه فوق العاده مهم امتحانات نوبت اول برای همگی بهترین ها رو از خدای مهربون مون میخوام
    وقت مشاوره تلفنی تک جلسه واقعا محدود هست و بیشتر سعی کنید از محتوای سایت استفاده کنید ولی بازم اگر بود پیامک بدین : " وقت مشاوره " . به شماره ام : 09358960503
    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار شنبه 30 آذر 1392 زمان : 10:31 نظرات (29)
    بازدید : 4818

    دو روز هفته رو نباید نگران بود ، یکی از اونا دیروز هست ، با همه اهمیت ها و اشتباهات و قصور و خطاش و دیگری رو که نباید نگرانش باشی فرداست ؛ با تمام سختی های ممکنش و بارهاش ، با تمامی وعده های دلفریبش و با عمل ضعیفش ؛ فردا هم خارج از مهار ماست .

    دیروز هم خارج از مهار ماست . تمامی پول های دنیا هم نمی توانند آن را به ما برگردونن . نمی تونی اعمال گذشته رو بی اثر کنی و در کنارش هم نمی تونی حرف هایی که بارها و بارها گفتی رو فراموش کنی . باور کن که دیروز برای همیشه رفته است .

    فردا خورشید خواهد تابید . درخشان یا پشت ابرها ، بالخره خواهد تابید .

    تا شروع فردا ما نگرانی نداریم ، چون هنوز فردا نیومده ...

     عمر امروز رو دریاب که فقط همینه امروزه ه ه ه





    آرزوهات ...رویات ...آرمانت ...منتظر توئه ...بهش برس ...با همه سختیا...زندگی تو با دستای تو ساخته میشه کلید این در تو دستای توئه ...این دستا معمار ایندته...خوب یا بد... زشت یا زیبا ...

    تویی که میشینی و دست رو دست میزاری... اما ته دلت آرزوها داری...خب این ارزو با تلاش بدست میاد...پاشو به ثانیه ها نگاه کن....به تیک تاک ساعت ....به عقربه ها ...که بدون اجازه من و تو میرن ...خوشبختیتو گره بزن به این لحظه ها ...نزار بره که یادگارش فقط افسوسه...نزار آخر کار بگی : ای کاش

    هرکسی می تونه نیرو اش رو فقط روی امروز متمرکز کنه . وقتی من و تو بار دیروز و فردا رو به دوش بکشیم ، دیر یا زود از پا خواهیم افتاد . پس بیا ، یکبارهم که شده ، زندگی کنیم

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار جمعه 22 آذر 1392 زمان : 12:55 نظرات (24)
    بازدید : 1949

    به شکرانه ی تمام زمین خوردن هایم …

    در همین چند قدمی توست…عجله کن…برخیز و دوباره قدم بردار…”…و دوباره ایستادن و دوباره زمین خوردن های پیا پی ام تا رسیدن به هدف…و آنگاه لذت احساس پیروزی !…چه لذت بی نظیری …زمانی که مدام تلاش می کنی و برای رسیدن به آنچه که می خواهی ، بار ها و بار ها طعم تلخ شکست را به جان می خری و دوباره ، از نو آغاز می کنی …چه پیروزی ارزشمندی…که اگر بدون تلاش بود ، تنها یک نام داشت…”شانس” و یا “اتفاقی تصادفی”…

    از هم انگار صدایی در گوشم نجوا میکند…”برای بار چند صد هزارم…دوباره قدم بردار و دوباره آغاز کن…قاعده این است…” باید زمین خورد تا برای دوباره ایستادن ، اراده کرد “…پس زمین خوردن هایت ، شکست تو نیست !…بهانه ای ست برای تکرار زیبای دوباره آغاز کردن های تو…راهنمای راه موفقیتی که در چند قدمی توست…”…شاید چند قدمی به اندازه ی چند نفس…به اندازه ی چند چشم بر هم زدن…و به اندازه ی چند لحظه نگاه مشتاق به آسمان…………………………………..
    کنج اتاق نشسته بود…زانوهایش را بغل کرده بود و خیره به نقطه ی رو به رویش ، هیچ حرکتی نداشت…تنها ، گاهی پلک هایش را می بست و ۱ ثانیه بعد بازمی کرد…چند روزی می شد که گاه و بیگاه ، این حالت ، سرگرمی عذاب آور روزانه و شبانه اش شده بود…دائم به اتفاقات گذشته و آینده فکر می کرد…و حال را نادیده می گرفت…شاید هم تنها وانمود می کرد که حال را نمی بیند…اما هر چه بود ، تنها افسوس گذشته بود و ترس از آینده…و اینگونه تمام لحظه های ارزشمند زندگی اش را تباه می کرد…این امتحان به ظاهر بزرگ و نامنصفانه ی زندگی ، شده بود لحظه لحظه ی زندگی نوجوانی اش…آن زندگی که همیشه با ذوق و شوق بیش از حدّی در حال ادامه دادنش بود…ذوق رفتن به مدرسه…هیجان داد و شیون های هم کلاسی ها…و شادی های بچه گانه شان…
    اما چند مدّتی بود که دیگر خبری از این چیز ها نبود…حالا دیگر صحبت از امتحان بزرگی بود که نامش جدّیت و خشکی ناخوشایندی به لحظه های زندگی اش می داد…امتحانی که سرنوشت اش با آن رقم می خورد…و ورق زندگی ، با حکم آن ، به کلی برمی گشت…امتحانی که شده بود دغدغه ی روزهای گرم تابستانی اش…آنقدر بزرگ شده بود که تمام لحظه های شاد زندگی اش را از او ربوده بود و حالا پیروزمندانه به او پوزخند می زد…اینگونه بود که اجازه ی درست فکر کردن و درست عمل کردن را به او نمی داد…فرصت آن روزهای گرم را از دست داده بود…و حالا که آب و هوا عوض می شد ، هنوز هم نمی دانست باید چه کار کند !…به نظرش زمان داشت از دست می رفت و او در همین اول راه ، باخته است…شاید دیگر راهی نیست… و یا اگر هم هست ، او از قافله جامانده بود و از به تنهایی ادامه دادن نیز واهمه داشت…از جنگیدن برای خواسته اش می ترسید…به نظرش ، همه از او جلوتر بودند…همه بی رحمانه قدرت نمایی می کردند…همه خیلی از مباحث را تمام کرده بودند…خیلی از بخش های پایه و قسمت هایی از پیش…دیگر چیز زیادی باقی نمی ماند !…اما او چه ؟!…هیچ چیز در ذهن و منطق او ، سر جایش نبود…نه درس های پایه و نه درس های پیش…دست و پای همه چیز شکسته بود…هیچ چیز کاملی در ذهنش جای نگرفته بود تا اندکی خیالش از بابت خودش راحت باشد…آرامشش را از دست داده بود…چقدر زندگی این روزها برایش عذاب آور شده بود……………………..



    غرق در همین افکار بی پایه و اساس خویش بود  که صدایی او را از عالم خاموش و بی روح خویش ، بیرون آورد…چقدر این صدا برایش آشنا بود…هیچ گاه با آن غریبگی نمی کرد…آه خدایا…چه صدای دلنشینی…کاش تمام لحظه لحظه های زندگی ام پر از همین صدا بود…کاش تمام اش رنگ آرامش این لحظه ها را داشت…اما ، افسوس که گذراست…………………..بلند شد و به کنار پنجره ی اتاقش رفت…باد ملایمی صورتش را نوازش کرد…و لبخند غمگینی بر روی لبانش نقش بست…سعی می کرد سر تا پای وجودش گوش باشد و غرق در آن صدای آشنا…………..” شهادت می دهم که جز الله ، خدایی نیست… ” …چقدر این جمله ی اذان را دوست داشت…آرامش عجیبی به تمام وجودش می بخشید…شاید در تمام این مدّتی که روحش خسته و  آزرده بود ، تنها این جملات ، حتی شده برای چند لحظه ، آرامش را به روحش باز می گرداند…عاشق این لحظات بود…شاید تنها لحظاتی بود که حتی در بدترین شرایط هم ، احساس خوشبختی می کرد…انگار دوباره ذوق و شوق کودکانه اش را به یاد او می آورد…و دوباره وجودش سرشار از حسّ زندگی می شد…تلنگری بود به روح خسته و آزرده اش…………………….. ” لا اله الّا الله…” و تمام…آه…تمام شد…دوباره تمام شد…چقدر تکرار این تمام شدن ها برایش عذاب آور بود……………….یک دم و بازدم عمیق…لبخند هم چنان بر چهره ی غم زده اش خودنمایی می کرد…چهره ای که در تمام مدّت شبانه روز ، بی روح و بی احساس به نظر می آمد ، حالا سرشار از شور و احساس زندگی بود…این حالت همیشه برایش پیش می آمد ، اما زود هم از دستش می داد…خود را درگیر لحظه ها کرده بود…زندانی زمان شده بود و تحت فرمان اش…زمان او را رام می کرد…به او فرمان می داد و زنجیرش می کرد…به او یاد داده بود که تنها چند لحظه ، غرق در لذّت شنیدن کلام خدا باشد و بعد از آن ، دوباره فرمان خاموشی…با خودش گفت…دوباره زمان ، پیروز میدان… و انسان ، در اسارتِ آن…چقدر غم انگیز و نامنصفانه است اینگونه تسلیم شدن ها…چه می شد اگر انسان ها زمان را می راندند؟!…چه می شد اگر فرمان به دست من بود ؟!…به کلام من…آن وقت فرمان می دادم که زمان ، همیشه لبریز از آرامش و مملو از احساس زندگی باشد…ای زمان نا آرام !…سرکشی نکن و لحظه ای مجال خودنمایی ام ده…آن گاه ببین که چگونه قدرت در دستان من ، تو را رام می کند !…پر از آرامش و امید…و لبریز از حسّ بودن………………….
    لحظه ای چشمانش را بست و به فکر فرو رفت…چرا آن طور که می گویم نباشد ؟!…ضعیف نیستم…چرا که ضعیف آفریده نشدم…روح من ، قدرت من است…و فرمان زندگی ام ، در دستان خودم…خالقم این اختیار را به من داد تا با قدرت زندگی کنم…خودنمایی من ، مهارِ زمانِ سرکشِ زندگیِ من است…توان من ، اداره ی زندگی به ظاهر بی روح من است…مگر نه اینکه جمله ای که در سراسر زندگی ۱۸ ساله ی خویش شنیده ام ، این بوده و هست که ” راه برای دوباره آغاز کردن ، همیشه باز است ” ؟!…از همان کودکی ، که وقتی با مکعب های رنگارنگ خود ، ستون های غول آسا می ساختم و درست ، در دو قدمی پیروزی ، لرزش دستان کودکانه ام ، زحمات پیاپی مرا به باد فنا می داد و برج های مکعبی ام ، در برابر نگاه ناباورانه ام ، فرو می ریخت…و آن گاه مادرم که شاهد نگاه پر حسرت کودکش بود ، آرام در گوشم نجوا می کرد…” برای بار صدم…دوباره بساز کودک دلبندم…” …دوباره و دوباره و دوباره…………..آن روزهایی که قدم برداشتن را آغاز کردم و پاهای ناتوانم ، آرام بر جسم زمین فرود می آمد ، بارها و بارها ، زمین خوردن را آموختم… و دوباره ایستادن را نیز !…و صدا های گرم و تشویق های دلنشین پدر و مادرم که وجود اسباب بازی دلخواه دوران کودکی ام را در چند قدمی ام ، به من وعده می دادند…” در همین چند قدمی توست…عجله کن…برخیز و دوباره قدم بردار…”…و دوباره ایستادن و دوباره زمین خوردن های پیا پی ام تا رسیدن به هدف…و آنگاه لذت احساس پیروزی !…چه لذت بی نظیری …زمانی که مدام تلاش می کنی و برای رسیدن به آنچه که می خواهی ، بار ها و بار ها طعم تلخ شکست را به جان می خری و دوباره ، از نو آغاز می کنی …چه پیروزی ارزشمندی…که اگر بدون تلاش بود ، تنها یک نام داشت…”شانس” و یا “اتفاقی تصادفی”…واین نام همیشه برایم خالی از لطف و شور پیروزی بود…و همواره جزو خط خوردگی های متن زندگی پر فراز و نشیبم !…………………

     


    آن وقت هایی که برای به دهان بردن لقمه ی غذا ، بارها و بار ها لقمه را در دستانم می گرفتم ، اما در راه رسیدن به چشیدن طعم آن ، دستانم یاری نمی کرد و لقمه رها می شد و من ، مات و مبهوت ، با چشمان غم زده ام ، نظاره گر به فنا رفتن آرزوی چشیدن آن طعم می شدم…آنگاه بود که صدایی می گفت …” دوباره بردار فرزندم…” … دوباره و دوباره ودوباره…بار ها و بار ها تکرار شد تا تلاشم به بار نشست و طعم پیروزی را چشیدم…چه احساس شیرینی است وقتی پیروزی ات را با رنج بسیار به دست می آوری…که شاید اگر این به زمین خوردن های دوران کودکی ام نبود ، هیچ گاه حتی قدم برداشتن را نیز نمی آموختم…پس ، خداوندا! به شکرانه ی تمام زمین خوردن هایم ، سپاس های فراوانم ، تقدیم به تو ……………..
    آه…چرا تا به حال این خاطرات را اینگونه مرور نکردم ؟!…گهگداری که به تماشای فیلم های دوران کودکی ام می نشینم ، و یا خاطرات را از زبان بزرگ ترها می شنوم ، به اراده ی آن زمانم غبطه می خورم…چقدر سر سخت و مقاوم بودم…وچقدر شکست ناپذیر !…حتی زمانی که از چشیدن طعم مُهر جانماز مادرم به شدت منع می شدم ، باز هم غم به دل راه نمی دادم و با سماجت بیش از حدی ، تا رسیدن به هدف ، استوار می ماندم…هرچند صدای مادرم می گفت…”اینبار ، دیگر نه! “…اما از آن طرف هم ندایی در درونم زمزمه می کرد…”خوشمزه است !”…و این مرا به وسوسه می انداخت…(البته این طعم ، باب میل خیلی از کودکان است که من نیز از جمله ی آن ها بودم !)……چقدر پافشاری های کودکانه ام را دوست داشتم…………………..
    آری ، از آن زمان ها ، تا به الان ، که حال ، افکار خسته و بیمار ذهنم ، شور زندگی را در نگاهم کم رنگ جلوه می دهد و مرا به محفل ناامیدی خویش می خواند… باز هم انگار صدایی در گوشم نجوا میکند…”برای بار چند صد هزارم…دوباره قدم بردار و دوباره آغاز کن…قاعده این است…” باید زمین خورد تا برای دوباره ایستادن ، اراده کرد “…پس زمین خوردن هایت ، شکست تو نیست !…بهانه ای ست برای تکرار زیبای دوباره آغاز کردن های تو…راهنمای راه موفقیتی که در چند قدمی توست…”…شاید چند قدمی به اندازه ی چند نفس…به اندازه ی چند چشم بر هم زدن…و به اندازه ی چند لحظه نگاه مشتاق به آسمان…………………………………..
    نفس عمیقی کشید…سجّاده اش را پهن کرد…یک نیّت پاک و بعد…” بسم الله الرّحمن الرّحیم…”………….

    ( به آن امید که هیچ گاه ، خستگی و نا امیدی ، شما را از ادامه دادن راه پر تلاطم موفقیت تان باز ندارد…که شما همان کودک سر سخت و لجبازی هستید که برای رسیدن به خواسته هایتان ، بار ها و بار ها به زمین خوردید و دوباره ایستادید…و شیرینی پیروزی نیز در همین تجربه هاست…پس بسم الله…….)
    دوستدار همیشگی شما :  سعید…


    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 پنجشنبه 21 آذر 1392 زمان : 18:00 نظرات (0)
    بازدید : 11015

    امید یعنی بدونی٬ تا هستی میتونی تغییر کنی و دنیا رو تغییر بدی.

    امید یعنی بدونی٬ خداوند دوستت داره و اگه به تو زمان داده معنیش اینه

    که توی این فرصت میشه یه کارایی کرد.

     

    امید یعنی این که، همیشه بخشش خداوند را از اشتباه خود بزرگتر بدانیم.

     

    امید یعنی این که، اگر دانه ی زندگی صد بار از دستمان رها شد٬باز

    هم برای برداشتن و به مقصد رساندن آن به ابتدا برگردیم این بار٬ محکم تر

    گام برداریم.

     

    هر چیزی از جنس خداست.

     

    می دونی چرا؟

     

    چون جز خدا چیزی وجود نداره!

     

    و نقطه ی مقابل خدا «هیچی»یه.

     

    پس هر چیزی لیاقت اینو داره که عاشقش بشی!

     

    البته اینو فراموش نکن: گاهی اوقات خشم هم یکی از جلوه های عشقه!


     

    امید یعنی اینکه بدونی:

    برای انجام کارهای بزرگ همیشه نمیشه یک گام بزرگ برداشت

    بعضی وقتا هم باید یه عالمه گام کوچیک برداریم.

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    saeed1374 چهارشنبه 29 آبان 1392 زمان : 13:18 نظرات (9)
    بازدید : 9664
    روزهای سرد و بارونی پاییز
    بعد از گذشت بهترین تعطیلات تا قبل از عید نوروز
    من و کنکور 93 ( هزار و یک راه نرفته و کلی خیال پردازی های پژمرده )
    بازم مثل همیشه حس توهم و احساس پوچی ..حس بی وزنی و غلتیدن در برزخ
    آزمون گذشته و دوباره ترازی که شد ی آرزو رو دلت تا دو هفته دیگه ... شاید دو هفته دیگه بیاد ... شاید !!!

    بعضی وقتا میشه خسته میشی ...حس میکنی زندگیت...هرروزش تکراریه...غرق شدن تو دنیایی از جزوه و کتاب ...



    میشه که اشکات قطره قطره بچکن رو ورق به ورق کتابات...کتابهایی که خیلی وقته یار صبح و شبت شدن

    اما بین تمام این لحظه ها تنها چیزی که یادآوریش لبخندو به چهرت میاره حضور گرم و همیشگیه خداست....

    که دست میکشه به گونه های خیست ...لحظه هاتو زلال تر از همیشه میکنه...اونقدر عشق می پاشه به ثانیه هات که غرق میشی تو رویاهات...

    اونقدر برات از آینده میگه که با تمام جون و دلت رسیدن بهشو حس میکنی....

    عشق بازی میشه کرد با این خدا...

    با این رب العالمینی که نمیزاره دلتنگیات به دقیقه بکشه

    که پر میکنه قلبتو از عشق..... که لبریزت میکنه از شوق فردا...

    که بهت جون و حیات دوباره میده از ارمانت میگه از ایستادن و جنگیدن از رسیدن ...

    ایندفعه با یه شور و شوق عمیق تر از همیشه سمت یارای قدیمیت میری

    صفحه به صفحه اش با عشق ورق میزنی...

    خدا هم همینجاست ...کنار تو...چقدر طی کردن این مسیر با حضورت زیباست بهترین معبود..وقتی که تو تمام پیچ و خم های این مسیر سخت با منی........

    وقتی هستی همیشه و هر لحظه ......

    من غیر حضورت چی میخوام؟

    تو والاترین نعمتتو با بودنت بهم هدیه کردی

    آینده یعنی تو....هدف من به تو خلاصه میشه

    وقتی که آرزو می کنم به بهترین ها برسم و در راه رضای تو گام بردارم و به دیگران آرامش رو هدیه بدم ؛ با تو پای تمام آرمانهام میمونم ...روی دنیا رو کم میکنم ...پا میزارم رو همه سختیا و مشکلات...من با تو به هدفم میرسم...

    وقتی هستی آینده هست...فردا هست و دیگه اصلا" کسی که تو رو داره دیگه چی کم داره


    خلاصه بگویم پروردگارم... تو که باشیــــــــــ ... تمام دغدغه ها و نگرانی ها پــــــــــــر...



    قهرمــــــــــــــــان..

    ....تو

    فقطـــــــــــــــ رکاب بزن ...

     با تو ای نور چشام حله ،همه مشکلات حله ، آرزوی محال حلــــــه ... شکر خدا



    تصمیمت بگیر ، عزمت جزم کن

    آستین هات بالا بزن ، کمربند همت رو محکم ببند

    مشتت رو درهم گره کن

    حالا کم کم راه بفیت و اینو بدون :

    عزم تو بشکافد اقیانوس را




    الان وقتش رسیده که به خودت بیای پسر ، باید حرکت کنی دختر ، دست به عمل بزنی و توانایی خودت رو به رخ جهان بکشی ، هدف خودت رو در ذهن ببین ( هدف 1 روزه خارق العاده ) ، با همه قدرت به سمتش برو تا آخر شب اونو در تور خودت ببینی و مال تو بشه ، با ناملایمات ( بیماری ، مشکلات اقتصادی ، زخم زبون دیگران ، بازخورد های منفی و ...) بجنگ و سرسخت باش ؛ این زندگی تو رو کاندید کرده برای رسیدن به بهترین ها ؛ فقط اولش ی راه جلوی پاهات گذاشته تا خودت رو بشناسی و با همین دست ها تندیس بلورین بهترین اسطوره دنیا رو خلق کنی . به یاد عشق های قدیمی همگی مون ، حتما یادت میاد

          

    یادت میاد که دوست داشتی تو فوتبال خودت آقای گل بشی ، وقتی ی گل میزدی به تیم حریف آنچنان ذوقی میکردی که حتی استیلی بعد گلش به امریکا هم اینجوری جو گیر نشده بود !!!!
    یا شما خانومی ، حتما یادت هست که داشتن ی قصر باربی و کلی اسباب اثاثیه کوچولو مثل یخچال ، گاز ، سرویس آرایش همراه دراور و ... برات چقدر قشنگ بود ؛ عروسک هایی که حتما هرشب باید روشون حسابی می پوشوندی تا ی وقت خدایی نکرده سرما نخورن و خلاصه عزیز تر از جونت بودن ....
    شاید الن داری لبخند میزنی ، اما ی سوال دارم ، چرا الان داری الکی میگی هدف نداری ، رغبت و انگیزه ای وجود نداره ، با اون آدمای به ظاهر دوست نشست و برخاست میکنی و همه چی یادت رفته اون آقا کوچولو و خانم کوچولو می خواستن بشن اسطوره ... آقا مهندس یا خانم دکتر !!!!
    فراموش نکنی که گم شدن هدف ها خیلی با نداشتن شون فرق داره
     اگر میخوای که اهداف قشنگت دوباره بهت چشمک بزنن دست بکار شو ، یا علی و بسم الله بگو و شروع کن به کار ... بهانه جویی نکن که بازم از چی و چند ساعت و چه جوری و ....
    واقعا" الان دیگه باید درک کرده باشی که زخم کهده ای که تا حالا ی دنیا غم رو دلت گذاشته همین وسواس ها و سردرگمی های بی مورد است . نمی خوام قوانین و اصول مطالعه رو نقض کنم یا ساده بگیرم ، اما الان برای راه افتادنت با هر قاعده و اصولی که بلدی و قبلا یاد گرفتی ، کارت شروع کن .
    جان کلام رو خود خدا در سوره بقره آیه 61 میگه : تو خلیفه خدا بر روی زمین هستی ، آیا چیزی را که پست تر است ، جانشین چیزی می کنند که بهتر است ؟ !
    این آیه منو عجیب تکون داد ، سعی کن بهش فکر کنی و قدر خودت رو بدونی و به راحتی همتت رو پست نکنی

     هر چیز که دل به آن گراید
    گر جهد کنی به دستت آید


    دوست دارم این آخرین تلنگرم بهت باشه »
    تیرکمان فقط زمانی پرتاب می شود که به قب کشیده شود ؛ وقتی زندگی تو رو به واسطه مشکلات به عقب کشید ، فقط تصور کن که قراره به سمت مقصودی بزرگ پرتاب بشی ؛ البته فقط به این شرط که از همه امکاناتت استفاده کنی و بدونی نباید شرمنده خودت بشی


    و در نهایت برای همه اونایی که برای سلامتی هم دعا کردن و با پیامک ها و کامنت ها و ایمیل های پر شور و حال شون به من انگیزه بهبودی دادن ، تشکر می کنم. از خانم فاطمه شیرازی هم که سعی کردن با طرح ارسال پیامک  چند هفته ای برای داغ کردن اجاق رقابت کنکوری ها تلاش کنن ، کمال تشکر رو دارم . از این پس به خودم همه پیامک هاتون بدین
     
    Please leave a comment for me, now


    برای تخصیص وقت مشاوره تلفنی با خودم هم دوستان مایل می تونن پیامک بدن و بگن وقت مشاوره تک جلسه تلفنی میخوان . لازم به ذکر است که در مشاوره تک جلسه ای برنامه ای داده نمیشه (فقط سوال جواب و ارائه راهکار) و برنامه ریزی با توجه به اصول و نظارت سلسله جلسات مدونی رو می طلبه که بصورت تلفنی فقط برای مشاوره های ماهانه ارائه می شود

    09358960503 (فقط پیامک)

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 27 آبان 1392 زمان : 7:17 نظرات (75)
    بازدید : 10128
    هر وقت زندگی یه ضربه بهت زد، آروم لبخند بزن و بهش بگو :
    " جوجه ! همه زورت همین بود ؟! "

    تصور کن
    ....

    تیر ماه سال 93.روی صندلیه حوزه امتحانت.داری با جواب دادن به هر سوال تک تک روزای قشنگتو میسازی ..فکر کن......به همه سختیات.به همه این روزایی که زود میگذرن..........چشماتو ببند......حال خوبت تو اون روز با تلاش امروزت رقم میخوره ......بی حوصلگی........کسلی و خستگی بی  معناست وقتی خدایی داری که با بودنش بهت ارامش میده...که هر لحظه با دیدن تلاشت دستاتو محکمتر از قبل میگیره و با لبخند زیباش بهت ایندتو نشون میده آروم تو گوشت میگه :عزیزکم تموم میشه غصه نخوریا.بجنگ..........با تمام توانت تلاش کن که من پشتتم ......که دستاتو دارم .......مبادا بترسی .......من هواتو دارم .........فقط پیش برو نکنه انی نگاهتو از هدفت برداری نکنه بمونی و جا بزنی نکنه اینده ی نازتو فراموش کنی ......نکنه شک کنی......اخه اگه من نمیخواستم.اگه میدونستم نمیتونی اصلا تواین راه نمیذاشتمت......تو برترین مخلوق منی.......تو اشرف منی.......آیندت باید بزرگتر از این حرف ها باشه......چون به تو اراده ای دادم که با اون به همه مشکلات و سختیای راهت غلبه میکنی

    بهت خواستنی دادم که دنیا رو تغییر میده......

    این روزای قشنگو باهات هم قدم میشم.با هم میگذرونیم  مث تمام روزای زندگیت......نکنه از دست اندازای راهت بترسی ....واسه رد شدن از اونا من تو رو تو اغوشم میگیرم

    خورشید زیبای ایندت طلوع میکنه......صبور باش و تو هم واسه طلوعش بجنگ اونوقته که روشنایی و گرمای دلنشینش سردیه این روزاتو جبران میکنه

    اونوقته که رویای نابت حقیقی میشه ........اونوقته که ثانیه ای از زندگیه شیرینتو با هیچی عوض نمیکنی

    اونموقع است که دنیات رنگ عوض میکنه به همون رنگی که تو دوست داری....

    واسه خوش رنگیه آیندت بجنگ......

    واسه جاری کردن اشک شوق پدر و مادرت بجنگ......

    واسه شادیشون با توان توان بجنگ ......

    بجنگ و صبور باش  که این روزاتم تموم میشن.......

    تلاش کن برای  هدف نابت که  واسه خاطرش  جلوی خیلی ها موندی و قید خیلی چیزا رو زدی

    تلاش کن واسه اثباتت به تموم کسایی که به تو و تواناییات شک کردن

    ثابت کن اراده ی پولادینتو قهرمان

    از این پل کوچیک زندگیتم به راحتی میگذری  هرقدمی که برمیداری خدا از تو یه قدم جلوتر ایستاده و فقط منتظره تا تو دستاتو... به دستای رحیمش بدی .....خودش ردت میکنه از این مسیر قشنگ....



    چشاتو ببند و با تمام وجودت توکل کن...روح و جسم و دلتو بسپار به ذات احدیتش ...به خود بی همتاش..

    تو فقط تلاش کن.......نتیجشو.....هدفتو ......خدا بهت هدیه میده همون هدیه ی قشنگی که روش نوشته:


    "آیندت مبارک "


    واسه بدست اوردن این هدیه ی خوشگل بجنگ دوست من.با تمام وجودت



    خدای همه خوبیا ..ممنون که هستی.....شکر بابت حضورت ...یگانه ی بی همتای من....


                                     


    لحظه هاتون پر باشه از عطر خدا دوستای گلم


    تمام عاشقا امیدشون تو

     :(....تو باهاشون نباشی گوشه گیرن

    سه حرف دارد ، اما برای تمام دلتگی هایم بس ات ... " خدا را می گویم "


    چقدر خوبی


    حالا ی کامنت بذار و نظرت بگو ، بعدش سیستم خاموش کن و برو بشین درست بخون

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 16 آبان 1392 زمان : 9:43 نظرات (120)
    بازدید : 12832


    زندگی روی این کره ی خاکی،هزاران مرحله داره...هزاران موفقیت وشکست...هزاران اشک ولبخند...هزاران غم وشادی...هزاران...هزاران...

    ولی انتخاب همه ی اینا بخود ما بستگی داره...به راههایی که انتخاب میکنیم...به تصمیم هایی که توی زندگی میگیریم و اونا رو به مرحله ی اجرا در میاریم.

    اکثرما آدمها بعد از شکست خوردن توی ی مرحله از زندگی میشینیم ،فکرمیکنیم و تصمیم میگیریم که از فردای اون روز شروع کنیم به تلاش کردن و کاری کنیم که شکستمون رو شکست بدیم اما خیلی کم پیش میاد که تا انهتا پیش بریم ،تا همون انتهایی که بخودمون قول داده بودیم ...شاید چون هدفمون رو خوب نمیشناسیم و به اندازه ی کافی عاشقش نیستیم...به اندازه ای که باید و شاید به خودمون اعتماد نداریم...به توانایی هامون و به قدرتی که خدای بزرگ بما داده...

    زندگی هزاران مرحله داره که یکی از کوچکترین و مهمترین مراحلش کنکوره...از نظر منی که کنکور رو رد کردم کوچکترین مرحله ست از زندگی،کوچیکترین مرحله ای که بزرگترین راه زندگی شما رو معلوم میکنه...میگم کوچیکترین مرحله،چون بعد از اینکه کنکور رو رد میکنی تازه متوجه میشی توی زندگی واقعی خیلی از مسائل و چالش های بزرگتری سر راهت هست که باید بتونی ازشون بگذری...

    برای موفق شدن توی کنکور خیلی از فاکتورها مهمه...مثل تلاش ،پشتکار،انگیزه فوق العاده،شناخت خود،شناخت هدف ، شناخت راه پیش رو و از همه مهمتر اعتماد به نفس.چیزی که متاسفانه من نداشتم...من داوطلبی بودم که هدفمو میشناختم... راهمو بلد بودم...انگیزه ی بالایی داشتم...عاشق هدفم بودم و درنهایت تلاش زیادی برای رسیدن به هدفم میکردم...ولی نداشتن اعتماد به نفس شده بود ی مشکل ... ی مشکل حاد که نه می تونستم باهاش کنار بیام و برطرفش کنم نه بیخیالش بشم...من درس میخوندم ...نمیگم عالی عالی ولی خوب میخوندم در حدی که "اکثر اوقات" از خوندنم احساس رضایت میکردم و میدونستم مطلبو فهمیدم جوری میخوندم که تا ی مطلب رو نمی فهمیدم بی خیالش نمیشدم و ازش عبور نمیکردم اما کافی بود موقع محک زدن خودم و خونده هام برسه ... اونموقع بود که تموم خونده هام رو فراموش میکردم ...سر جلسه که میرفتم تموم فکرم متمرکز میشد روی اضطراب و استرسی که حالا فهمیدم چقدر بی ارزش بوده...استرسی که الان هرچی که برمیگردم به گذشته که دلیلشو بفهمم،اصلا دلیلی براش پیدا نمیکنم ولی تمام موفقیت منو توی کنکور تحت شعاع قرار داد .

    من توی آزمونایی که توی منزل از خودم میگرفتم درصدایی رو میزدم که "اکثر اوقات" استاد رتبه ی زیر 100 رو برام تخمین میزدن ولی کافی بود سرجلسه برم اونقدر استرس میگرفتم که دیگه خودمو فراموش میردم ...دیگه یادم میرفت من همونی هستم که درصدایی که توی منزل میزنم در حد 90% هستن...یادم میرفت سخت ترین سوالای فیزیک رو درحد چندثانیه حل میکردم .

    من این استرس و نداشتن اعتماد به نفس رو اونقدر برای خودم بزرگ کرده بودم که بعضی روزها فکرمیکردم دیگه هدفم داره ازم دور میشه و چیزی جز ی رویا ازش نمونده...حس میکردم هرچی که بیشتر تلاش میکنم ،استرسه هم پا به پای من داره قوی ترمیشه و رشد من تصاعد حسابی شده و رشد استرسم هندسی...

    ولی من هدفم رو عاشقانه دوست داشتم واسه همین هم هیچوقت تسلیم استرسم نشدم...هرچی که بیشتر شکست خوردم سخت تر از گذشته تلاش کردم و برمیگشتم سر خط...بازم خوندن ..بازم  یک روز دیگه برای جنگیدن و رقابت با خودم...باز یک حس آرامش بعد از ی خستگی طولانی...بازم بیدارموندن تو دل شبها برای هدفی که میدونستم مقدسه...

    الان که چندماه ازکنکور گذشته،فهمیدم که بزرگترین سرمایه ی هر کسی اعتماد به نفسه...اگه اونو داشته باشی ی بخش مهم از راه رو رفتی و اگه نداشته باشی حسرتش تا ابد ممکنه باهات باشه...پس توی راهی که صد در صد باعث حسرتته ،قدم نذار ....و با اعتماد به توانایی هات و خدای بزرگت برو جلو .

    این صحبت های یکی از بهترین شاگردان امسالم بود . حالا اینجاست که نتیجه میگیرم هر جوری هم که بخوایم کار کنکور رو خوشایند و ساده و لذت بخش نشون بدین ، بالاخره فقط نیمه پر لیوان رو می بینیم ، اما گاهی وقت ها من خودم رو بجای شما عزیزان میذارم و هم نگاه با شما نیمه خالی لیوان رو نگاه می کنم تا در نهایت بخوام نتیجه ای بگیرم و اونم اینکه ، کسانی که ابتکار عمل دارند و پر تلاش ظاهر می شوند ممکن است موفق شوند و ممکن هم هست شکست بخورند ، اما کسی که دست به کار نشود ، مسلما" شکست خواهد خورد .

    به قول بزرگی فاصله میان دانستن و عمل کردن ، حتی از فاصله جهل و دانش نیز بیشتر است . دقیقا" دریاب اون زمانی که ی تلنگر بهت میگه برو جلو و فقط بخاطر هدف ات میگی خدایا تک تک قدمامو با تو برمیدارم , و خوشحالم که تو رو دارم ...تو این لحظه هست که قوت قلبت از خدا یعنی مبدا همه خوبی ها سرچشمه میگیره و می تونی با ی انرژی مضاعف به حرکتت ادامه بدی و همه سعی ات کنی تا به بهترین نحو نتیجه بگیری

    در این زمان هست که تو مستعد نتیجه گیری هستی و تنها کار باقی مانده قدری صبر و تمرکز روی هدف ات هست .

    اگر فقط قدری روی اهدافت تمرکز کنی و اجازه بدی ذره بین وجودی ات همه انرژی های درونیت را جمع کنه ، خواهی دید که از پس سنگین ترین محتواها بر میایی و خودت متوجه میشی که در صفحه شطرنج کنکور مهم نیست چند تا سرباز نداریم یا از دست دادیم ، همه اینه که وزیر ( یعنی خودت) رو چطوری حرکت بدی . پس از مدت کوتاه روان خودت را آبیاری کن و به گذشته ات نظر کن تا متوجه بشی چقدر خوشحالی و تغییر کرده ای

    فقط کافیست که خودت را نشان دهی تا زندگی بهترین ها را برایت تدارک بیند و تو را در راه درست هدایت کند .

    دوست عزیزم و بهترین کنکوری 93 امروز باهم یاد گرفتیم که اگر زندگی صد دلیل برای گریه کردن به من نشان داد ، در عوض من هزار دلیل برای خنده به آن نشان خواهم داد .


    با آرزوی موفقیت برای همه کنکورها  از مهر 93 و همه دانشجویان جدیدالورود


    به علاوه خدا بودن یعنی منهای همه مشکلات




    از همه دوستان و فعالان انجمن سایت هم کمال تشکر رو دارم

     

     

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار دوشنبه 01 مهر 1392 زمان : 18:06 نظرات (13)
    بازدید : 2418

    دانلود دوره کامل کارگاه های مشاوره استاد افشار ( 100% کاربردی و انگیزشی )

    این مجموعه برای اولین بار از آرشیور همایش ها و کارگاه های مشاوره ای ایشان گردآوری شده و برای استفاده رایگان عموم قابل دانلود می باشد.


    مجموعه فایل صوتی کلاس های مشاوره و برنامه ریزی سال گذشته 93_92 : شامل «



    تمامی سرفصل های این آموزشی سایت به صورت کلی و همراه با محتوای محرک انگیزشی و ایجاد انرژی مثبت برای کنکوریها در ذیل آمده است:

    1.             ارائه  برنامه دقیق حجمی 3 روزه ؛ با نظارت روزانه (ویژه مشاوره های تلفنی خصوصی استاد افشار)

    2.            ایجاد هماهنگی و نظم بین برنامه های مدرسه ، آزمون و کلاس کنکور

    3.             آنالیز برنامه هفتگی و بررسی نقاط ضعف و قوت  

    4.             نحوه مطالعه هریک از درس ها

    5.             آموزش ویژه افزایش کمیت و کیفیت مطالعه در کنکوریها و دانش آموزان پایه

    6.             آموزش چگونگی غلبه بر ترس و نگرانی برای امتحان تشریحی و مطالعه همزمان تشریح و تست

    7.             روش تست زدن برای هر درس

    8.             چگونگی آمادگی برای آزمون ها 

    9.             نحوه تکمیل فرم آزمون سراسری 94

    10.          آشنایی با مراکز آموزشی و سیستم-های آموزش عالی اعم از آزاد، سراسری ( روزانه، شبانه، پیام نور، تربیت معلم، نیمه متمرکز، بورسیه و ...)

    11.          بودجه بندی تست های کنکور برای هر فصل از درس

    12.          آشنایی کامل با تراز ، درصدها و رتبه  ها و رابطه آنها با رشته های دانشگاهی 

    13.          ارائه کلیه اطلاعات و تغیرات مهم در مورد کنکور 94

    14.          آموزش چگونگی سازمان دادن مطالب

    15.          آموزش چگونگی دوره م مرور ماندگار (روش سیمانی)

    16.          تحلیل کنکورهای آزمایشی 

    17.          آموزش چگونگی برطرف کردن نقاط ضعف دانش آموزان و افزایش ساعت مطالعه هفتگی

    18.          آموزش و ارائه روش های خلاصه نویسی و نت برداری

    19.          آموزش تندخوانی و تقویت حافظه

    20.          آموزش چگونگی تغییر عاداتی که ما را عاجز و ناتوان می کند(کنکوری حرفه ای)

    21.          آشنایی با رشته های دانشگاهی 

    22.          آموزش برطرف کردن مشکل فهم مطالب

    23.          آموزش به کار بستن قواعد و قوانین در حل مسایل 

    24.          بحث و بررسی در امور آموزشی و پیشرفت تحصیلی در حل کلیه موضوعات مربوط کنکور

    25.          ارائه 100 نکته طلایی در مورد نحوه مطالعه صحیح

    26.          از همه مهمتر: بحث و بررسی در امور آموزشی و پیشرفت تحصیلی سر کلاس

     


    استفاده از این مجموعه(هزینه کارگاه های سالانه هفتگی با هزینه 400 هزار تومان) برای شما رایگان برابر است با ، تکمیل اطلاعات خود پیرامو کنکور و تقویت هوش هیجانی


    شماره ها کلیک کنید

     

    1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  11  12  13  14  15  16  17  18 


    19  20   21  22  23  24  25  26  27  28

    29  30(ویژه سومی ها(حواس پرتی)31  32  33  34 (ویژه اولیا)

    (همایش های 1 تا 18 تنها گوشه ای از همایش ها و کارگاه های سایت در ماه های اخیر می باشد که پاسخ به سوالات شما در مورد چگونگی برنامه ریزی، دوره، خلاصه برداری،حاشیه های مخرب کنکور، رازهای موفقیت نفرات برتر،نحوه صحیح مطالعه،کسب تمرکز و سرعت مطالعه، مطابقت برنامه آزمون و برنامه های شخصی،انتخاب کلاس کنکور و مشاور، بحث های ناب انگیزشی (بمب جیبی)، مدیریت زمان، بحث داغ خواب، افزایش تمرکز در کلاس درس و ده ها مورد دیگر ... را در بر میگیرد)


    لیست متون و مقالات مشاوره ای تابستان91 ، 92 و 93 (جدید)


    اعتقاد داریم ، دانش آموزان با فراگیری مطالب تدریس شده در همه دروس و حضور در جلسات آزمون و با پیگیری و برنامه ریزی های منظم توسط مشاور و حل مشکلات و فراگیری کلیه نکات موفقیت آمیز در کلاس های مشاوره ای قطعا در کنکور 94 برفراز بام موفقیت قرار می گیرند.

    معتقدیم که دانش آموزانی در کنکور 94 موفق می شوند که در کنار آموزش صحیح و آزمون های منظم و مشاوره های مستمر، اطلاعات جانبی در امر آموزش و مشاوره و اصول انگیزشی در کنکور 94 را بدانند.



    برای یک شروع قوی و درست از تیر93 (ویژه کنکوری های 94) حداقل یک جلسه مشاوره کاربردی می باشد

    تعیین وقت قبلی مشاوره تلفنی و حضوری جلسه ای و ماهانه (برنامه ریزی ویژه انفرادی کنکور 94 )* با ارسال پیامک به استاد افشار


    شماره مستقیم 09358960503

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار پنجشنبه 21 شهریور 1392 زمان : 12:27 نظرات (1)
    بازدید : 11305
    ارزوهایت را دور میبینی ...دور دور..

    خسته ای ..بی حوصله ای . بی حوصله تر از همیشه دنیایت برایت رنگ باخته...

    .به اسمان چشم می دوزی  معبودت را صدا میزنی ...پس کجاست حق من ...سهم من ؟کجاست ارزوهایی را که به تو دادمشان نکند  به دست باد سپردیشان؟!

    مگر تو نبودی که عاشقانه تلاشهایم را تحسین میگفتی؟

    نکند رهایم کردی؟....نکند صدایم را نمیشنوی ..اصلا نکند تقدیرم را طور دیگری رقم زدی ....نکند جاده ارزوهایم  را اشتباه امده باشم  ؟...همه ترسم از این است معبودم!

    مگر نگفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؟!خواندمت اجابتم نکردی ...

     

    ***

    خدای من ...از نو بلند میشوم

    نمیدانم چرا اینقد ارزوهایم را نزدیک میبینم حتی نزدیکتر از قبل

    تو بودی که شکستم را به دست باد سپردی

    خواندمت اجابتم کردی هنگامیکه افسوس زمان از دست رفته ام را میخوردم یادم است لحظات اخر بود از تو فرصت بیشتری طلب کرده بودم و تو همان لحظه اجابتم کردی و ندیدم ..فراخواندی مرا و نشنیدم

    حال تو را دارم و زمان گرانقدر پیش رویم را

    مهربان من !تمام لحظات بودنت را میبینم ...میفهمم ..حس میکنم ...انگاه  که اشکهایم پهنای صورتم را خیس کرده بود دستان مهربان تو بود که گونه های خیسم را پاک کرد  و به من امید فردا را داد فردایی  به سپیدی صبح و زیبایی بهار

    تمام نجواهای خیر خواهانه ات را می شنوم  که برایم از خواستن و رسیدن میگویی ...انگاه که ارزوهایم را یک به یک برایم تصویر میکنی  و به من امید میدهی ...عشق میدهی ....من از هدفم به تو میرسم تویی که در انتها برای من خلاصه میشوی

    دستان گرم  و اغوش  بازت را حس میکنم ....انگاه که دستانم را در دست فردا میگذاری  و لبخندت را بدرقه گرم مینمایی

    حال میفهمم که جاده ارزوهایم را درست امده بودم ...که اگر چنین نبود تصمیمم دوباره ماندن نبود

     چگونه بگویم که مهر تو با جانم عجین شدست عزیزترینم؟!!!!......

    چگونه  شکر گویمت که زبانم قاصر است و بیانم محدود....؟!!!!!

    خدای مهربانم دیدم  که عاشقانه  و با همان لبخند همیشگی ات خاک های شکستم را از ارزوهایم تکاندی و انهارا دوباره پیشکشم کردی

    دیدم که چگونه با اغوش مهربانت به من نوید فردا را دادی و با نفست به من جان دوباره بخشیدی

    بارالها !من به چشم دل معجزه ات را دیدم انگاه که با یک شکست ٍ بزرگ ...هدفم را بزرگتر کردی   خواسته ام را پهنا بخشیدی .....ببیشتر  از قبل  و این عین معجزه توست

     دیدم  فهمیدم حس کردم ...نگاه غافلم را که خیره به شکست اکنونم بود  تو بودی که مرا ....نگاهم را.... معطوف قله ارزوهایم کردی همان قله ای که میخواستم نیمه کاره رهایش کنم نمیدانستم که قرار است با دوباره ماندنم من فاتحش باشم

    بنده غافل ونادانت را ببخش ...ببخش مرا که حس کردم فراموشم کردی تویی که انی از من غافل نمیشوی مرا ببخش عزیز ترینم که چشمانم در پس غبار  دوری از تو  درهای باز رحمتت را ندید

    میدانم پیروزیه فردایم در پس شکست امروزم است...

    معبود م..مهربانم..عزیزترینم ...نمیدانم چرا مرا لایق این نعمت دانستی :دوباره ماندن وجنگیدن

    نمیدانم در من چه دیدی که  نه تنها نخواستی دست بکشم بلکه  از من هدف بزرگتری هم میخواهی میدانم که توان رسیدن به ان را به من داده ای

    خداوندا هزاران بار شکر گویمت سپاس گویمت  نعمت دوباره ماندنی که به من عطا کردی زیباترین هدیه تو به من بود

    با تمام وجود قدر دانمش

    معبودم !میدانم دوستم داری ...میدانی دوستت دارم

    با تو چه زیباست رد شدن از سختی ها چقدر شیرین شده است شکستی که  بزرگم کرده است

    چقدر قشنگه وقتی هدفم رو هر روز با بهترین عملکرد نشون میدم و با همه وجود تلاش می کنم تا بهترین خلق تو روی روی زمین باشم ؛ احساس آرامش یعنی آغوض پر مهر و محبتت را احساس کنم و قدم در جای پای بزرگان و با اعتماد به تو به حرکت رو به صعود خود ادامه دهم

    مثل همیشه " + به علاوه خدا بودن یعنی - (منهای) همه مشکلات و سختی ها "


    دوستان عزیزم به مدت 1 هفته به دلیل سفر نیستم اما امیدوارم بتونم به محض بازگشت با 2 خبر خود سورپرایزتون کنم

    سوالات شما در تاریخ سه شنبه 19 شهریور پاسخ داده خواهد شد

    برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید
    عضویت در سایت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    مشاوره استاد علیرضا افشار سه شنبه 12 شهریور 1392 زمان : 5:58 نظرات (34)

    تعداد صفحات : 11

    درباره ما
    Profile Pic
    ثبت نام کنکور 1402 آغاز شد مشاوره خصوصی علیرضا افشار ۰۹۳۵۸۹۶۰۵۰۳ اولین سایت مشاوره ای حرفه ای در جهت گسترش عدالت آموزشی با ارائه جلسات آموزشی_مشاوره ای محتوا محور -کاملا رایگان و بدون تبلیغات؛ برای استفاده از همایش های انرژیک و مقالات آموزشی سایت از آرشیو 11 ساله کارگاه های استاد افشار دیدن فرمایید. _ مشاوره و برنامه ریزی تلفنی (تک جلسه،ماهیانه) ویژه ی کنکوریهای 140۳ و 1402 _ مشاوره تک جلسه حضوری (تهران و کرج) _ دعوت در همایش ها ، برنامه های آموزشگاه ها ، مدارس و ... جهت همانگی وقت تماس تلفنی و ثبت نام مشاوره ماهانه و همکاری در اجرای برنامه های آموزشی مدارس برترین مشاور پروازی کنکور ایران با بیشترین تعداد همایش ها و سمینارهای آموزشی در ۲۹ استان کشور منشی : واتساپ/ایتا 09358960503 www.alirezaafshar.org
    اطلاعات کاربری
    آرشیو
  • فروردين 1402
  • اسفند 1401
  • بهمن 1401
  • دی 1401
  • آذر 1401
  • آبان 1401
  • شهريور 1401
  • مرداد 1401
  • تير 1401
  • خرداد 1401
  • ارديبهشت 1401
  • فروردين 1401
  • اسفند 1400
  • بهمن 1400
  • دی 1400
  • آذر 1400
  • آبان 1400
  • مهر 1400
  • شهريور 1400
  • مرداد 1400
  • تير 1400
  • خرداد 1400
  • ارديبهشت 1400
  • فروردين 1400
  • اسفند 1399
  • بهمن 1399
  • دی 1399
  • آبان 1399
  • مهر 1399
  • شهريور 1399
  • مرداد 1399
  • تير 1399
  • خرداد 1399
  • ارديبهشت 1399
  • فروردين 1399
  • بهمن 1398
  • دی 1398
  • آذر 1398
  • مهر 1398
  • شهريور 1398
  • مرداد 1398
  • خرداد 1398
  • ارديبهشت 1398
  • فروردين 1398
  • اسفند 1397
  • ارديبهشت 1397
  • فروردين 1397
  • اسفند 1396
  • دی 1396
  • آذر 1396
  • مهر 1396
  • شهريور 1396
  • مرداد 1396
  • تير 1396
  • ارديبهشت 1396
  • اسفند 1395
  • آذر 1395
  • آبان 1395
  • مهر 1395
  • شهريور 1395
  • مرداد 1395
  • تير 1395
  • خرداد 1395
  • ارديبهشت 1395
  • فروردين 1395
  • اسفند 1394
  • بهمن 1394
  • دی 1394
  • آذر 1394
  • آبان 1394
  • مهر 1394
  • شهريور 1394
  • مرداد 1394
  • تير 1394
  • خرداد 1394
  • ارديبهشت 1394
  • فروردين 1394
  • اسفند 1393
  • بهمن 1393
  • دی 1393
  • آذر 1393
  • آبان 1393
  • مهر 1393
  • شهريور 1393
  • مرداد 1393
  • تير 1393
  • خرداد 1393
  • ارديبهشت 1393
  • فروردين 1393
  • اسفند 1392
  • بهمن 1392
  • دی 1392
  • آذر 1392
  • آبان 1392
  • مهر 1392
  • شهريور 1392
  • مرداد 1392
  • تير 1392
  • خرداد 1392
  • ارديبهشت 1392
  • فروردين 1392
  • اسفند 1391
  • بهمن 1391
  • دی 1391
  • آبان 1391
  • مهر 1391
  • شهريور 1391
  • مرداد 1391
  • تير 1391
  • خرداد 1391
  • ارديبهشت 1391
  • فروردين 1391
  • اسفند 1390
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 981
  • کل نظرات : 27216
  • افراد آنلاین : 25
  • تعداد اعضا : 11814
  • آی پی امروز : 1001
  • آی پی دیروز : 251
  • بازدید امروز : 13,017
  • باردید دیروز : 849
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 13,866
  • بازدید ماه : 18,413
  • بازدید سال : 227,409
  • بازدید کلی : 14,869,698
  • حمایت از همایش ها

    برای تبادل لینک از

    انتهای صفحه و تبادل لینک

    هوشمند استفاده کنید و برای

    حمایت از مرکز مشاوره تحصیلی

    و استفاده هرچه بیشتر داوطلبان

    کنکور از کلاس های رایگان مشاور

    کنکور استاد علیرضا افشار،

    بنر ما را در سایت خود قرار دهید

    بنر 1 

    بنر 2 

    بنر 3


    بنرسایت مشاور کنکور 


    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد