حدیث

1348/10/11

استاد یه سوال دارم البته اگه از نظرتون فضولی نباشه.بچه هایی که عکستونو گذاشتن میگن:تازه بچه ها فکرش رو بکنید

پسرشون هم شبیه خودشون

باشه !!!!!!
بالاخره پسرتون شبیه خودتون هست یا قراره باشه؟اسمش چیه؟اونم کنکورداره؟

فاطمه میمنی

1348/10/11

salam , baraye ostad che etefaghi oftade?

1348/10/11

معمولاً لازم میشه دیگه ...که تو اول پستام هزار جور قسم بخورم ...طبق معمول توی این یکی هم همین کارو کردم..پست جدید...گفتم که بالا رفتن تعداد پستای من ،ارزشی واسم نداره..گفتم این پستو زدم ، فقط واسه اینکه تنها کاری بود که از دستم بر میومد تا واس استادم انجام بدم....گفتم مهم نیست نیای ثبت کنی که صلوات فرستادی یا نه ...من رو درک و فهم بچه ها حساب می کنم... امروز ولی دوتا پیام دیدم جا خوردم..اسم نمیخوام بیرم ...من فراموش کردم که کی بوده...میگه با این کارات می خوای به کجا برسی ؟؟ پست 100 تا صلوات میزنی که خودتو پیش استاد عزیز کنی...شیزین زبونی تا کی؟؟...خانوم حالا چی میگن؟؟ "میگه من استادو 100 برابر بیشتر تو دوست دارم...خودم میرمتو قسمت نظرات طرح 1000 تا صلوات میذارم..لینک میدم به وبلاگم..تا چشم تو در بیاد!!! "
ممنونم ازتون...من کشته مرده ی این همه شعور و معرفتم... تو آخر درک و فهمی برادر و خواهر گلم....حالا که چی؟/بیام به خاطر حرف تو باز معذرت بخوام...بگم ملت ببخشید که این کارو کردم..آهان نباید ریا میشد..باید به تک تک بچه های انجمن پیام خصوصی میدادم که واسه سلامتی استاد برو صلوات بفرست..

بیا یه کم جنبمون رو ببریم بالا( به قول ساجده)
اینو البته خوب میدونم که اونی که واقعاً دلسوز استادش بود، نیازی هم به پست من نداشت..خودش خوب میدونست که باید دعا کنه..نمونه هاش زیادن اینجا... نمونش همونی که ترجیح داد تا پنجشنبه که استاد بستریه ، هر روز بره امامزاده محلشون و واسه استاد دعا کنه به جای اینکه بیاد اینجا و گریه زاری کنه که : وای استاد ...کی خوب میشید؟؟ من دارم میمیرم...
یه نمونه ی دیگه...کسی که بر خلاف خود من که وقت و بی وقت با اس ام اس مزاحم استاد میشدم ، به استاد اس ام اس نداد چون ترجیح میداد استاد استراحت کنه ، نه اس ام اس بازی..به این میگن درک و شعور...
یه نمونه دیگه بگم؟؟ اونی که می گفت حاضرم استاد دیگه بهم جواب نده ، حتی منو از خودش برونه ولی مطمئن بشم که حالش خوبه و الان اذیت نمیشه... آره ..اینا واقعاً نمونن
اینا همونایی هستن که استاد بهشون افتخار می کنه....نه منی که میام اینجا پست میزنم تا به قول تو داداش عزیزم چرب زبونی کرده باشم...آبجی هم که با 100 تا مخالف بود..خوبه واقعاً .انگار مسابقس..اون یکی میره میگه من می کنمش 1000 تا ..بعدی جوگیر میشه میگه نه من میخوام 2500 رکعت نماز بخونم واس استاد... عالیه..واقعاً بی نظیره..
آقا مهدی خیلی قشنگ گفت:فقط یه دونه صلوات..اگه از ته دلت باشه...کافیه..
از خیلیا شرمندم که اینا رو اینجا گفتم...قصدم گله و عقده گشایی نبود....چون امروز اونقدر خوشحالم که دوست ندارم فکرمو با یه سری مزخرفات مشغول کنم...دیشب با آرامش خوابیدم..وقتی که فهمیدم بیماری استاد اون چیزی نیست که فکرشو می کردم...چه فکرایی که نمی کردم...چرت و پرت بود همش...من کلا خیلی بدبینم...نگران بودم ..نه..اهل چاخان نیستم...نمیخوام بگم گریه کردم ..نه..فقط نگران بودم..هر چند میدونم اونایی که گفتند واسه استاد گریه کردند ، حقیقتو گفتند و به همشون ایمان دارم..میدونم که همشون از ته دل استادو دوست دارند...بچه های اینجا دلاشون مثه دریا بزرگ و پاکه...من نباید همه رو مثه خودم فرض کنم..نباید بقیه رو نفهم فرض کنم...
وقتی فکر می کنم که استاد با خوندن نظرات بچه ها ، میبینه که چه قد دوسش دارن و کلی انرژی می گیره ، حسودیم میشه بهش...
یه همچین آدمی اونقدر تو دل بچه ها جا باز کرده که نیازی به این نباشه که من پست بزنم واسش...من فقط کاری رو کردم که از دستم بر میومد..نمیتونستم همین جوری بشینم غصه بخورم....
طومار نوشتم که استاد این حرفارو نخونه و ناراحت نشه..امیدوارم که نخونه..آخه استاد از طومار خوشش نمیاد...دوست داره خلاصه و مفید بنویسم..
حالا واس محکم کاری ، استاد جان اگه اینا رو میخونی بگم که ما اینجا بدجور منتظریم...
به قول آزاده حق نداری خوب نشی..
امسال سال خیلی خوبیه....
یادته؟؟می گفتی سال راحتیامه ...منم همین باورو دارم...
سال راحتی هاست چون قراره از هفت دولت آزاد باشیم...قراره کار خودمونو بکنیم..یه کوله بار داریم از تجربه های گذشته و آرزوهای آینده..
تو میگی سال راحتی ها و من میگم سال شگفتی ها ... اینا حرف نیست ..حقیقته... سال دیگه این موقع معلوم میشه...
اگه قراره امسال سال آخری باشه که کار مشاوره می کنی ، کاری می کنیم که لذت این یه سال تا آخر عمر زیر زبونت بمونه .....
فقط زود زود برگرد تا ببینی که چه قدر بچه های اینجا آمادن تا ادامه بدم این مسیرو...
من میدونم که ظرف همین دو هفته چه قدر از انگیزه ها برگشته ... چه قدر ا ز بچه ها دوباره امیدورام شدند ..دوباره استارت زدند... بچه هایی که وقتی اوایل ماه رمضون باهاشون حرف میزدی ، آثاری از حیات تو حرفاشون نبود...اما الان بیا ببین چی شدند..شدن بمب انگیزه و امید و عشق و ایمان..به خدا اینا حرف نیست..مستنده... سراغ دارم که میگم..

دیگه فکم درد گرفت...
این گل خوشگله تقدیم به تویی که هیچ وقت نمیتونم زحماتتو جبران کنم///
شادی هات بی نهایت استاد..

حسین

1348/10/11

عکس الان استاد رو هم بذارین ببینیم چه شکلین

پریوش

1348/10/11

سلامـــــــــــــــــــــــــ
من تا الان فک کردم که پسرتونه این عکسه! ))
چه بانمک بودید
امیدوارم الانم همونجوری از ته دل بخندید!
امیدوارم زود خوب شید!
براتون دعا می کنم

ایوب

1348/10/11

سلام خسته نباشین دستتون درد نکنه مر30
من الان میرم سال چهارم و پارسال سوم ریاضی بودم که میخام کنکور تجربی رو بدم و برای سال چهارم هم کلاسای تجربی شرکت خواهم کرد
البته خوندن زیست رو از تابستون شروع کردم و زمین هم نمیخونم
درصدای زیستم تو آزمونای کانون از 50 بالاتر نرفته و همین داره ناامیدم میکنه
تورو خدا اگه میتونید کمکم کنید

sajedeh

1348/10/11

سلام الان میفهمم که چرا گفتی عربها سیان ... هرچند سیاه نیستم امابدجور بهم برخورد ... ناسلامتی من عربستانیم ....قشنگ بود

محمدرضا

1348/10/11

استاد امیدوارم هر چه زودتر سلامتی کاملتون رو به دست بیاورید.

آنیتا اکبری

1348/10/11

مگه استاد پسر هم دارن؟

parivash

1348/10/11

سلام
----------
خیلی زیبا بود

کاش منم ی تونستم بیام ملاقاتتون


امیدوارم زود خوب شید

لبخند بزنید
-----------------------------------------------