حرف آخر 95_ تورق سریع و انگیزشی :)

بازدید : 5844

«كبري» تصميمش را گرفت!

«زاغك» فريبِ روباه را نخورد!

«چوپان دروغگو» ديگر دروغ نگفت!

«كوكب خانم» ميهمانانش را بدرقه كرد!

مردم به داد ِ«پطروس» رسيدند!

«دهقان فداكار» مسافران قطار را نجات داد!

مسافرتِ «خانواده‌ي آقاي هاشمي» به پايان رسيد!

و «حسنك» به خانه بازگشت!

دوازده سال! دوازده سالِ تلخ و شيرين، سرشار از «بازآمد بويِ ماه مهر» و «بازي‌هايِ راه مدرسه»، پشتِ نيمكت فرسوده‌ي كلاس‌ها، بوي دوست‌داشتنيِ كيف و كتاب نو، حسرتِ دفتر صدبرگِ هم‌کلاسی، شيطنتِ زنگ‌هاي تفريح، قهر و آشتي شيرينِ كودكي، ذوقِ پيك نوروزي، استرسِ شب‌هاي امتحان، لذت بي‌همتاي كارت صدآفرين و هورایِ شنيدنِ زنگ آخر!

اين همه سال گذشت و اين همه ماجرا را پشت سر گذاشتيم تا سرانجام به اين‌جا رسيديم.

از «بابا آب داد» شروع شد و حالا مي‌فهميم كه بابا چه كشيد تا «نان داد»!

از ديكته‌ی مادر شروع کردیم و حالا مي‌دانيم كه مادر چه شب‌ها که بر بالینمان صبح کرد تا فداکاری را هجی کند!

ممکن نبود و آسان نشد جز با همّتی که می‌طلبید و قلب‌هایی که به همرَهی می‌تپید!

و اکنون کنکور در پیش است و این مسیر طولانی، دشوار اما شیرین را سرانجامی نیکو سزاست.

مي‌دانم؛ كنكور يك پايان نيست و من پس از عبور از این مرحله، تازه در مسير «شُدن» خواهم بود؛ اما به پشتوانه‌ي آن همه‌ زحمتي كه كشيده‌ام و به جبرانِ اندکی از چروکیدگیِ دست‌هاي پدر و به تلافيِ گوشه‌ای از سپیدی موهای مادر، عهد می‌بندم روز كنكور، آرام، مطمئن و استوار باقي بمانم و از همين حالا يقين دارم كه موفق خواهم شد!

از حوزه‌ي كنكور كه بيرون آمدیم، اين جمله را از من خواهي شنيد كه: «كنكور، كنكور كه مي‌گفتند، همين بود؟!»

وای که چه دیدنی است لبخند رضایتِ پدر و چه قوّت‌بخش است آرامشِ چهره‌ی مادر از پسِ این ماجرا؛ که می‌فشارم دستانِ پدر را به گرمی و می‌نشانم بوسه‌ای، گوشه‌ی چادر مادر.

من و ما، به كم كاريهاي تو فكر نمي كنيم
همين خود من مگر در زندگيم كم اشتباه كردم؟
من به شهامتت ،به تمام كارهاي خوبي كه كردي
به همان يك تستي كه زدي
دوستت دارم

همينكه امسال هدف داشتي
همينكه امسال قدم بر داشتي
همينكه امسال كنكوري بودي
دوستت داريم

خدا بزرگ است
تو همان كاري كه مي تواني را انجام بده
فقط در اين چند روز خودت باش
خودت فوق العاده ايي... فوق العاده

می دونم که قلمچی 18 تیر سخت بود
تو رو خدا به رتبه و قبولی و چی میشه و .... فکر نکن و فقط خوب خودت باش
این فکرا هیچ تاثیری در سطح معلومات و سواد سر جلسه ات نمیذاره و فقط دو حالت داره:

اگر از اوضاع رضایت نداشته باشی شاید زیر همه چی بزنی و مایوس بشی و دست از تلاش بکشی

اگر از اوضاع رضایت داشته باشی استرس اینو میگیری که نکنه سر جلسه ی اتفاق عجیب غریب بیفته و یهو همه چیز خراب کنی

پس می بینی بهتره بعد از هر آزمون جامع تو فاز تخمین رتبه و قبولی و ... نباشی
تا روزهای باقی با آرامش بیشتری سپری کنی :)

بايد كه بشه و باور کن كه میشه من خدا را دارم.

+ خدا بودن یعنی منهای همه مشکلات و سختی ها
تا لبخندِ پيروزي چند گام بيش‌تر نمانده

اما برگی از تاریخ

2همایش زیبا و انگیزشی که در روزهای آخر آرامش خاصی به شما خواهد داد

همایش هدف گذاری معنوی _ تاریخ برگزاری مرداد 92

همایش بدرقه کنکوری های 94 _ تاریخ برگزاری پایان خرداد 94

پیشنهاد مباحث تورق سریع از دروس مختلف ویژه هفته پایانی کنکور 95

زيست
قسمت هاي حفظي بخصوص
دوم : ٤،٥،٧،٨
سوم : ١،٢،٣،٤،١١
پيش : ٣،٤،٩،١٠،١١
شكل ها،اندام ها و دستگاه ها و اسامي خاص

شيمي
حفظيات شيمي بخصوص از فصول ١،٢ دوم ، محلول سوم
+ دوره مرور همه فرمول ها و تيپ هاي مسائل
نگاه گذرا به واكنش هاي مهم كتاب و اسامي خاص

هندسه تحليلي و پايه دوره روابط و فرمول ها ( آمار )
رياضي تجربي دوره هندسه مختصاتي و فرمول های آمار

فيزيك تورق پيش دو ، بخصوص٢ فصل پاياني
دوره فرمول ها و تيپ هاي مختلف مسائل

متن دروس دين و زندگي بخصوص ١٠ در آخر كتاب هاي دوم و سوم

ادبیات : تاريخ ادبيات،املامعني واژگان و اعلام و درآمدهاي تست هاي كنكور دهه ٩٠

زبان انگليسي مرور واژگان هم آوا و شبيه
+ مرور گرامر مبتني بر معنا مثل حرف هاي ربط (دروس ١،٥،٦،٧ پيش)

زمين شناسي دوره گذاري مطالب مطالعه شده قبلي بخصوص سنگ و كاني ها

عربي مرور قواعد ترجمه و تعريب + واژگان آخر كتاب هاي درسي

اينا حداقل ها براي تورق سريع از روي كتاب درسي براي بچه هاي رشته رياضي و تجربي بود و براي كنكوريهاي انساني به دليل تعدد و تكثر كتاب ها و مباحث توصيفي از ذكر نام دقيق و بخش هاي حفظي تر صرف نظر كرديم؛
مرور و دوره حاشيه نويسي هاي كتاب، خلاصه ها و تحليل آزمون ها نيز در هفته پاياني توصيه ميشه و اميدورام كه با همه قدرت اين روزها بشت سر بذارين و كنكور خوبي داشته باشين.

شب کنکور بهتره سوالات و پاسخ تشریحی داخل و خارج 94 را یکبار دیگه با چشم نگاه کنید

دیدار مجدد تا چند روز دیگه برای مقدمات انتخاب رشته

برای نمایش این مطلب لطفا عضو شوید و در صورتی که قبلا عضو شدید از وارد شوید

عضویت در سایت

درباره مشاوره های استاد افشار , مقالات مشاوره ای , فایل همایش ها ,

مشاوره استاد علیرضا افشار 
یکشنبه 20 تیر 1395 زمان : 6:18 
 نظرات (104)

ارسال نظر برای این مطلب

1395/04/28

سلام. لطفا ایمیل هاتون رو چک کنید. ممنون

رضا

1395/04/27

سلام.آقای افشار من یک درس رو هنوز پاس نکردم امروز هم رفتم آموزش و پرورش گفتن چون پاس نکردی فارق التحصیل نشدی و کد سوابق تحصیلی هم بطبع نداری!!الان چیکار کنم من؟؟

من الآن درصد هام رو درآوردم(از کلید سازمان ک البته چند سوال رو فکر کنم اشتباه میکنه ویک سوال فیزیک رو مطمعنم که غلط زده!)

ادبیات=30

عربی=23

دینی=68

زبان=90

ریاضی=5(یا خدا!!)

فیزیک=34

شیمی=43

نظر شما چیه؟توی تخمین رتبه قلمچی زدم تو منطقه 2 رتبم شد 2500-3000.میشه حدودا اطمینان کرد به این تخمین رتبه؟؟
ممنون میشم جواب بدین خیلی برام مهمه(ممنون ک این ی سال رو با ما بودین خدا خیرتون بده)

پاسخ : سلام

امتحان پاس نشده تا شهریور راست و ریست کن و خیالت راحت

مریم اذری

1395/04/27

سلام استاد افشار راستش من کنکور تجربیم رو زیاد جالب ندادنم طبق کلیدای قلم چی ، درصدها و تخمین رتبمو حساب کردم ، میخاستم بدونم داشگاه ازاد تو رشته های فیزیوتراپی و علوم ازماشگاهی و داروسازی رتبه زیر چند تو سهمیه برمیداره؟؟ لطفا پاسخ بدید خیلی مهمه چون میخام بدونم اگه رتبم نرسید شروع کنم از 29 تیر دوباره بخونم . ممنونم از زحمات شما

پاسخ : سلام
با حدود قبولی و کارنامه های موجود در سایت های آمکوزشی مقایسه کن
در حال حاضر برای دانش آموزان خودمم تخمین رتبه نکردم و فعلا در مرحله ثبت نام انتخاب رشته های تلفنی هستیم

معصومه

1395/04/26

سلام استاد حال شما خوبه؟
استاد به نظرتون با این درصدا میتونم زیر ۲۰۰ منطقه ۳ امید داشته باشم؟
ادبیات ۷۶
عربی و دینی ۹۲
زبان ۶۵
ریاضی ۵۲
زیست ۶۸
فیزیک ۵۹
شیمی ۵۰

پاسخ : سلام
آفرین
درصدهای خوبی داری
زیر 300 هستی حتما

666

1395/04/26

سلام...1-بهترین برنامه ازمون برای پشت کنکوری رشته تجربی درطول سال چیه به نظرتون؟سنجش گزینه 2یا قلمچی؟
2-برای کنکور 96ایران هستین یا به آلمان مشرف میشینD:؟

پاسخ : سلام

1 . قلمچی برای فارغ التحصیلان بهتره

2 . ایران هستم کامل

ملیکا

1395/04/26

سلام آقای افشار، خسته نباشید ..!
استاد من رشتم انسانیه و فکر میکنم رتبم حدود 1000 تا 1200 باشه، این رتبه رو توی سایت انتخاب رشته ی قلمچی وارد کردم ... نوشته بود واقع بینانه امام خمینی و کف قبولی علامه طباطبایی نوبت دوم (اینم بگم که من فقط روانشناسی یا مشاوره و راهنمایی میخوام در دانشگاه های تهران یا کرج یا قزوین) اولا اینکه مگه نوبت دوم قبول شدن باعث میشه رتبه هایی مثل این رتبه رم بگیرن؟ در صورتی که پارسال رتبه ی 800 قبول نشد روانشناسی علامه، من دفترچه انتخاب رشته ی پارسالم نگاه کردم ظرفیتای روانشناسی خیلی پایینه و من ناامید شدم، الان نوبته دوم میتونم قبول شم علامه ؟ یا حتی امام خمینی؟ یا اغراق میکنن؟
دومین سوالم راجبه دانشگاه فرهنگیانه، من رشته ی روانشناسی یا مشاوره ندیدم توی دفترچه، فقط علوم تربیتی دیدم، نیست روانشناسی توی دانشگاه فرهنگیان؟ و حتی اگه باشه و من اونجا بخونم برای ارشد و دکترا برام محدودیت ایجاد میشه؟ یعنی دیگه مثل افرادی که توی دانشگاه عادی درس خوندن نمیتونم کنکور بدم و دانشگاه هایی مثل تهران یا علامه درسمو ادامه بدم؟ من علاقه ای به کار کردن توی آموزش پرورش ندارم و میخوام با توجه به رشته ای که دوست دارم مستقل کار کنم، و میخوام تا آخرش ادامه بدم روانشناسی رو، فقط بخاطره رتبم میترسم قبول نشم و ناچارا به فکر انتخاب رشته ی فرهنگیان هم افتادم، میشه منو راهنمایی کنید ؟
ببخشید من شرایط اینکه 1مشاور برای انتخاب رشته بگیرم ندارم، از اون طرفم توی تلوزیون میان میگن شما از ظرفیتا خبر ندارید، دانشگاه های نیمه متمرکز و انتخاب کنید اینجور میشه اونجور میشه بیایید ما میدونیم چکار کنیم با 36هزار توی دانشگاه شریف بخونید، با 40هزار حقوق تهران بخونید،خنده داره ولی بعضی وقتا استرس وارد میکنن، همینا باعث شد من انقدر زود دست به کار بشم و هیچ جارو از قلم نندازم که اون 1هفته هول هولکی کار نکنم، فایل انتخاب رشتتونم گوش دادم، ممنون از کمکتون

نیما پ

1395/04/26

سلام استاد عزیز.ضمن عرض خسته نباشید .استاد روک بهم بگین خواهشا که رتبه بین 25000تا30000 رشته ملی که بازار کار دالشته باشه میشه قبول شد؟؟به خداوندی خدا تنبل نیستم اما نمیدونم چه اشتباهاتی داشتم که اینطوری شده

پاسخ : سلام
متاسفانه انتخاب خاصی نداری با این رتبه دانشگاه روزانه

1395/04/25

سلام.
امسال شاگرد دارید که تک رقمی بیاره بنظرتون؟؟

پاسخ : دست رو دلم که خونه
یکی ازبچه ها پتانسیل 1 شدن هم داشت
ولی قسمت نشد
حالش سر جلسه جالب نبود

خیلی خیلی قوی بود
تو عمرم مثل اون ندیده بودم ... حتی از خانم همتی پارسال قوی تر

فاطمه

1395/04/25

خاص بودن و خاص شدن چقد دیگه دارم این حرفو میشنوم به هر کی رو می یاری میگه من خاصم دیگه از این کلمه بدم می یاد خاص ینی چی کسی که بخواد خاص باشه هی به زبون نم یاره با رفتارش نشون میده اصن نیازی نیس با رفتارشم نشون بده به وقتش همه میفهمن اصن چرا همه باید بفهمن همین که اروم زندگی کنی به اون رضایت درونی برسی این خودش میشه خاص بودن راستی چه سرنوشتی چه نقشی خدا به اقای دکترمون داده میگه خدا همیشه به بهترین بازیگرش بهترین نقشو میده وقتی شنیدم که اینجورین اقای افشار خیییییییییییییلی دلم گرفت از دست خودم همیشه با خودم میگفتم افرین به تو که اینقد خستکی ناپذیری اما وقتی این فایلو شنیدم با خودم گفتم کجای کاری تو هنوز؟چقد خوبه و شیرین واسه یه نفر که اگه نباشه دنیا احساس کمبود میکنه .دوس دارم منم به این حد برسم من خیلی عاشقم من تحت هیچ شرایطی نمیتونم از هدفم دل بکنم سخته برام خیلی سخت دیدین گفته شده که غم قفس به کنار انچه عقاب را پیر میکند پرواز کلاغ های بی سروپاست من امروز سومین کنکورمو دادم خودم خجالت میکشم پیش کسی اینو میگم.من کجاوپشت کنکور ماندن کجا اونم این همه سال سخته پشت کنکور موندن خیلی سخته از هر طرف فشار روته حتی از طرف مشاورا گاهی وقتا حرفایی میزنن که ادمو نابود میکنه اما همه اینا با عشق به هدف قابل تحمله اقا افشار میگه هر هدفی تاریخ انقضا داره یه جا دیگه میگن هدف عشقه ساریه جاریه زمان نمیشناسه این تناقضارو چطوری میشه درس کرد اصن اینا تناقضه یا من نمیفهمم؟؟؟ من تموم دوران مدرسمو با عشق به هدفم گذروندم از همه چیه خودم میزدم مسافرت میرفتن باهاشون نمیرفتم اینقد بیرون نمیرفتم که فامیل پشت سرم انداختن طرف افسرده و گوشه گیره ولی خدا میدونه به هیچکدوم از این حرفا اهمیت نمیدادم چون من خودم میدونستم هدفم چیه یه عمر تو مدرسه درجه یک کار کردم هر کاری بقیه بچه ها میکردن نمیتونستن ازم جلو بزنن چون من با عشق کار میکردم نه با رقابت یا حسادت اما حالا همون ادما ازم سرترن و این منو نابود میکنه .نه اینکه حسادت کنم خداوند به حق همه برگی که داره کمک کنه به هرکی که تلاش کرده واسه کنکورش هرچی که باشه اونا بیشت از من از خودشون گذشتن واسه هدفشون من چه حرفای نا امید کننده ای که نشنیدم اونم از طرف اعضای خونواده خودم بالاخره ادم از هرکی انتظار داشته باشی از خونواده خودت که از همه برات عزیزترن این انتظارو نداری من پزشکی رو به خاطر خود پزشکی میخوام به خاطر مردم من مردممو دوس دارم این بنده های خدا رو دوس دارم من جونمو به خاطر اینا میدم تا چه رسد به دو یا سه سال دیرتر رفتن به دانشگاه بقیه میگن دیگه هرچی شد برو دیگه راهی نداری واسه موندن .هر کی سال اول دبیرستان تجربی انتخاب میکنه واسه پزشکیه اونم همش به خاطر پول اما من پزشکیو با حرف مرم انتخاب نکردم که با حرف اونام بخوام زمین بذارمش من بد کردم به خودم ظلم کردم چه اینده ای واسه خودم ساختم به چه چیزایی که فکر نکردم اما من هنوزم همون ادمم با همون ذات من بزرگترین تفریحم درس خوندنه الان که کنکور تموم شده بقیه دارن برام برنامه میذارن که برم این ور اون ور واسه تفریح اما نمیدونن بزرگترین تفریح واسه من درسمه بهترین لحظاتمو با کتابام گذروندم من میترسم اره از نتیجه اما اقای دکتر میگن عاشق دودوتاچارتا نمیکنه من از حرف ادما از باز خوردشون نمیترسم من زندگی میخوام کنم به سبک خودم به شیوه خودم حالا موندم تو این روزا بدون کتابام چیکار کنم من همه امیدم به خداست به پدر اسمونی پدر اسمونی

پاسخ : سلام عزیز جان
تاریخ انقضای من و تو هنوز سر نیومده

راه ادامه داره
کار ادامه داره
زندگی جاریست

آرام امینی

1395/04/25

استاد سلام خیلی خداقوت ،"امیدوارم حرفو بشنوین با اینکه زیاده طومار بشه فک کنم "خیلی دلم گرفته از خودم حال من از (پشیمانی از نخوندن واسه کنکورم )بد تره انقدر سوالا بود که جواب ندادم سر جلسه و بلد بودم"نزدیک 15 درصد بیشر فیزیک وشیمی  "ولی وقتم رو افتضاح مدیریت کردم. پارسال 10000 اوردم انتخاب رشته نکردم در طول سال نه اینکه نخوندم انقدر بی برنامه و ناپیوسته درس خوندم که 2 ماه مونده به کنکور احساس کردم هیچی بارم نیس خواستم زود یه سری درسا رو جمع کنم که... هفته اخرم اشتباه کردم زیاد درس خوندم یه طوری که سر جلسه ازمون خسته بودم حساب کردم امسال یه رتبه ای تو مایه های 8000 تا5000 میارم . ولی خداییش استاد این دو ماه اخر منو برد سمت دوران راهنمایی و اوایل دبیرستانم وقتی که با چه عشقی درس میخوندم.تازه یادم اومد درس خوندن و تست زدن چی بود میدونین من همه درسا رو خوندم ولی شاید فقط 20 درصدشون تست زدم ترس از تست زنی ترس از امتحان تو وجودم نهادینه شده اصلا.انگیزه که اوایل داشتم بعد کم کم نابود شد. از اون دانش اموزای با استعدادیم(تعریف از خود نیس واقعا معلمام گفتن خودم هنوزم خودمو باور نکردم) که معلم بهم پر و بال بده بهم توجه کنه میترکونم مثل عربی که امسال 90 زدم.استاد من با تراز 7500 اول دبیرستان و دوم دبیرستان به اینجا رسیدم. بزرگترین علتش هم بی انگیزگی بود. انتخاب رشتم بنا به علاقم به ریاضی بود هر چند ته دلم از پزشکی بدم نمی اومد بازی ها وژست های کودکانه ام همه دکتر بازی بود قولم به پدربزرگ فوت شده ام هم دکتر شدن بود "یادش به خیر وقتی اسممو سردر مدرسه میدید چه ذوقی میکرد"ولی انقدر از طرف مادرم و فامیل دوست اشنا موج منفی و نا امیدی گرفتم که خدا خودش میدونه" شریفم قبول شی بازم بیکاری" " فلانی رو نگاه کن پزشکی قبول شده خوش به حال مادر پدرش" و..." چرا ریاضی رفتی؟"" پشیمون میشی بذار چند سال دیگه بشه" نمیدونم تلقین بوده یا چیز دیگه حالا که نگاه میکنم خودمو زجر دادم خواستم توی تیریپ برای هدفت با دنیا بجنگ برم غافل از اینکه من حساس کم صبراعتماد به نفس کافی رو نداشتم واسه اینا. خلاصه به لطف مادرم انقدر تو ذهنم و نا خود اگاهم مهندسی رفته پایین و پزشکی رفته بالا که.... چی بگم همین الانم حال خرابی دارم که خدا نصیب دشمنم هم نکنه . استاد 4 سال دبیرستانم بدون کوچکترین همراهی نظارت و توجه از طرف پدر مادرم گذشت بغضم میگیره وقتی یادم میاد برای کارنامه گرفتنم نمیومدن . تراز کانونم نگاه نمیکردن. فقط اخرش انتظار دارند .............> چی بگم استاد یه دلم میگه امسال هر جا قبول شدی بگیر برو از جو خونه دور شو. یه دلم میگه :امسال کنکور تجربی بده حداقل توی خانواده و جامعه و فامیل مقبولیت پیدا میکنی تویی که اعتماد به نفست حسابی خرد شده از بچه زرنگ و درس خون فامیل رسیدی به تنبل بی عرضه، دوستت که درسش از تو بهتر نبود داره مهندسی میخونه تو تهران بیا امسال بترکون (به قول پسر خاله درس خونم که بهم میگه ابجی امسال میخوام خر خونی کنم معدلم 19.96 نشه 20 بشه) خرخونی کنم چه اشکالی داره واقعا شب و روزم رو کتاب کنم؟ مثل قدیم، کنکورم تموم شد دیدیم همه چیزای دوست داشتی و حسرت امیز پارسال مثل فیلم و کتاب خوندن و اینترنت و بیرون رفتن همون موقع شیرین بود. الان همشون بچه بازیه برام .( هرچند شیطان دوباره ظاهر میشه ) استاد به نظرتون دلایلم برای یه سال نشستن و خوندن مسخره اس وقتی خوش حالی رو تو برق چشم های مادرم و شادی زیر پوستی پدر همیشه بی توجه وساکتم میبینم وقتی میدونم با این روحیه ی کمال گرا و حساس برم جلو بهتره وقتی این دو نفر پشتم هستن حالا فهمیدم هر جور تفسیر بیاری محیط رشته های مهندسی به روحیه حساس تو نمیخوره " هرچند همین الانم موندم بین احساساتم که حرف منه یا تلقین مامانم؟) وقتی به پزشکی فکر میکنم ذهنم تیره و تار نمیشه به اینده حالا که حس میکنم انگیزم تحلیل نمیره با فکر کردن بهش نظرتون چیکار کنم بمونم بخونم یا اینکه برم استاد؟ استاد دلم میخواد به خودم افتخار کنم بهم کمک کنین چیکار باید بکنم اینم بگم امسال و پارسال بی مشاور درس خوندم اشتباهی که تکرارش نمیکنم راستی این ایده چطوره: از الان تا 18 ام بخونم اگه دیدم کشش خوندن واسه تجربی رو ندارم تصمیم به رفتن و انتحاب رشته بگیرم.؟ اخرش اینکه استاد میخوام بهتون بگم یکی از انسان ترین کسایی هستین که میشناسم شما بهم یاد دادین ادم میتونه خیلی ساده محبوب باشه اگر دلش بزرگ باشه شک نکنید دعای خیر خیلی ها پشتتون هست ارادت مند شما هستیم تا ااااابد 

پاسخ : سلام

کاش اتفاقات بهتری برام می نوشتی
از یک حرکت فوق العاده از یک تغییر درجه 1 و ...
اما در مورد موندن و رفتن نمیشه به راحتی بهت اعتماد کرد

بهترین کار اینه که تا قبل از اینکه جواب کنکور بیاد مثل پشت کنکوریها بخوانی و همه تلاشت کنی تا ببینی می تونی تو این 1 ماه تغییری تو خودت حس کنی یا نه

این هماش گوش کن و اینبار کاری کن تا آخر راه به خودت افتخار کنی

http://s2.picofile.com/file/7830290856/fargh_tahsil_Dr_Afshar_09358960503.mp3.html

«1 2 345 6 7 8 9 10 11 »